زنان قربانیان اصلی در فرقه رجوی
سرگذشت غم انگیز وتاسف بار زنان در سازمان مجاهدین صرفا محدود به امروز نیست واز بدو تشکیل این سازمان همواره زنان از یک چنین شرایطی برخوردار بوده اند ؛ صحنه های تکان دهنده ای که امروز تحت عنوان رقص رهایی یا برهنگی جمعی زنان در حضور رهبری توسط یکی از اعضاء سابق شورای رهبری خانم بتول سلطانی با شجاعتی بینظیر بیان میشود فرایند تکمیلی سوء استفاده جنسی از زنان از بدو ورود اولین زن در تشکیلات مجاهدین است وفقط شکل ونام ان تغییر کرده است.
“مسعود رجوی” مانند”ملک فاروق” حتی به زنان همکار خود نیز رحم نمی کند
دبیردوم سفارت امریکا دربغداد طی گزارشی مستند، از بخشی از جنایات سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین درتسویه حسابهای خونین و کشتار همکاران خود، تجاوز به زنان عضو فرقه، مسموم سازی و اعدام ده ها تن از اعضای بریده از این گروه پرده برداشت. این مقام امریکایی که به مدت ۹ ماه، اسناد و پرونده های مجاهدین خلق درعراق را مورد مطالعه و بازبینی قرار داده و خود نیز از مسئولان مرتبط با مسائل پادگان اشرف بوده است، در گزارش خود مینویسد: مسعود رجوی مانند «ملک فاروق» پادشاه سابق مصر حتی به زنان همکار خود نیز رحم نمی کند.
در پادگان اشرف چه گذشت؟ از خودسوزی ندا تا شکنجه یاسر!
نورینک در جستوجوهای بعدیاش در مییابد که هر نوع خودسوزی و خودکشی در ملاعام برای رجویها چیزی است که از سوی اعضای بلندپایه این فرقه توصیه میشود، زیرا روشن است که مجاهدین اینگونه عملیات را امکان مناسبی میدانند تا بر افکار عمومی تاثیر بگذارند. یکی از سخنگویان گروه رجویها به روزنامۀ عربی الشرق الاوسط بدون اندکی شرم گفته است: «خودسوزی در خیابان بسیار موثرتر از پریدن از برج ایفل است.»…
نامه سرگشاده خانم سلطانی به خانم ریتا زوسموت رئیس سابق مجلس آلمان
سازمان مجاهدین هیچ جائی در جامعه ایران ندارد و کسی آنها را دوست ندارد آنها در ایران اقدام به ترورهای کور کردند و بمب گذاری در محلهائی که مردم معمولی و بیگناه در آن کشته شدند. آنها در جنگ دولت عراق بر علیه ایران در جنگ شرکت کردند و ترورهای مقامات ایرانی را سازماندهی می کنند آنها در طی سالهای 2002 و دستگیری مریم رجوی در فرانسه خودسوزیهائی را سازماندهی کردند و اعضاء را تشویق به خودسوزی کردند.
نامه سرگشاده خانم ابراهیمی به خانم ریتا زوسموت در آلمان
جهان هرگز فراموش نخواهند کرد که حادثه دلخراش 11 سپتامپر را که هزاران انسان را در مصیبتی غمناک فرو برده بود ولی مسعود رجوی شخصا دستور جشنها و پایکوبی های مختلفی را به این مناسبت صادر کرد و هرگز فراموش نکردیم که مسعود رجوی می گفت که این تازه اسلام ارتجاعی است که چنین کرده و وای به روزی که اسلام انقلابی وارد شود چه طوفانی به پا خواهد شد.
دموکراسی و آزادی به روایت مریم قجر
او در مورد آزادی زنان و لزوم رعایت حقوق آنها روده درازیها کرده و خواهد کرد، در حالیکه درزندان اشرف واقعیت سرسخت دیگری رقم میخورد. و اعضای قربانی آن از ابتدایی ترین حقوق انسانی و اساسی خود محرومند. به جرأت باید گفت که در زندان اشرف محرومترین اعضا،همانا زنان هستند و تشکیلات حاکم بر زنان بسا ضدانسانی تر وشدیدتر کنترل و اعمال می شود. که همه اینها ناشی از ترس سران فرقه از فرار اعضا می باشد واین دقیقا عکس شعارهایی بود که در مورد آزادی سرداده اند، وگوشها را کر کرده اند.
