سرتیپ حسین سلامی: رجوی یا کشته شده یا قادر به توجیه اشتباهش نیست
سرتیپ پاسدار حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران ایران می گوید که سکوت مسعود رجوی، رهبر مجاهدین خلق ایران در مورد کلیک کشته شدن پنجاه نفر از اعضای این گروه به این دلیل است که او یا کشته شده و یا قادر به توجیه اشتباهش نیست. آقای سلامی می گوید که امروز اعضای این گروه”نیاز به دلجویی و بازیابی” دارند و این عدم واکنش”گمانه زنی هایی را رقم زده است که رجوی یا کشته شده یا آنقدر حماقت کرده و کادرهای اصلی را دستچین کرده که زیر فشارهای اعضای سازمان قادر به توجیه اشتباهش نیست و به سکوت روی آورده است. سکوت یا نشانه بهت و حیرت رجوی است یا هلاکت او.”
لجاجت رجوی بازهم قربانی گرفت
با دلایل مستدل شکی نیست که رجوی مسئول اصلی حادثه 10 شهریور و کشته شدن اعضایش درکمپ اشرف است آنچه که مسلم است رجوی ها به واسطه جنایات سالیان درحق مردم عراق درامان نیستند و مردم این کشوراز هر فرصتی برای انتقام گرفتن از این فرقه استفاده خواهند کرد ولی رجوی با اشراف به این مسئله همچنان اصرار دارد که اعضایش را درعراق نگه دارد تا شاید بتواند جلوی فروپاشی فرقه اش را بگیرد.
از واقعیات تا تبلیغات: پشت پرده حوادث پادگان اشرف
عکس هائی از جانب فرقه رجوی مخابره شد که نشان میدهد افرادی که دست هایشان از پشت بسته شده است به قتل رسیده اند. اگر دولت عراق میخواست چنین اقدامی انجام دهد قطعا کار را یکسره میکرد و کسی را باقی نمیگذاشت که عکس تهیه کند و برای فرقه رجوی بفرستد تا آنها به فاصله بسیار اندکی از وقوع حادثه به سراسر جهان مخابره نمایند. عکس ها و همه زمینه سازی ها از قبل فراهم شده بود.
دو رویکرد متضاد دکتر شریعتی و مجاهدین خلق به پدیده ستیزه جویی و تروریسم
مسعود رجوی در خیال و توهم خود، دکتر شریعتی و اندیشه او را یک رقیب می پنداشت و بدین علت نسبت به دکتر حسادت می کرد مسعود (رجوی) نسبت به شخصیت و اندیشه ی متعالی و توحیدی دکتر شریعتی سخت حس حقارت داشت بررسی و واکاوی سخنانی که مسعود ظاهرا در نقد اندیشه دکتر گفته است منطقی و علمی و نقد سازنده و راستین نیست بهانه جویی و بهتر است اذعان کنم یاوه گویی های یک ذهن بیمار است.
زهی به بیشرمی رجوی
جرم وگناه دیگراین نیروها که بزعم رجوی خائن این روزها وبعد ازاینکه شیره جان و نیروی جوانی آنها را گرفت باید گورشان را گم کنند ؛پذیرش 30 سال زندگی توام با زجر و شکنجه های روحی روانی درپادگان مخوف اشرف بود. پادگانی با بیابانی خشک و نفرین شده به ابعاد 6×6 کیلومتر درپشت سیاجها و سیم خاردارها و برجهای سربه فلک کشیده وچندین لایه دیوار گوشتی از نیروهای امنیتی
فرقه رجوی و سیاست توجیه کشتار مردم مصر
ارگان تبلیغاتی و دروغ پرداز رجویها در بخش خبری روز پنجشنبه مورخه 27/5/92 خود تنها به انعکاس اخبار این سرکوب وحشیانه که از سوی خبرگزاریها به شبح مرگ بر مصر به چهارشنبه خونین معروف شده از سوی سخنگوی نظامی مصر اقدام نمود که این خود بار دیگراثبات گر این موضوع است که این فرقه کوچکترین اعتقادی به اصل دموکراسی و حق اعتراضهای مسالمت آمیزمردمی ندارد
بر سر خدام گل محمدی چه آمد؟
مستمرا در نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی مورد توهین و فشار قرار میگرفت و سازمان قصد داشت طوری وانمود کند که تمام مسائل خدام بخاطر زاویه داشتن با سازمان است. در صورتیکه خدام هم مانند بسیاری دیگر از بچه ها از بلا تکلیفی دربیابانهای عراق و در سازمان خسته شده بود و خواهان جدایی و پی زندگی رفتن بود! اما مسئولین سازمان بشدت باین خواسته وی مخالفت میکردند.
