مجاهدین درگیر جنگ قدرت هستند
یکی از حضار می گوید: مشکل دراینست که مجاهدین آنچنان درگیرجنگ قدرت هستند که دیگر افسار پاره کردند وهیچ چیزازجمله مردمان کشورشان برایشان ارزشی ندارد و دقیقا ضدایرانی شدند وصرفا به قدرتهای خارجی چسبیدند تا با حمایت آنان به قدرت برسند که برای رسیدن به آن جنون گرفته اند.خواهر یکی دیگر از اسرای دربند که تحصیلات دانشگاهی دارد در ادامه می افزاید کارمجاهدین ازاین حرفها گذشته وچونکه مطلقا درایران پایگاه اجتماعی ندارند واساسا مطرح نیستند به بیگانگان چشم دوختند شاید
کشف تاریخی مجاهدین خلق در روزنامه های ایران
باید به مجاهدین گفت که قدرتمندان بزرگ تاریخ هرچه بوده اند، قدرتشان را یا از اراده و اعتماد مردم عاریه گرفته اند، یا به زور از هم مسلکان شان تصاحب کرده اند. اما هر چه بوده نان بازوی خودشان را خورده اند. شما دراین حالت حتی اگر هم صاحب قدرت شوید، کماکان همین آدم های حقیر و زبون باقی خواهید ماند. برای همین به شما توصیه می شود اگر هنوز فکر کنید، کورسوی امیدی به بیرون آمدن از این وضعیت فلاکت بار می بینید، به همان کورسو اگر دخیل و امید ببندید هزار بار ارجح تر و شرافتمندانه تر از امید بستن به وضع موجود است.
نمایندگان جنگ طلب غرب هم از انقلاب مریم بهره می گیرند!
مریم قجر در اروپا دروغ های رجوی فریبکار در مورد مبارزه با امپریالیسم را کاملا گٍل گرفت و دیگر اکنون کار به جایی رسیده است که در تمام سخنرانی ها و مهمانی های آنچنانی نمایندگان جناح طلب غرب در کنار مریم برای آزادی مردم ایران نعره دمکراسی و… سر می دهند و از اینکه مریم توانسته خط نهایی رجوی جنایت کار را که همانا همسویی با امپریالیسم می باشد را به پیش برده بسیار خوشحال است.
مجاهدین در سرزمین استانداردهای دوگانه
تا آنجا که از ظاهر امر برمی آید، چنین سخنرانی هایی این چهار پاریسی را تبدیل به مجرمان خود-اعلام کرده می کند. دیوید کول، یکی از بهترین وکلای حقوق مدنی در امریکا وضعیت را در مقاله ای در نیویورک تایمز مورخ 2 ژانویه توضیح می دهد. « مشکل اینجاست که دولت امریکا مجاهدین خلق را سازمان تروریستی خارجی» تلقی می کند و بر طبق قوانین وزارت دادگستری… حمایت مادی نه تنها شامل کمک نقدی و دیگر کمک های قابل ملاحظه می شود بلکه سخنرانی مرتبط به نفع یک گروه تروریستی خارجی را نیز در بر می گیرد.»
متن مصاحبه دکتر بنی صدر با رادیو فارسی زبان فرانسه
دکتر ابوالحسن بنی صدر: عرض کنم از طرف روح آقای رجوی که یک چرخش 180 درجه هست.سازمان مجاهدین فعالیت خودش رو با ترور امریکایی ها در ایران شروع کرد.حالا رسیده کار این سازمان بجایی که می رود کاری که اصلا در تاریخ ما سابقه ندارد.مقامات خارجی رو میاره خرج آمد و رفت و برگزاری جلسه و همه اینها را هم برعهده میگیره حالا از کدوم منبع عرض صحبت است برای اینکه اونها از این گروه حمایت بکنند.
سیاستمداران آمریکایی حامی تروریسم می شوند! اف بی آی کجاست؟
این گـروه تحت رهبری مریم رجوی، « رئیس جمهور منتخب » خودخوانده ایران، شامل فرقه شخصیتی عجیب و غریبی با معجونی از مکتب مارکسیسم است و مانند مجاهدین افغان ـ همان مردمان دوست داشتنی که بعدها طالبان و القاعده را شکل دادند ـ سیاستمداران بلند پایه، جمهوری خواهان و دمکرات های بسیاری در آمریکا هستند که خواهان بهره مندکردن انها از حمایت هایشان هستند.
