رقص رهایی، بی ناموسی رجوی
روشنگری ایشان درمصاحبه با سایت ایران قلم درخصوص معرفی بی ناموسی شخص رجوی به اتفاق همسر جادوگرش و در آمیختنش با اعضای شورای رهبری تحت عنوان رقص رهایی!! مطلقا برایم قابل فهم وهضم نبوده و نیست و خیلی شفاف بگویم برایم باورکردنی نیست!! و هر روز و با دقت بیشتر مصاحبه مورد بحث را مرور می کنم تا اینکه بتوانم از آن عبور کنم ولی حقیقت اینست که درصورت قبول آن باید اقرار بکنم که من وامثال من با بیش ازبیست سال سابقه حضور در سازمان آن چنان مسخ مغزشویی دستگاه فرقه ای رجوی شده بودیم که از خیلی مسائل اندرونی بی خبر مانده بودیم!!
تهدید فرقه تروریستی رجوی علیه خانم سلطانی
می بیند که یکی از اعضای همین صف با انتقاد و اعتراض، به کمپ سابق آمریکایی ها در قلعه اشرف فرار کرده و بعد از چند سال خود را به اروپا رسانده و پرده از حقایق و تجاوزات جنسی که تحت عنوان آزادی و رهایی زن انجام می شد، پرده بر می دارد و چون جواب منطقی هم ندارند که در مقابل این افشاگری های مستند بدهند لذا در مقابل این افشاگری ها عصبانی شده و بر طبق روال معمول در این فرقه متوسل به زور و چماقداری و تهدید و تطمیع شده است.
نگاهی به اعترافات تلخ خانم بتول سلطانی
خانم بتول سلطانی از زمان فرار از اسارتگاه اشرف (سال 2007) بر پایه تعهدات انسانی خود نسبت به هم بندان هم چنان اسیر در اشرف تلاش بسیار کرده وهم چنان مصمم به این کوشش های سازنده خود ادامه می دهد _ سران فرقه رجوی که از این فرار به شدت عصبی و نگران شده اند بعد از تلاش های ناموفق در تله گذاری برای ایشان تا قبل از این گفتگو و اعترافات تازه خانم سلطانی سکوت مرگ آور را پیشه کرده بودند پس از این اعترافات تازه به اوج درماندگی وعصبیت رسیده و به دستور سرکرده فرقه تلاش برای به سکوت وادار کردن خانم سلطانی را در دستور کاری خود قرارداده اند
هشدار نسبت به تهدیدات تروریستی مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی
رهبری فرقه تروریستی مجاهدین که زبانی جز خشونت و سلاح و وحشیگری نمی شناسد و در برابر این افشاگری ها هیچ حرف و پاسخی نداشته است و در برابر حجم عظیمی از حقایق بازگو شده تنها به سکوت خفیفانه بسنده کرده بود اکنون تلاش کرده با اعزام چماقدار به محل اقامت سرکار خانم بتول سلطانی ایشان را وادار به سکوت و در صورت ادامه تلاش ها و انتقاد ایشان را تهدید به از میان برداشتن کرده است.
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی ـ قسمت دوازدهم
بعد از اینکه در زمستان 1376 در جمع بزرگ شورای رهبری توسط مسعود و مریم رجوی در قرارگاه بدیع زادگان به من رده شورای رهبری ابلاغ شد یک سلسله نشستها برای این گروه که تازه شورای رهبری شده بودند شروع شد. در این میان مسئول برگزار کننده نشستهای به اصطلاح دیگ مهوش سپهری بود. از بین کسانی که این رده بهمان ابلاغ شده بود بجز تعدادی که در جریان این نشستها ok نشده و به اصطلاح از بحث رهبر عقیدتی و عشق تمام عیار به مسعود خوب عبور نکرده بودند ما را برای نشست مریم رجوی صدا کرد و گفتند که از کوران این مرحله عبور کرده ایم.