زنان جداشده از فرقه مجاهدین، خاری در چشم رجوی
در این بین که از تک به تک این اعضای جدا شده نام برده است و کسی را از قلم نینداخته اما لازم به ذکر است که دو زن از زنان جدا شده یعنی من و همینطور دوست عزیزم خانم نسرین ابراهیمی در صف اول این آکسیون اعتراضی بودیم اما اشاره ای به این موضوع نکرده است فرار من و دوست عزیزم نسرین ابراهیمی که همواره همچون خاری در چشم رجوی هست اما اینکه چگونه وجود این خار در چشم و فریادهای حق طلبانه ما را که بیش از مردان به رغم تبلیغات این سازمان پیرامون زنان جهت روشن شدن افکار عمومی و هشدار به همه کسانی که دانسته یا ندانسته اسیر دام این سازمان فریبکار می شوند را نادیده گرفته و درد و سوزش ناشی از آن را تا این حد تحمل کرده است جای بسی شگفتی دارد
فرقه زن ستیز رجوی
فرقه زن ستیز رجوی به ظاهر اکثر مسئولیتهای فرقه را بر دوش زنان اسیر و در بند سوار کرده است و طوری وانمود می کند که فقط در فرقه آزادی زنان رعایت می شود در صورتیکه در باطن یکی از نقض کننده های آزادی زن خود فرقه است. زنان در فرقه بیرون از استقرار خود حق شوخی کردن با یکدیگر را ندارند ضوابط خیلی سختی در فرقه در رابطه با زنان حاکم است. در یک نشستی رجوی کادر و چار چوب برای زنان در فرقه تعیین کرد. چند مورد زنان سیگار می کشیدند علنا آنها را در نشست آنتنی کرد و گفت زن سیگاری نداریم
رهائی زن به سبک فرقه رجوی
فی الواقع اگر کسی در داخل تشکیلات رجوی نباشد و دو رویی رهبران این فرقه مجاهدین را ندیده باشد چنین می پندارد کهً این گروه برای آزادی زن و کسب حقوق تساوی آنان با مردان احترام گزارده وبرای آن تلاش می نماید. درحالیکه مجاهدین و در راس آن مریم عضدانلو چند صد زن شوهرمرده عملیاتی سازمان ودیگر زنان حاضر در سازمان و اشرف را با همان نام(آزادی زن) به بدترین وجه ضدانسانی به استثمارکشیده
گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت پانزدهم
رجوی در ادامه اجرای انقلاب درون سازمانی ؛ بعد از مدتی بند”ه” را عنوان نمود. به گفته خود مسعود بند”ه” عبارت بود از اینکه مسئولین از زنها انتخاب شوند تا آببندی انقلاب مریم تحقق یابد. به زبان ساده رجوی برای ماندن در مناسبات شگرد تازه ای ایجاد نمود. او می خواست نفرات را غرق فساد کند. نفرات را در تنظیم رابطه تشکیلاتی با زنها به فساد سوق می داد و بعد مچ گیری می کرد
خانم قجر عدم تخلیه اشرف دیگر توجیه پذیر نیست!!
اگر وی در باره برچیدن دوربین ها و نبودن نفرات پلیس عراق در داخل کمپ و کمبود امکانات و آب و برق حرف می زند کمپ موقت ترانزیت باز هم به همان شیوه قبلی توسط نیروهای عراقی هدایت می شود پس مریم چگونه دم از دست یافتن به اطمینانهای حداقل حرف می زند اگر این کمپ تبدیل به زندان برای نفرات اشرف شده است پس چرا مریم باز هم راضی شده که تعدادی دیگر را به این زندان روانه کند؟
حرمسرای” مسعود رجوی” به خرابه تبدیل شد!؟
زمانی بوده که” مسعود رجوی” غرق در رویای دروغینش، زنانی بی دفاع را در سالنهایی سربسته به رقص و پایکوبی و اثبات باصطلاح وفاداریشان به رهبر، وا می داشته است، اما حالا چه؟ آیا باز می تواند دست به اعمال کثیف گذشته خود بزند،مسلماً که نه، امروز در حالی شاهد فروپاشی”اشرف” و حرمسراهای مسعود هستیم که اختناق حاکمیت او ترک برداشته و فرو ریخته است و بزودی شاهد رسوائی بیش از پیش او در جهان خواهیم بود