افول تبلیغات گشتاپوی مجاهدین و تلاش برای حفظ اشرف
اعتراضات ابلهانه فرقه به وجود 140 بلند گو و آویزان شدن و لیسیدن چندین نماینده مجلس انگلیس و ایالات متحده امریکا برای بقای خود در اشرف اثری نخواهد داشت. و به نظر می رسد با توجه به امنیتی کردن بیشتر قرارگاه برای حفظ نفرات تشکیلات و افزایش فشارهای روحی جز منفک شدن نفرات آنهم به هر شکلی، ثمری برای رجوی نخواهد داشت.
وقتی که خط مشی مجاهدین به فرقه گری ختم می شود به بازیچه تبدیل می شوند
واقعیت این است که غربیها شما را به نمایش گذاشتند و این از نبودن یک هدف و اصول پیش می آید، باید گفت پرده ها کنار رفته و برای فرقه ها در دنیا میدانی وجود ندارد. ممکن بود بعضی از حوادث برای فرقه هایی مثل شما میدانی ایجاد کند اما اینها لحظه ای است و این را شما درک نمی کنید و از طرفی فرقه شما چون به همه چیز لحظه ای نگاه می کند دیگراین دیدگاه مصرف دوباره ندارد چون امروز لحظه ها خیلی فرق کرده
آیا سازمان مجاهدین خلق، یک سازمان مستقل و مردمی است؟
مسعود رجوی در سخنرانی سال 1358 مرز بین انقلاب و ضد انقلاب را مبارزه ضد امپریالیستی عنوان کرد. او با اشاره به ترور مستشاران نظامی آمریکا در ایران، سازمان مجاهدین خلق را یک سازمان مبارز، پیشتاز و ضد امپریالیستی معرفی می کند. اما در تاریخ 30 سال گذشته ایران هیچ مبارزه ای از او و سازمان مطبوعش نه تنها دیده نشد بلکه از هر فرصتی استفاده کرد تا مسیر رسیدن به قدرت را از زانو زدن در برابر غرب و آمریکا عبور دهد.
مریم قجر! این بار هم زمان سرنگونی به سر رسید
خانم مریم قجر در یک دهه قبل نیز مدعی شده بود کار حکومت ایران در سال 2000 به پایان می رسد و اکنون هم بعد از ده سال باز مدعی می شود که حکومت ایران در حال سرنگونی است. کدام حرف شما را باید باور کرد؟ باید یادآور شد که آن موقع شما با کمک های نظامی صدام کاری از پیش نبرده و در نهایت با برافراشتن پرچم سفید آنگونه خوار و ذلیل شدید و اکنون با پناه گرفتن در کنار سران دول غربی ساز سرنگونی آنان را کوک می کنید.
چرا سران فرقه مجاهدین دست به دامن بقایای دولت بوش شده اند؟
مریم خانم با خرج خودش که معلوم نیست که این پولها را از کجا آورده است در پاریس کنفرانس بر گزار می کند و متوسل به کارتهای سوخته می شود. اینجا باید از مریم خانم سئوال کرد مگر شما ادعای استقلال و مردمی بودن را ندارید پس چرا چشم به حمایت خارجی دوخته اید؟ اینجاست که دم خروس مزدوری و ضد مردمی بودن این فرقه بیرون می زند. البته در پایان باید اضافه کنم که این تلاشهای مذبوحانه سران فرقه مجاهدین نه تنها راه به جائی نمی برد و آنها را از شرایط بن بستی که در آن قرار دارند نجات نخواهد داد
مجاهدین در گذر از دیپلماسی زورمدارانه به دیپلماسی ملتسمانه
وقتی مریم رجوی تلاش می کند روی صورت مسئله اصلی یعنی ماهیت تروریستی سازمان خط بکشد و موضوع را بر روی ضرورت باز کردن دست و پای مجاهدین از لیست تروریستی متمرکز کند، به یک معنی می خواهد آن روی صفحه ای را نشان مان بدهد که دو دهه پیش ابریشم چی روی اول آن را به مخاطبان آمریکایی هشدار داده بود. با این تفاوت که در آن زمان مجاهدین اوورکت و مسلسل به دوش بودند و امروز کت و شلوار پوش و کراوات به پیش. و در ادامه شاید می خواهد با این لحن دو پهلو به آمریکایی ها بگوید اگر در دو دهه پیش از بردن نام مجاهدین در لیست تروریستی و در جهت تغییر نرم در ایران طرفی نبستید، اما امروز می توانید با خارج کردن مجاهدین از لیست تروریستی شاید نتیجه دلخواه و مورد نظر را تأمین کنید.