شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
عاطفه و انسانیت فرقه رجوی کجاست؟ 11 اسفند 1388

عاطفه و انسانیت فرقه رجوی کجاست؟

من به عنوان یک قربانی از کلیه خانواده های قربانیان در بند فرقه رجوی چه در ایران و چه در سایر کشورها میخواهم در صورت امکان به پشت درب زندان فرقه رجوی در عراق بروند و با اتحاد با خانواده های بست نشسته در انجا یک صدا ازادی و نجات فرزندان و عزیزان خود را خواستار شوند. من ایمان دارم که دیکتاتوری رجوی در مقابل عزم اهنین خانواده ها بزانو در خواهد آمد.به امید ازادی تمامی اسیران در بند فرقه رجوی.

نامه انجمن ایران باستان به اقای برنارد کوشنر وزیر خارجه محترم کشور فرانسه 11 اسفند 1388

نامه انجمن ایران باستان به اقای برنارد کوشنر وزیر خارجه محترم کشور فرانسه

فرانسه که از جمله کشورهایی است که در جنگ بر علیه تروریسم در خط مقدم قرار دارد چطور میتواند وجود چنین سازمان تروریستی را در خاک خود تحمل و توجیه کند؟سازمانی که ترور سرهنگها و ژنرالهای آمریکایی در دهه 70 در ایران را مرتکب شده است حتی در ستایش از این ترورها سرود و مطالب سرودند و نوشتند. سازمانی که ایدئولوژی ان بر خشونت و ترور تکیه دارد و معتقد به خشونت و خونریزی است و درراستای پیشبرد اهداف خود حتی نیروهای خود را در مقابل چشمان بهت زده مردم فرانسه وادار به خودسوزی میکند

رجوی یک دجال حرفه ای است! 11 اسفند 1388

رجوی یک دجال حرفه ای است!

رجوی در سلسله افاضاتی تحت عنوان آموزش برای نسل جوان بعد از داستان عاشورا سال 88 به راه انداخته در قسمت یازدهم پیام خودش به تعریف دجال پرداخته است که حقا تعریف درستی از خود بیان داشته و کاملا خود را برای همه ترسیم نمود. او در این پیام می گوید:دجال فردی است که در آخر زمان ظهور می کند. منتهای فریب و ریا کاری و تزویر و دروغگویی است. بسیاری مردمان را می فریبد و حق را باطل و باطل را حق جلوه می دهد و

پرواز در قفس – قسمت سوم 10 اسفند 1388

پرواز در قفس – قسمت سوم

شکنجه ی کادرهای تشکیلاتی منتقد و معترض رهبر عقیدتی مجاهدین به خاطر آینده نگری سازمان معمولاً در خفا انجام می شد و از نظر مسئولین سازمان خوب نبود که در جمع کادرهای تشکیلاتی، افراد منتقد و خواهان خروج از اشرف تحت شکنجه قرار بگیرند. ولی بعضاً دیده می شد فردی به خاطر اعتراض به مسئولی توسط چند نفر در جمع افراد کتک بخورد.

مصاحبه سایت ایران قلم با آقای مصطفی محمدی 09 اسفند 1388

مصاحبه سایت ایران قلم با آقای مصطفی محمدی

ما الان حدود 21 خانواده در اینجا هستیم که هر کدام جگر گوشه ای ازمان در داخل این قرارگاه هستند. مثلا دو تا خواهر و برادر هستند، یک خانواده پدر و فرزند هستند، من به همراه همسرم و دخترم در اینجا هستیم و بقیه هم به همین ترتیب. همه هم شرایط سنی بالایی دارند پدر و مادرهای سالخورده ای اینجا هستند که در شرایط بد و طاقت فرسای اینجا دارند برای نجات فرزندانشان تلاش می کنند. بعضا بیماری قند دارند، بیماری فشار خون دارند ولی تحمل می کنند، مادری اینجا هست که الان چشم هایش نابینا شده است، بچه اش را بیست و چند سال است که ندیده است و می گوید دوست دارد بچه هایش را ببیند و بعد بمیرد.

پا فشاری و سماجت خانواده ها برای ملاقات با عزیزانشان 05 اسفند 1388

پا فشاری و سماجت خانواده ها برای ملاقات با عزیزانشان

این پدر و مادران پیر از خودشان چه اشعه ای صادر می کنند که این گونه مجاهدان بی بدیل انقلاب تان را چون یخ آب نموده و بعضا بدون خدا حافظی و جمع کردن وسایل فردیش به دست پدر پیر چسبیده و مستقیم به تهران پرواز می نمایند؟! این چه انقلابی بود که فقط به درد داخل سیم خاردار های چند لایه اشرف کار آیی دارد و به محض خروج افراد از آن تاثیرات آن از اذهان اعضایت محو می شود و امروز برای ما قابل فهم است که این خانواده ها چه ضرری برای تشکیلات فرقه داشته است که آنرا کانون فساد می دانسته است.

