اعتراف اعضای مجاهدین به بمبگذاری در ایران
دو تروریست گروه مجاهدین اعتراف کردند که پس از آموزش از سوی نیروهای این گروه تروریستی در اروپا، قصد داشتند در مناطق پر ازدحام تهران بمبگذاری کنند. این دو تروریست اعتراف کردند که دستورالعمل ساخت بمب را از طریق ایمیل از دو زن در سوئد و لندن دریافت کردهاند. این دو اظهار داشتند، به آنها دستور داده شده بود، در صورتی که هنگام بمب گذاری دستگیر شوند، نباید به ارتباطشان با گروه مجاهدین اعتراف کنند.
دستگیری اعضای مجاهدین در حین بمب گذاری
مجاهدین درصدد جبران شکست مفتضحانه خود برآمدند و در آستانه سالگرد انتخابات و مقارن با ایام اعلام جنگ مسلحانه مجاهدین در سال 1360،این گروه جنایتکار با هدف انتقام گیری از مردم، تیم های تروریستی خود را فعال نموده و به دنبال بمب گذاری در چند میدان شهر تهران بودند که با اجرای اقدامات گسترده اطلاعاتی، طی عملیاتی غافلگیرانه بدست سربازان گمنام امام زمان دو تیم تروریستی مجاهدین شناسایی و افراد اصلی آن قبل از هرگونه تحرکی دستگیر شدند.
انتظارخانواده ها در درب اشرف و شکستن محاصره غزه هردو یکی است
این شاگرد خلف اسرائیل نفرات را در مجموعه ها و قرارگاه ها حبس نموده تا صدای خانواده اش را هم نشنوند. چون اگر اینکار را نکند و اجازه ملاقات بدهد موجودیت این فرقه شیطانی در عراق به پایان می رسد و برای سران این فرقه بخصوص برای رجوی مهم این است که نفرات را در اشرف نگه کند و با مارک زدن به خانواده ها و حمله به آنها در صحنه سیاسی وجود اشرف را کانون مبارزه برای جمهوری اسلامی قلمداد کند.
دیپلماسی فعال ایران؛ شکستی دیگر برای گروه مجاهدین
بر اساس گفته دیپلماتهای حاضر در کشورهای اروپایی، حضور یک هیئت بلند پایه از ایران در اروپا به شدت سبب خشم دشمنان ایران زمین شده و آنها که از یک سال قبل تا امروز در رویای قطع روابط اروپا با تهران بودند با حضور متکی در بروکسل و دوبلین رویاهای خود را از دست رفته دیدند و از همین رو تلاش کردند تا بار دیگر با میدان دادن به مجاهدین اثرات حضور فعال ایران در قلب اروپا را کم رنگ کرده و به حاشیه ببرند که البته بر خلاف پیش بینی های آنها، همین موضع (استفاده از مجاهدین) سبب شد تا اروپائیان با کنار هم قرار دادن منطق ایران و اقدامات مجاهدین حق را به جمهوری اسلامی بدهند.
