هر کس علیه فرفه رجوی حرفی بزند، خائن است
رجوی سعی می کرد با حمایت تلویحی یا صریح از آقای موسوی او را در جبهه خودش بکشاند اما بعد از وقایع روز عاشورا و پیامدهای آن و موضعگیری های آقای موسوی علیه خودش و فرقه اش کف به دهان آورده و تمام آرزوهایش را بر باد رفته دید. او در حالیکه تا پیش از آن کمترین توهینی هم به آقای موسوی نمی کرد، شروع کرد به حمله و او را زیر ضرب گرفت و دق و دلی هایش را خالی کرد تا از این طریق از او انتقام بگیرد.هایتا از تمام حرفهایش این نتیجه را گرفت که هر کس علیه او، فرقه اش و اسارتگاه اشرف حرفی بزند، خائن است.
وقتی رجوی در مقام پاسخگویی بر می آید؟!
اگر اظهارات آقای ابریشم چی مورد تائید آقای رجوی نیست یا گمان بر تحریف، یا تغییر و یا هر ادعای دیگری دارند، می توانند بالکل آن را انکار کنند. در این صورت نگارنده اولین کسی خواهد بود که ادعای آقای رجوی را حمل بر صداقت ایشان خواهد نمود. اینها البته از باب مشت نمونه خروار از یک مثنوی درباره ظرفیت های نقدپذیری و پاسخگو بودن آقای رجوی است. اینکه ایشان مدام برای پاسخگویی ابهامات و سوالات آدرس خودشان را می دهند و بعد هم وعده سر خرمن می دهند، برای این است که فی المجلس این دست به نقدترین روش فرافکنی و فرار به جلو است
حکومتی که مجاهدین در سر می پرورانند
آن ها گذشته ی مارکسیستی خود را انکار می کنند و اینکه ریشـه هـای سازمـان در جناح های چپ و کمونیستی در دهه ی شصت میلادی شکل گرفت را نفی می کنند. هنگامی فردی به عضویت سازمان مجاهدین خلق در می آید، به محض ورود اموال شخصی اش ضبـط می شود، چرا که مجاهدین معتقد به مالکیت شخصی نیستند. این جامعـه ی کوچک اشرف نمونه ای از نظام اقتصادی که مجاهدین باور دارند، ارائه می دهد.
اهداف حداقلی رجوی در پیام ۳۰ دی ماه
محوری ترین هدفی که رجوی به خصوص از آخرین پیام خود در سی ماه دنبال می کند، القاء این معنی است که آن چهره ای که تا کنون از سازمان مجاهدین بجا مانده، یا در کتاب ها آمده، و یا در مورد سوال جامعه بین المللی قرار گرفته، و یا به هر طریقی حاصل شده، تحریف شده و خلاف واقع است و مسبب اصلی آن جمهوری اسلامی است. محوری ترین نقطه تقابل رجوی در این پیام پاک کردن صورت مسئله تروریسم بودن سازمان مجاهدین است.
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی ـ قسمت پنجم
مسعود رجوی با تشکیلاتش دچار یک انقطاع تاریخی شده است. از سال 1360 تا اکنون نزدیک به سه دهه است که اینها با جامعه و اجتماع ایران ارتباط ندارند. حداکثر تلاش اینها برای پر کردن این خلاء ایجاد طیف هوادار و تجمعات در خارج از کشور است. از سال 1372 که مسعود رجوی همسر سوم یعنی مریم را با یک تعداد از اعضا و کادرها توجیه کرده و به خارج از عراق فرستاد تا جذب مجدد نفرات جدا شده ای که سالیان به آنها تفاله و بریده مزدورمی گفت بتواند طیفی از هواداران تشکیل بدهد
شوخی بی مزه رهبری عقیدتی مجاهدین
رهبری عقیدتی مجاهدین اگر کمی از تعادل ذهنی و سلامت روانی برخوردار است باید به خوبی آگاه باشد که ملت بزرگ ایران با هر مرام سیاسی، تفکر و ایده ای که بدان پایبند است از فرقه تروریستی و جاسوس مجاهدین بیزار است و دار و دسته ی تبهکار رجوی را همچون ستون پنجم دشمنان قلمداد می کند و تحت هیچ شرایطی و توجیهی به آنان اجازه خودنمایی نخواهد داد.
آقای رجوی می خواهند صورت مسئله اصلی را پاک کنند!
