اقدامات تروریستی فرقه رجوی درمناطق کردنشین عراق
یک روزکه مشغول سرویس فنی ماشین الات بودیم، شلیک پی درپی توپ با تانک تی 55 روسی، نظرم را جلب کرد وخودم بمنظور دسترسی به خبردقیق ازروی کنجکاوی به سمت موضع شلیک حرکت کردم. دیدم 3 تانک تی 55 روسی آماده به شلیک هستند وروی قبضه اول شهره عین الیقین { فرمانده مرکز 91}، روی قبضه دوم جمال ناطقی { فرمانده گردان لشکر91} و روی قبضه سوم نیزیکی ازفرماندهان دسته حضورداشت وبه ترتیب شماره اقدام به شلیک میکردند.
ما به این خاطر می گوییم گروگان فرقه رجوی بودیم – قسمت سوم
رجوی با مضحکه (برگزاری مانورها ونمایش رسانه ای آن) می خواست القا نماید که دارای نیروی نظامی در سطح یک لشکر در کشور عراق است. ضمن اینکه به هر طریقی تلاش میکرد خود را مهم ترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی معرفی کند. این تبلیغات خارجی، مصرف داخلی هم برای سردرگمی و خاموش کردن نیروهای سازمانی در اشرف داشت.
برادرم التماس میکرد تا به هر وسیله ای که امکان دارد اسباب آزادی او را فراهم کنیم
حدود نه سال پیش بود که به همت انجمن نجات گروهی ازخانواده ها برای دیدار فرزندان خود به عراق و نهایتاً به پادگان اشرف اعزام شدند. دراین گروه من به اتفاق برادرم وهمسر برادرم نیز حضورداشتیم ازاینکه چه برما گذشت تا وارد پادگان اشرف شدیم خیلی حرف برای گفتن وجود دارد که می شود بقول معروف یک مثنوی هفتاد منی ازآن نوشت،ازمعطل کردنهای بی مورد در درب ورودی،از بازرسی های تکراری وچند باره
سناتور فلیپ دالیه: هیچ ارتباطی با مجاهدین خلق ندارم
فلیپ دالیه، سناتور فرانسوی و عضو این هیئت ۶نفره فرانسوی که پیشتر بحث حمایت وی از گروه تروریستی مجاهدین مطرح شده بود، در این مصاحبه گفت: من سناتور شهر سنسندنی هستم، که شهری نزدیک پاریس هست. ماجرا از این قرار است که من بههمراه منتخبان دیگر مردم به تظاهراتی که در آن شهر برگزار شد، دعوت شدم. یک جلسه عمومی در آنجا برقرار بود. من یکدفعه در آنجا دیدم که کنار نمایندگانی از کشورهای دیگر هستم.
اعلام جدایی عبدالکریم ابراهیمی از فرقه مجاهدین خلق
بعد از اینکه در سال ۶۸ فریب وعده های پوچ این سازمان را خورده و به قرارگاه آنها در عراق آمدم، خودم را در اسارت یک فرقۀ ضد انسانی یافتم که حتی حق فکر کردن و اندیشیدن آزاد به فرد نمی دهد و هر گونه صحبت کردن با دیگران را تحت عنوان «محفل» ممنوع کرده
تسخیر سفارت امریکا، مجاهدین موافق یا مخالف؟
برای عقب نشینی از گذشته ای که اکنون باعث شرمساری مجاهدین است، آن ها ادعا می کنند که کشتار شهروندان و پرسنل نظامی امریکا در ایران کار شاخه ای از سازمان بوده که در همان سال ها از گروه انشعاب کرده است اما تیمرمن این ادعا را تکذیب میکند و می نویسد:” در نشریه های مجاهدین که در سال 1980 در ایران منتشر می شدند مجاهدین سالگرد قتل امریکایی ها را جشن می گرفتند و قربانیان امریکایی را” عوامل جنایتکار امپریالیسم امریکا در ایران” می خواندند.”
مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و شرایط سیاسی – امنیتی عراق
با این همه تلاش که از سوی انواع گروه های تروریستی به رهبری عربستان و قطر علیه دولت منتخب عراق انجام گرفته و با وجود همه سنگ اندازی هایی که توسط جریانات مخالف با همکاری مجاهدین خلق انجام می گیرد، آقای مالکی به دلیل داشتن پایگاه اجتماعی گسترده و نزدیکی اش به مردم ایران، بیش از هر گروه دیگر شانس موفقیت دارد و این خطر بزرگی برای مجاهدین است
گفتگویی با خانم بتول سلطانی در خصوص وضعیت جدا شده ها در آلبانی – تیرانا
فرقه رجوی با دادن مختصر آزادیهائی به افراد، دهان آنان را بسته است و در حال خرید زمان است. از طرف دیگر هدف آنها فقط و فقط در برابر این اجبار انتقال به آلبانی که فرقه ناگزیر از آن بود، این است که بر اساس پیام رهبر فرقه لااقل یکی از آن” یک، دو، سه هزار اشرف” را محقق کنند
یک نماینده عراقی: آمریکا به تعهداتش برای انتقال مجاهدین عمل کند
محمود عثمان در یک بیانیه مطبوعاتی که نسخهای از آن به دفتر اشرفنیوز ارسال شد، آورده است: این جزو وظایف سازمان ملل است که بر اساس قوانین بینالمللی موجود درباره رعایت اصل حقوق بشر، بر تعهدات همه طرفها در تعامل با ساکنان این کمپ نظارت داشته باشد. وی ادامه داد: همچنین آمریکا باید به ایفای نقش خود و انجام تعهداتش در قبال حمایت از روند انتقال عناصر این گروه به خارج از عراق بپردازد.
رجوی از چه می ترسد؟!
اما رجوی از چه می ترسد؟! او شاید از همه موارد فوق می ترسد، اما ترس بزرگترش اینها نیست. او از چیزی می ترسد که دیگران نمی ترسند. او از تنهایی و انزوا می ترسد، از زندان و مردن می ترسد، از شکست و انهدام می ترسد، از نرسیدن به تهران می ترسد، اما ترس بزرگش اینها نیست. او از چیزی می ترسد که دیگران نمی ترسند و آنچه دیگران می ترسند، او نمی ترسد.
موضوع کُرد کُشی توسط مجاهدین خلق
پس از برگشت به قرارگاه اشرف، از طریق تلویزیون های سالن یکان ما و دیگر یکان ها، فیلم هائی را نشان دادند که خواهر پری بخشائی که آن زمان فرمانده وقت قرارگاه اشرف بود را نشان میداد که در حال بازدید از صحنه عملیات بود و او را در بالای اجساد کشته شده های یک صحنه نشان میداد و ایشان در حالی که تعدادی از محافظین در اطراف او بودند و خودش لبخند در صورتش بود در میان اجساد قدم میزد و کشته شده ها را شمارش میکرد.
میرزا آقا هم موجب رسوایی رجوی شد
هیچوقت یادم نمی رود که میرزا آقا درسال 1378 در قرارگاه همایون العماره عراق کاملا بریده بود و درخواست خروج ازفرقه و بازگشت به ایران را داشت که دراین رابطه مسولین قرارگاه به میرزا آقا نهیب می زدند و فحش وناسزا که در مبارزه کم آورده و سرپیری میخواهد به دنبال زندگی عادی و خانواده اش برود!