ذهن بیمار رجوی
تامل و نگاهی به محتوای نامه خانم نسرین سپه پور خطاب به برادرش آقای ناصر سپه پور که بیش از بیست سال است تحت سیطره دارودسته ی رجوی در قرارگاه اشرف بسر می برد و تاکنون از امکان و اجازه هر گونه تماس یا ارتباطی با خانواده ی خویش محروم مانده است، در حقیقت حاکی از ذهن بیمار و ماهیت فاشیستی رهبری عقیدتی مجاهدین است…
معرفی انقلاب
جالب ترین داستان برای خانم معلم بحث رهایی زن است، وقتی برایش تعریف می کنم که چه بهایی برای رهایی زن پرداخته ایم دلش را می گیرد و چنان می خندد که بیا و ببین. بنده خدا باور نمی کند که آدمهای مبارزی با 20 سال سابقه زیردست یک دختربچه قرار بگیرند برای اینکه ارزشهای مردسالارانه اشان از بین برود و جالب اینکه خانم معلم می گوید انوقت باید سالها با توهم و خود بزرگ بینی اون زن جنگید و من مجبورم که دوباره از انقلاب دفاع کنم.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۶
ماجراهای عجیب و غریبی بعد از بحث هژمونی زنان در قرارگاه اشرف بوجود آمد. واقعیت این بود مسئولان قرارگاه اشرف سعی داشتند افراد را به هر نحوی شده حتی از غذاخوردن آنان گرفته تا خوابیدنشان تحت کنترل شدید داشته باشند تا حتی یک نفر از اشرف خارج نشود و صدای اعتراضی بلند نگردد رهبری سازمان به هر بهانه ای بود فقط به حفظ تشکیلات فکر می کرد زیرا در صورت فروپاشی تشکیلات ماهیت واقعی رهبری سازمان آشکار می شد
ضربالاجل ششماهه دولت عراق برای خروج مجاهدین
دولت عراق امروز رسما ضربالاجلی شش ماهه برای خروج اعضای گروه تروریستی مجاهدین از این کشور تعیین کرد. سرتیپ”عبدالکریم خلف” سخنگوی وزارت کشور عراق رسماً اعلام کرد: دولت عراق برای خروج نیروهای سازمان مجاهدین خلق از خاک این کشور ضربالاجل شش ماهه تعیین کرده است.
رژیم طالبان و سازمان مجاهدین
چند سال پیش یعنی قبل از سرنگونی صدام و غیبت کبری برادر یک روز به ما گفته شد که برای شنا به رودخانه می رویم ولی قبل از آن توجیه توسط برادر مسئول انجام میشه و ما هم می دانستیم که طبق معمول صدتا ضابطه ایمنی از قبیل شیرجه ممنوع، شنا در عمق ممنوع، شوخی یدی ممنوع، کشتی در آب ممنوع، هل دادن در آب ممنوع، کشیدن ممنوع، توقف……خواهند خواند.
فریبکاری جدید گشتاپوی اشرف
گشتاپوی اشرف در صدد است تا با گرفتن اعترافات و مصاحبههای اجباری از اسرای جنگیای که توسط مجاهدین به گروگان گرفته شدهاند، از زبان آنها اعلام کند که آنها قبل از اسارت هم هوادار مجاهدین و مترصد پیوستن به آنان بودهاند!
ناکامی جنگ مسلحانه، فاجعه ای برای آزادی – قسمت هفتم
مرحله کنونی در زندگی انسان را باید پایان عصر تروریزم، خشونت طلبی و دگماتیسم فرقه ای دانست. آن سوی مرزهای محدود کننده خرد و تعقل آدمی، تحولی در جریان تکوین است که بر مبنای آن نظام تفکر توتالیتاریستی به نظام عقلانیت انتقادی و گفتمان دموکراتیک تغییر شکل داده است. در نتیجه نگرش انسان مدرن مفهوم تازه ای را تعریف می کند، زیستن در فضایی آزاد و بدور از هر گونه انقیاد فکری و اسارت فیزیکی.
مرز سرخ انقلابی یا آفتاب پرست
یاد سال 1377 افتادم که در قرارگاه اشرف به طور پنهانی بازی ایران و استرالیا را دنبال میکردیم. با هر زور ضربی که بود یک رادیو گیر آوردیم و چند نفری در حال گوش دادن گزارش بازی بودیم. ناگهان درب باز شد و برادر مسئول وارد شد و بدون هیچ مقدمه ای گفت: خجالت نمی کشید، وقاحت کارهای شما همه مرزهای انقلابی رو از بین برده. چطور جرات می کنید با وجود این همه خون، چند تا برادر مجاهد بشینید و گزارش وزارت اطلاعات رو گوش کنید؟
ناکامی جنگ مسلحانه، فاجعه ای برای آزادی – قسمت ششم
روش ها و شیوه های غیر انسانی و جنایت سازمان یافته متداول در سیستم بسته فرقه رجوی رسم و راه صحیح زندگی، تعقل و پراتیک سیاسی به شمار می آیند. رهبری و سران فرقه رجوی حماقت های مداوم سیاسی خویش را تحلیل سازنده و امید بخش قلمداد می نمایند. اما نگرش در ابعاد گوناگون بدین فرقه (تشکیلات رجوی) از سوی دیگر موجب آگاهی تازه ای از چگونگی نضج و رشد ایدئولوژی تام گرا و فاشیستی و رفتار معطوف به ترور می گردد.
سازمان؛ خروج از لیست و ساکنین اشرف
باید در نظر داشت که خروج سازمان رجوی از لیست تروریستی کشور بریتانیا بدین مفهوم است که درهای جدیدی باز و موقعیت های جدیدی ایجاد می گردد تا این افراد بتوانند خود را راحت تر به کشورهای غربی و بخصوص کشور بریتانیا برسانند و در این کشورها پناه بگیرند.
تیتر های مجله عراقی الف باء
فاطمه اکبری نسب میگوید: سازمان برادرم یاسر را به قتل رساند و پدر و برادر دیگرم موسی نیز هنوز اسیر سازمانند…
ژوئن آن سال در اشرف
در اشرف راه نفوذ اطلاعات به ما کاملا مسدود بود (البته تا جایی که به مسئولین برمیگشت) یعنی نه رادیویی بود و نه اینترنتی و نه روزنامه ای و خلاصه هر چیزی که از بیرون به داخل خبر بیاورد یا بلعکس در آنجا ممنوع بود،البته مثل هر زندان دیگری گاهی یکی دو رادیوی مخفی از چشم مسئولین دیده میشد که اخبارشان را میشد دهان به دهان والبته با احتیاط شنید.