فرار به جلو مفتضحانه فرقه رجوی برای جلوگیری از دیدار خانواده ها با فرزندانشان 05 اسفند 1388

فرار به جلو مفتضحانه فرقه رجوی برای جلوگیری از دیدار خانواده ها با فرزندانشان

هشدار می دهم که این اقدام تشکیلات رجوی برای مسدود کردن راه دیدار خانواده این پیام را در بردارد که رجوی هیچ قصد آزاد سازی این اسیران را ندارد و قتل عامی را در سر برای حفاظت از تشکیلاتش در اشرف می پروراند. باز هم می گویم که انتظاری از نفرات داخل اشرف نیست چرا که آنها محاط در یک تشکیلات پیچیده هستند و آنها نیازمند کمک خانواده ها و مجامع بین المللی هستند و اتفاقا دخالت پلیس هم بی فایده است چرا که رجوی همین را می خواهد تا با ریختن خون یک به یک نفرات تشکیلاتش را در اشرف حفظ کند

مجاهدین خلق ؛ ایدئولوژی علیه ایدئولوژی – قسمت اول 04 اسفند 1388

مجاهدین خلق ؛ ایدئولوژی علیه ایدئولوژی – قسمت اول

. سازمان مجاهدین خلق، نیز که مفتخر به ایدئولوژی خود هستند و همواره وفادار به انقلاب های ایدئولوژیک خود، جدیدترین نسخه یک ایدئولوژی بسته و جنایتکار است که مخالفان خود را قربانیانی می بیند که لاجرم باید از صحنه روزگار محو شوند. آن ها هرگز به مخالفان خود به عنوان کسانی که می شود آن ها را تحمل کرد و با بردباری با آن ها به مدارا پرداخت، نگاه نکرده اند. چنین ساز و کار ایدئولوژیکی تنها فهرستی سیاه از فعالیت های خشونت آمیز در سابقه خود بایگانی می کند.

سران مجاهدین از چه می هراسند؟ 04 اسفند 1388

سران مجاهدین از چه می هراسند؟

مریم رجوی، که نتیجه دیدار خانواده ها در قرارگاه اشرف را دیده بود، از دیدارهای بیشتر وحشت دارد. او به خوبی می داند که دیدارهای خانوادگی عواطف و احساسات را در دل ساکنان در بند اشرف زنده می کند و سئوال هایی تازه را در اذهان آن ها به وجود می آورد و این که چرا آن ها در چنان شرایطی در سازمان هستند.دیدارهای خانواده ها بارقه ای در دل های ساکنان اشرف روشن می کند که باعث فاصله گرفتن آن ها از فضای فرقه می شود و این همان چیزی است که سران فرقه از آن هراس دارند.

حضور قربانیان مجاهدین خلق در دفتر نمایندگی فرانسه در ژنو 04 اسفند 1388

حضور قربانیان مجاهدین خلق در دفتر نمایندگی فرانسه در ژنو

ما خانواده قربانیان مجاهدین که هر کدام فرزند یا برادر یا همسری را در قرارگاه اشرف داریم، یا به دلیل نقض حقوق بشر در سازمان مجاهیدن خلق قربانی شده اند، امید داشتیم که روند مغزشویی و نقض حقوق بشر در این سازمان بعد از سرنگونی صدام حسین متوقف شود، ولی متاسفانه کماکان این روند ادامه دارد. قربانیان حاضر یادآوری کردند دستور ممانعت دیدار خانوادهای قربانیان مجاهدین خلق با فرزندانشان در قرارگاه اشرف از شهرک اووروسورواز در فرانسه و توسط مریم رجوی صادر می شود.

همراه با مصطفی محمدی و دیگر خانواده اسیران فرقه رجوی 04 اسفند 1388

همراه با مصطفی محمدی و دیگر خانواده اسیران فرقه رجوی

مصطفی محمدی از دام فریب گریخته وبیدارشده فورا به فکر جبران اشتباهات خود گردید ودراولین اقدام توانست محمد محمدی جوان را از چنگال گشتاپوی فرقه رجوی نجات دهد ولی سمیه جوان ونا آگاه همچنان دراسارت ماند_ طی این شش سال مصطفی محمدی بیش از پانزده بار به عراق سفرکرد تا شاید بتواند سمیه جوان رانیز از اسارت این فرقه نجات دهد

فرقه رجوی و رهبر بازنشسته و در حاشیه 03 اسفند 1388

فرقه رجوی و رهبر بازنشسته و در حاشیه

مسعود رجوی خدای فرقه در چهارراه ایدئولوژیک از چراغ قرمزهای خود ساخته عبور می کند و پاسخگوی اعتراض و انتقاد این و آن نبوده و نیست! کسی نیست از مسعود رجوی بپرسد کجایی؟ چکار می کنی؟ چرا از سوراخ انقلابی که به آن خزیدی بیرون نمی آیی؟ آیا خزیدن و خفتن شما از بازنشستگی به مراتب بدتر نیست؟ پس غیر مجاهد بودن خود را باور کن، فریبکاری، عوامفریبی، سرخلق خدا کلاه گذاشتن حد و مرزی دارد

blank
blank
blank