تلکس
گردهمائی خانواده های اعضای مجاهدین (عضو انجمن نجات) در شیراز
گردهمائی خانواده های اعضای مجاهدین (عضو انجمن نجات) در شیراز عصر روز جمعه هفتم اسفند 83 گردهمائی بزرگی با حضور خانواده های اعضای مجاهدین درشیراز برگزار شد. این گردهمایی که بنا به دعوت انجمن نجات شاخه شیراز صورت پذیرفته بود درساعت 20/14 باقرائت آیاتی ازکلام الله مجید توسط مسئول انجمن این استان آقای مؤمن زادهآغاز […]
گزارش مراسم تحویل پنج نفر از رهاشدگان فرقه رجوی به خانواده شان در ارومیه
گزارش مراسم تحویل پنج نفر از رهاشدگان فرقه رجوی به خانواده شان در ارومیه در مورخه 27/12/83 طی مراسم باشکوهی در یکی از سالنهای شههرستان ارومیه پنج تن از رهاشدگان سامان تروریستی و ضد مردمی رجوی توسط انجمن نجات شاخه ارومیه تحویل خانواده هایشان گردیدند. این مراسم که با حضور یش از صد نفر از […]
بازگشت به وطن
در پی تلاش بی وقفه انجمن نجات و همیاری موثر سازمان صلیب سرخ جهانی و نیز مقامات کشور دوست و همسایه عراق 28 تن از عزیزانمان که سالیان دراز علیرغم میل باطنی خود در چنگال اهریمنی رجوی و همفکران وی اسیر بوده و توانسته اند از این گروه جدا شوند , به دامان وطن بازگشتتد.
به گزارش خبرنگار انجمن نجات این افراد به دنبال توافقات به عمل آمده میان مقامات محترم کشور عرا ق و مسئولین محترم جمهوری اسلامی در تاریخ 30/9/83 به کشور وارد شده و قرار است این روند کماکان ادامه داشته باشد.
هفت نفر از اعضای سابق مجاهدین به خانواده های خود پیوستند
درتاریخ 3/8/83 از ساعت 16 الی 20 مراسم خوش آمد گویی و تحویل هفت تن از اعضای سابق سازمان مجاهدین که اخیراً از قرارگاه اشرف اقدام به فرار کرده بودند با حضور جمعی از خبرنگاران داخلی و خارجی و همچنین خانواده های اعضای دربند سازمان، توسط انجمن نجات در هتل المپیک برگزار گردید.
خبرنگاران شرکت کننده در این گردهمایی نمایندگان شبکه خبریC.N.N، مجله FINANCIAL TIMES، تلوزیون العربیه، B.B.C، رویتر، ایرنا، واحد مرکزی خبر، باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری مهر از برنامه انجمن نجات گزارش خبری تهیه نمودند.
بازگشت به آغوش خانواده
بازگشت به آغوش خانواده در تاریخ 8/10/83 (هتل المپیک تهران)
تشریح ماهیت فرقه تروریستی رجوی
تشریح ماهیت فرقه تروریستی رجوی
مجاهدین خلق از مقاومت تا مزدوری
از دستگاههای امنیتی عراق در تاریخ 10/3/1991 و سیطرهی کامل بر”کاخ سرخ امنیت” این شهر، دانشکدهی هنرهای زیبا در این شهر تأسیس شد و من دانشجوی هنرهای نمایشی بودم و در مجتمع”صمود” که در مناطق غربی شهر کلار واقع است سکونت داشتم. من صبح به کلار رسیدم و میخواستم از آنجا به سلیمانیه بروم،
ما بیشتر غروب ها منتظر تو ایم
سلام، گاهی دلمان میخواد بدونی که حال ما چطوره، اما بدون ما هیچ وقت حال تو رو نمیدونیم. حتی الان که داریم برای رسیدن به تو تلاش میکنیم، نمیدونیم که میای یا نه؟ خیلی وقت ما دلمون برات تنگ می شه، ولی نمیدونیم که از دوریت چکار کنیم. راستی چه حکمتیه که ما بیشتر غروب ها منتظر تو ایم؟ شاید به خاطر اینکه توی آخرین نامه ات گفتی یه روز غروب درب خونه شما رو میزنم. اما الان خیلی زمان از اون روز میگذره ولی هنوز نیومدی.
اسیر بیدادگر – قسمت نهم
با خودم میگفتم: من که گناهی ندارم، من هدفم خیرخواهانه بوده است. من به خاطر وطنم و به خاطر مردم کشورم از همه چیزم گذشتم هر چند که راهی را انتخاب کرده بودم راهی غلط و ناثواب بود.من چه میدانستم که اینها اینقدر بی مروت وضدبشر هستند.