از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت چهارم
در محیط بسته، خانم رجوی وخود رجوی به نفرات القا کردند که حنیف قبل از اعدام من را صدا کرد وگفت تو دیگر رهبری سازمان را بعهده می گیری ومن هم با آن مسئولیت سنگین پابه میدان گذاشتم و درآن زمان که نفرات در زندان واو شده بودند با بیانیه 12 ماده ای آنها را زنده کردم ومهدی ابریشمچی هم در آن زمان در زندان وکیل آباد بود ایشان هم یک بیانیه داده بود است وبه گفته خود بیانیه ما کار را خراب کرد تا اینکه بیانیه مسعود به دست ما رسید وبا آن نفرات در زندان وکیل آباد آکتیو شدند.
سینه چاک دادن سنابرق زاهدی در مورد منابع مالی فرقه رجوی ها
بهتر بود قدری روی ولخرجی های مریم و دادن پول به لابی های غربی خود حرف می زدید تا همگان متوجه شوند که این پول های مزدوری شما از کجا تامین می شود؟ می دانید شما هم مانند دیگر اعضای فرقه ابزاری بیش نیستید اگر روزی شما هم انتقادی به فرقه داشته باشید خواهید فهمید که تحمل شما را نداشته و شما هم در ردیف مزدوران و… نام خواهید گرفت پس اکنون سینه چاک دادن برای فرقه و بیرون زدن رگ گردن و توهین به دیگران کارساز نیست.
خانواده کماکان در پی فرزند اسیر در فرقه رجوی است!
آیا ما حق نداریم به حداقل حقوق خود که خواستار ملاقات با فرزندان خود هستیم توجه شود؟ آیا رجوی که خود را رهبر ایران می داند چگونه میتواند خانواده های مربوطه را دشمن خود اعلام کند؟ ما از آن ایرانی هستیم که او در همه جا خود را خواهان بدست آوردن حقوق ایران ها جا میزند ولی درآن سو نمی گذارد ما با فرزند خود ملاقات کنیم این چه تناقضی است که او درادعا وعمل دارد؟
چرا رجوی برادرم را اسیر کرده؟
خانم آتابای می افزاید که من تعجب می کنم چرا هیچ نهاد و ارگانی پیدا نمی شود تا حتی به مدت یک ساعت از سران جنایتکار فرقه رجوی برای ملاقات با برادرم برای ما اجازه بگیرد تا بتوانیم حتی در حضور خود نماینده های حقوق بشری با او دیدار داشته باشیم؟ او می گوید چرا سازمانهای حقوق بشری و صلیب سرخ با وجود این همه ادعا برای رهایی برادرم که امراض خیلی سختی دارد هیچ کاری انجام نمی دهند و تنها نظاره گر جنایات این گروه تروریستی می باشند؟
نامه ای به عبدالله سبزچی از اسیران فرقه رجوی
من طی نامه هایی که برایت فرستاده ام و نمی دانم که بدستت رسیده است یا نه شماره تماس خودم را برایت فرستاده ام و اگر خواستی شماره تماس تک تک خانواده را هم برایت می فرستم و باز تاکید میکنم تماس گرفتن تو با ما هیچ مشکلی را برای ما ایجاد نمی کند ما منتظر تماس شما هستیم چرا که علیرغم تفاوت سلیقه ها و دیدگاهها عضو یک خانواده بخصوص عضو یک خانواده بزرگ یعنی ایران هستیم. با امید حاکمیت مهر و محبت خدا بر دلهای همه مردمان روی زمین، منتظر تماس هرچه زودتر تو هستم
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده شیرنگی
خانم مرحومه زهرا بیگوم شیرنگی که همانند سایر خانواده ها با آرزوی ملاقات و دیدار با خواهرش از این دنیا رخت بر بست که عامل این نرسیدن به یک آرزوی دیرینه همانا سران فرقه رجوی می باشند که مورد لعن و نفرین خانواده های داغدار می باشند و انشاالله خانواده آن مرحومه نیز نابودی این گروه تروریستی را بزودی شاهد خواهند بود که آن روز دیر نیست.