سی خرداد شصت، کابوس یک استراتژی – قسمت دوم
به نظر می رسد انزوا، بایکوت، تحقیر و نیز طرد و انکار مجاهدین از سوی همه نیروها و جریان هایی که در تحولات منطقه ی خاورمیانه نقش بازی می کنند ناشی از اتخاذ خط مشی خشونت آمیزی است که سر آغاز آن سی خرداد می باشد. البته سی خرداد نقطه ی عطفی بود که واقعیت ناکامی جنگ مسلحانه و تحلیل های آبکی و غیر علمی رهبر عقیدتی مجاهدین مسعود رجوی را برای همگان کاملا آشکار کرد
فرار و ریزش نیروهای فرقه رجوی از روز ۳۱ خرداد
بعد از سرنگونی صدام حسین، شاید بیش از 15 بار سازمان نیروهای واررفته را با گرفتن تعهد از این بهانه سالگرد به آن یکی در تشکیلات فرقه نگهداشته است ولی روز 31 خرداد تماشایی ترین روز برای شروع به حرکت در آمدن در سراشیبی دره نابودی خواهد بود. دیگر نیروها مشخصا خواهند دید و خواهند فهمید که حتی به یک کیلومتر بعد از درب اشرف هم نمی توانند بروند و فریب تا کی
سی خرداد شصت، کابوس یک استراتژی ـ قسمت اول
هر استراتِژی منجر به خشونت و یا اقدام به عملیات تروریستی از سوی فرقه هایی چون مجاهدین نیازمند افرادی ست که از طریق دگردیسی ذهن و روان به سرسپردگی کامل و تمام عیار تن در دهند و رهبر عقیدتی را چون موجودی الهی و ستایـــش برانگیز بشمار آورند. در این صورت” مرزهای عقلانیت انتقادی وخـــرد ورزی” در ذهن عناصر فرقه و پیروان رهبر عقیدتی خدشه دار خواهد شد و هیچگاه آنان نخواهند توانست درک کنند رهبر عقیدتی آنان مثل سایر انسانها در معرض نقد و بررسی است
سی خرداد، آغاز کشتار شهروندان ایرانی توسط مجاهدین
واقعاً سی خرداد برای سران مجاهدین آغاز یک خیانت بزرگ بود، آغاز جنگ مسلحانه علیه ملت و مردمی که خود در حال جنگ با دشمن خونریز و اشغالگر بودند و رفتار مجاهدین مملو از خیانت به کشور و مردم ایران و به خصوص جوانانی که زیر عوام فریبی رجوی مسیر زندگیشان عوض شد.
خشونت گرایی فرقه رجوی در شکل و در عمل
بعد از پیروزی انقلاب دغدغه اصلی فرقه رجوی رسیدن به نوعی از انواع قدرت سیاسی بود، به هر شکل و به هر صورت. و از طرفی نمی خواست ماهیت خودش را برملا کند چون بخوبی میدانست چنین حرکتی به منزله از دست دادن کسانی بود که گرداگردش جمع شده بودند و فریب برنامه سیاسی البته اگر بشود نام آنرا برنامه گذاشت خورده بودند و به همان میزان فعالیت هم میکردند.
تهدید و توهین گماشتگان رجوی به آقای بهزاد علیشاهی
متأسفانه فرقۀ رجوی و به طور خاص خانم مریم عضدانلو که بشدت از افشاگریهای جداشدگان و تأثیر آن در تنفر عمومی مردم نسبت به خودشان گزیده شده و کینه به دل گرفته است، به هر وسیله ای متوسل می شود تا جداشده ها را سرکوب نماید. البته طی سالهای گذشته نمونه هایی از این موارد مشاهده شده که روز به روز شدت می گیرد.
تقاضایی از مدیر اجرایی سازمان دیده بان حقوق بشردر رابطه با چماقداری اعضای فرقه رجوی
ما اعضای انجمن ایران باستان که خود قربانیان اینفرقه هستیم هرگونه چماقداری در هر لباس و در هر مرامی را قویا محکوم میکنیم. ما از کلیه سازمانهای حقوق بشری ومدافعین حقوق بشرو سیاستمداران اروپایی، خواستار متوقف کردن اقدامات تروریستی چماقداران فرقه رجوی در کشورهای اروپایی بر علیه جداشدگان و منتقدین و فعالین حقوق بشر هستیم.
استراتژی مجاهدین: جنگ مسلحانه یا مبارزه نرم؟!
مجاهدین با برگزیدن مبارزه مسلحانه، سازمان خود را از سطح یک جنبش اجتماعی که سال ها پیش از انقلاب بنیان نهاده شده بود به سطح یک مبارزه کور مسلحانه تنزل دادند، جنگ مسلحانه ای که اساس آن توجیه نامتقن رجوی و ایدئولوژی ضعیف وی را تشکیل می داد. پس از مدتی، بحران و بن بست استراتژی مسلحانه، رجوی را بر آن داشت تا انقلا ب های به اصطلاح ایدئولوژیک خود را به راه انداخته و عملاً فرقه ی شخصیتی خود را بنا نهد