چرا فرهنگ لمپنیزم درون سازمان مجاهدین خلق رایج شد و رشد کرد
این حرکات و عمل یعنی فحش دادن به نفرات که می خواست از فرقه جدا بشود به نشست های شخص مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو هم کشیده شد، به هیچ وجه آنها از این عمل ممانعت به عمل نیاوردند. در سال ۱۳۸۰ در نشست های طعمه عباس موسوی سوژه شده بود در مقابل مسعود رجوی و مریم قجر آن قدر وی را تحت فشار قرار دادندتا فحش بدهد شاخص انقلاب وی شده بود
من باید در شب قدر، گورم را گم کنم!
آقای رجوی در نشست عید فطر امسال با یک پیام ویدئوئی به ساکنان باقیمانده لبیرتی پیامی می دهد که نشان کامل از بهم ریختگی و انزوای او را داده و باردیگر ثابت می کند که مجاهدین را نباید در کادر یک سازمان سیاسی تحلیل نمود. آنها فقط با معیارهای یک فرقه منحصر بفرد قابل بررسی می باشند. اقای رجوی اینبار هم از سر استیصال در نشست عید فطرمی گوید” کسانیکه توان مبارزه را ندارند و نمی کشند می توانند الان بروند و گورشان را گم کنند و ما هم هیچ کمکی به هیچکس نمی کنیم”
حقا چه کسی باید گورش را گم کند؟
از قرار اطلاع مسعود رجوی رهبر فرقه ای سازمان مجاهدین خلق اخیرا نشستی به صورت اودیوکنفرانس به مناسبت شب های قدر در ماه رمضان برای ساکنان اردوگاه لیبرتی برگزار نموده و نارضایتی خود را از برخی موضوعات، از جمله نافرمانی افرادی که به آلبانی و آلمان رفته اند و ایجاد امید به خارج شدن از عراق در کسانی که هنوز در لیبرتی هستند
پیامدهای خیانت و مزدوری مجاهدین
حالا بعد از گذشت سالها سقوط حکومت صدام و بـدار آویختـن وی، معلوم شد این خوشحالی و خوش خدمتی مسعود رجوی هـم مـانند تمامی چاپلوسی های دیگر وی برای سران امپریالیسـم نتوانست زیاد دوام بیاورد و کار به جایی رسیده که دادستان جنایی عراق در خواست محاکمه سران سازمان مجاهدین را در کنار جنایتکاران رژیم بعث میکند و ایـن مسعود و مریم رجوی هستند که باید جواب خونهای به ناحق ریخته شده مردم عراق را بدهند
قتل عام تمام کارکنان و مجروحان یک بیمارستان توسط مجاهدین
یکی از تلخترین صحنهها این بود که مجاهدین بعد از گرفتن شهر اسلام آباد غرب، به بیمارستان امام خمینی(ره) حمله کردند و تمام کارکنان، مجروحان نظامی و شخصی را کشتند و بعد پیکرهایشان را به داخل حیاط بیمارستان بردند و آتش زدند. بعد این حملات وحشیانه، مجاهدین به تنگه مرصاد رسیدند و گردان مستقر تیپ انصار همدان آماده رزم با این نیروها شدند؛ عملیات تأخیری انجام شد؛ بعد هم نیروهای کمکی به منطقه رسیدند و به حول و قوه الهی، مجاهدین را شکست دادیم.