نامه یک مادر به فرزند اسیر در بند فرقه رجوی
سلامی مادرانه از دل وبطن مادری که چون درشکمم بودی با نازکردنهای فراوان همواره بفکرت بودم وگاهی بهت سلام می کردم وعزیزم،عزیزم میگفتم ومنتظرتولدت بودم، تولدی که برای هر مادری شیرین ترازآن لحظه که حس مادرشدن هست نیست،درآن موقع که شیرت میدادم وبه آغوش میگرفتم تا نازت میکردم هزارسلام وصلوات زمزمه میکردم وفکر بزرگ شدنت را میکردم، بزرگ شدی، بزرک شدی با هزاران، هزارمشکلات وسختیها که خود به برخی از آنها واقف هستی
نقد و رنجش! این چه حکایت باشد؟
نوشته های من”یادآوری گذشته” برای تحقیر و طعنه نبود، همانطور که ذکر کردم به نظر می رسد به محتوای مقاله اینجانب نظر عمیق صورت نگرفته است، چرا که آنچه یادآوری شد بدین منظور بود که اگر قرار است ایشان منتقد رجوی باشند ابتدا لازم است گذشته های خویش را نقد، و ضعف های خود را کنار گذاشته و برای مردم ایران و همه کسانی که تا چندی قبل زیر ضرب ایشان بودند روشن کنند که آیا با اعتقاد به همان دیدگاه های کهنه خود می خواهند منتقد رجوی باشند و یا به واقعیت ها و ادراکات جدیدی رسیده اند که ناشی”از دعواهای مالی و خانوادگی” نیست و با رسیدن به این نقطه (بدون ابراز ضعف تدافعی)، به دستگاه استثماری و خیانت پیشگی رجوی مهر بطلان بزنند؟
دروغ و پرونده سازی مجاهدین بر علیه منتقدان علامت آشکار استیصال رجوی
شنیده بودیم که دروغگو کم حافظه است و اینجا اثبات شد که سخنگوی رجوی فراموش کرده است که در همین نوار سری قبل که شما در لینک زیر دقیقه ۴۵ می بینید سخنگوی آنها مدعی شده که من هرگز عضو مجاهدین نبوده ام و به این سازمان پناه آورده و یا به دلایل خانوادگی مدتی در کنار مجاهدین زندگی کرده ام و در سال ۱۳۷۲ هم اخراج شده ام بعد چگونه دوباره در نوار بعدی ا ش مدعی می شود که سال ۲۰۰۸ در تیف بودم
تشدید تضادها و اختلافات در درون شورای ملی مقاومت
آنچه از خلال پیام ها استنباط میشود اینست که استعفای آقایان روحانی و قصیم و همچنین افشاگری ها و طرح سؤالات از جانب آقایان یغمائی و مصداقی تأثیرات جدی بر مسئله داری و تشدید تضادها در درون شورای ملی مقاومت داشته است. بحث های مالی که سازمان با آقای یغمائی براه انداخته موجب طرح سؤالاتی شده و علنا در برابر مریم رجوی از وی پرسیده اند که چرا سازمان جواب آنچه که یغمائی میگوید را نمیدهد و موضوع پول هائی که مطرح شده چیست.
خود گول زنی به نام دل خوش کنک
اکنون مدت 12 سال است که جمعی به نام فرقه مجاهدین برای یک قطعه عکس کاغذی کف و سوت می زنند و فکر می کنند صاحب این عکس هنوز زنده است و آنها به دنبال وصل و قلاب کردن خود به آن هستند. و متاسفانه با شگردها و ترفندهای تکراری سالیان این هسته مرکزی فرقه است که برای فریب بدنه تشکیلات صدا سازی، عکس سازی و سناریوسازی های نامفهوم و شبهه برانگیز حول این رهبری گم گشته می سازند تا به اسارت این آدمها به عنوان خاکریز دفاعی خود ادامه دهند.
خواهری درحسرت دیدار برادر
خواهر یوسف با بغض می گوید که الان پاسپورت ام را آماده کردم شاید راه ملاقات باز شود ومن یک بار با یوسف دیدارکنم! شاید یک روز یوسف هم بیاید ودر کنار هم در همان منزل زندگی کند آرزوی هر خواهر است که با برادراش درد دل کند و یا فرزند برادرش را به آغوش بگیرد این حقوق ابتدائی را رجوی از ما خانواده ها ربوده است سالها در حسرت دیدار با برادرم هستم وچنانکه مادرم در حسرت دیدار ازاین دنیا رفت.