هدف محوری رجوی در این مقطع این است که صورت مسئله اصلی را پاک کند چرا و چگونه در ادامه این مقالات به آن خواهم پرداخت. اتفاقا بخش دوم و مکمل اظهارات آقای رجوی دقیقا نشان می دهد که نگرانی و اضطراب و تشویش ایشان از چه جانب و سمتی است. در این خصوص هم به تناوب خواهم پرداخت. اما بدون شک نتیجه گیری و راه حل ایشان برای رفع این ابهامات و سوء تفاهم ها به همان اندازه غیر معقول و غیر منطقی است که ادعای اول ایشان مبنی بر اینکه در طی این سال ها هر چه از منابع مجاهدین را جمهوری اسلامی منتشر و انعکاس داده یا استناد به اثبات ادعاهایی قرار داده، یکسره تحریف شده است
رجوی و درماندگی باز هم بیشتر
بنظر می رسد استراتژی جدید رجوی بعد از شکست خوردن تمام استراتژی های قبلی او اعم از «جنگ چریک شهری»، «زدن سر انگشتان رژیم»، «واحد های آزادیبخش» و آخرین آن یعنی «ارتش آزادیبخش» باشد. یعنی بعد از به کشتن دادن تعداد زیادی از نیروها و کشتن بسیاری از افراد در طرف مقابل و همکاری با صدام، تمام استراتژی هایش در گل نشستند و البته او هیچگاه و به هیچ کس پاسخ نداد که چرا چنین خطوطی را تعیین و چرا آن خطوط جواب نداشته و چرا آنها را تغییر داده است
فراخوان رجوی یا فریب دوباره افکار عمومی
رجوی برای اینکه از قافله عقب نماند سعی کرده با شعار دادن و دادن خط و خطوط برای مردم ایران خودش را در صحنه نگه دارد ولی باید گفت رجوی مانند آن کسی است که او را به ده راه نمی دهند و او سراغ خانه کد خدا را می گیرد. مردم ایران به خوبی به چهره کثیف رجوی و فرقه اش پی بردند و میدانند که رجوی بعد از خیانت در جنگ عراق علیه ایران و ترور افراد بی گناه و غلطیدن به دامن امپریالیسم دیگر در ایران جایی ندارد
رجوی و فریب جوانان سراسر کشور
رجوی ازسال 1374 به بعد در نشست های بزرگتر، به نحوی بیان میکرد که ارتباط وی و ایدئولوژی اش با نسل جدید ایران قطع شده و دره عمیقی بین او و نسل جدید بواسطه خروج از ایران پدید آمده و مسئولین سازمانی باید این دره را پر کنند و به هرشیوه ممکن جوانان را به پادگان اشرف برسانند. اما از سال 1360 تاکنون که قریب به سه دهه میگذرد نسل جوان ایران تصویری خیلی حقیقی و واقعی از مجاهدین بدست آورده اند و به همین دلیل نیز در صحنه پر التهاب ایران هیچ کجا نامی از مجاهدین نیست
بذله گوئی های فرقه رجوی
علیرغم مواضع انسانی دولتمردان عراقی مسئولین فرقه رجوی که خود را تافته جدا بافته از تمامی معیارها میدانند به هیچکدام از قوانین کشورعراق و همچنین قوانین بین المللی پایبند نبوده و نیستند و هشدارها و مهلتهای مکرر دولت عراق در مورد تخلیه پادگان عراق جدید را نادیده گرفته و بر ادامه اشغال این قسمت از خاک عراق اصرار میورزند.
ادامه اخاذی مجاهدین با پوشش سازمان های اجتماعی در آلمان
گروه تروریستی مجاهدین همچنان به اخاذی مالی تحت پوشش سازمان های اجتماعی از مردم در آلمان ادامه می دهد. این گروه معمولا در مکان های پرتردد و گردشگری شهرهای آلمان مستقر و با نشان دادن عکس ها و تصاویری از آنچه که اعدام ها و شکنجه ها عنوان می کنند، از افراد مختلف بویژه زنان و مردان سالمند پول دریافت می کنند. تعدادی از آلمانی ها اعلام کرده اند که برخی از این سازمان ها به منازل یا محل کار آنها مراجعه و از آنها پول خواسته اند که در برخی مواقع مبالغ این درخواست ها 4 رقمی بوده است.