درماندگی رجوی در مقابل افشا شدن تجاوزات جنسی، ایدئولوژیکی وی
بعد از افشاگری خانم بتول سلطانی چه حماقت بار است و جای اندوه بسیار برای کسانی که ندانسته عضو یا هوادار ی از این سازمان کردند افسوس که بقول خانم سلطانی راه بنیانگذاران به گند کشیده شد و این افشاگری نه تنها بهت و حیرت همگان را برجا گذاشت بلکه سبب شد تا جوانان و آزادیخواهان چهره واقعی شخص رجوی و تشکیلات مخوف وی را ببینند و اینچنین صدای مرگ و احتضار سازمانی که در عوض گرفتن همه چیز افراد برای چنین رهبری مدعی آزادی زن و دمکراسی و شعارهای وسوسه انگیز است در آمد
سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین در سمینار پاریس
من بتول سلطانی هستم قبل از اینکه صحبتهایم را شروع کنم از همه شما تشکر می کنم برای شرکت تان در این گردهمائی و حمایت از خانواده کسانی که اسیر هستند در قرارگاه اشرف، کسانی که بهترین ایام زندگی شون تباه شده است. ای کاش که می شد حالا که پام به اروپا رسیده دنبال خوشی ام باشم و بی تفاوت باشم. مسائلی که تو این قرارگاه به مدت بیست سال در حکومت صدام و زمانیکه تمام ارتباط با بیرون بسته بود و اتفاقاتی که اونجا افتاده نمی توانم در برابرش بی تفاوت باشم.
دومین پیام صوتی خانم سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف
آهای برادرها و خواهرانم جامعه بی طبقه توحیدی که سالها این شعار ما را فریفت فقط یک شعار است حتی در همین اشرف هم سطح شورای رهبری و امکاناتی که دارند را با پائین مقایسه کنید ببینید عضو تیم ها چه می کشند همه بار کار بر روی عضو تیم هاست و همه را گذاشته اند تا همدیگر را بپایند اساس و بنیاد تشکیلات را بر این سوار کرده اند.
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی ـ قسمت یازدهم
از متن واکنش مجاهدین چنین به نظر می رسد که حتی از رسیدن صدای خانواده ها به فرزندانشان هراس دارند و اقدام به نصب بلندگوها قوی و پخش سرود های مجاهدین می کنند تا یک سانسور علنی را به نمایش بگذارند، اگر ممکن است مکانیزم های سانسور در مجاهدین را برای خوانندگان توضیح دهید.
نامه خانم بتول سلطانی به دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در بغداد
تاکید می کنم اعضای این سازمان مستمرا تحت کنترل سلسله مراتب تشکیلاتی هستند و روزانه باید در نشستهای تفتیش عقاید حاضر شده و حتی خصوصی ترین مسائل خود را بازگو کنند. همچنین ا ولیه ترین حقوق انسانی غیر مجاز شمرده شده است و سازمان مدعی است که افراد داوطلبانه اسیر شده و تن به این شرایط داده اند در حالیکه این اسارت به شیوه های مختلف کنترل ذهن و طی دهها سال حکومت صدام حسین صورت گرفته است.
اولین پیام خانم سلطانی به خانواده ها و قربانیان اسیر در قلعه اشرف
اقدام به کار گذاشتن بلند گو ها توسط این تشکیلات در صد متری درب ورودی و سایر اقدامات ایذائی آنها برای این است که شاید بتوانند واکنش خانواده ها را که در پشت درب هستند را برانگیزند و کار را به خشونت بکشند و با به کشتن دادن اعضا یعنی شما ها کاسه کوزه را بر سر خانواده ها خراب کنند و آنها را دور کنند تا راحت به کارشان مبنی بر بیگاری کشیدن شبانه روز از شما و اسارت شما و ادامه نشستهای تفتیش عقاید و عملیات جاری و غسل و هزار مزخرفات دیگرادامه دهند
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی ـ قسمت دهم
آقای مسعود رجوی ترجیح داده در حالیکه هنوز چند هفته به روزجهانی کارگر باقی مانده، اطلاعیه ای در حمایت از کارگران بنام سازمان مجاهدین خلق منتشر کند. آیا به نظر شما سازمانی که اعضایش را که بیش از بیست سال در این سازمان شبانه روزی از دل و جان کار می کردند، بعد از این مدت نه تنها حق و حقوق مادی آنها را حتی به عنوان یک کارگر نپرداخت بلکه به زندان و تبعیدگاه فرستاد، می توان مدافع کارگر نامید؟