باند رجوی، از بازندگان انتخابات ۷اسفند ۹۴ بود!
موضوع جالب توجه دراین تحلیل پذیرفتن اصلی بنام” واقعیت خارج ازذهن” است که اگر بمعنی اظهار فضل نباشد، دراینصورت باید پذیرفت که سرکردگان باند رجوی، برای اولین بار، واقعیتی را فراسوی ذهن رجوی وجود دارد واو بعنوان نائب انبیا واولیا؟! ازهمه چیز باخبر نیست، مورد پذیرش قرار داده اند که اگر جدی باشد، تاثیر این طرزتفکر جدید را باید درعرصه های تشکیلاتی دید وعملا دریافت که دربیان وپذیرش این مفهوم، چه میزان ازصداقت وجود دارد!
سال جدید و تعیین تکلیفی سرکرده فراری گروه تروریستی مجاهدین
سال 1394 گذشت با همه فراز و نشیب هایش، خسته نباشی می گوییم به خانواده هایی که مقاوم و استوار چون کوهی در باد در برابر اهداف ظالمانه و غیر انسانی رجوی ایستادند و تمام سختی ها را به جان خریدند و دم بر نیاوردند و امیدوارانه به فعالیت خود برای آزادی فرزندان دلبندشان ادامه داده و می دهند. بادا که رهایی عزیزانشان در سال 1395 رقم بخورد و تلاش خستگی ناپذیرشان به بار بنشیند.
نوروز ۱۳۹۵ پیشاپیش بر تمام ایرانیان خصوصا اسیران فرقه رجوی خجسته باد!
واقعیت اینست که فرقه مجاهدین٬سرانجامی جز تباهی و نیست شدن٬ ندارد! مسعود رجوی که اکنون بیش از یک دهه است که ناپدید شده است٬تقاص سالیان سال جنایت و خیانتش را پس میدهد! او حتی جرات سر بیرون آوردن از زیر خاک را ندارد و ترجیح میدهد به حیات خفیف و خائنانه خود بدور ازچشم انظار٬ ادامه دهد! اختلافات درون سازمانی٬روز به روز در حال افزایش است.
فرانسه و آلبانی از برنامۀ روز زن فرقۀ رجوی در سالنهای عمومی جلوگیری کردند
طبق اطلاع رسیده، فرقه رجوی تصمیم داشته تا در روز شنبه ۸ اسفند ۹۴ (۲۷ فوریه ۲۰۱۶) در کلیسای مرکزیِ ارتودکس در تیرانا جلسهای تحت عنوان”دفاع از حقوق از دسترفتهی زنان” را در ساعت ۱۴:۳۰ برگزار نماید، ولی جلسۀ مذکور لغو و از برگزاری آن توسط مسئولین دولتی آلبانی جلوگیری شده است. علت عدم برگزاری جلسهی فوق، فضای بوجود آمده در بین رسانههای آلبانی بوده که موجب اتخاذ این تصمیم از سوی دولت آلبانی گردیده است.
آلبانی، روندی از چاله به چاه برای فرقه رجوی – قسمت دوم
اواخر سال 89 تحصن خانواده ها جلوی در اشرف شروع شد و چهار سال به طول انجامید.فرقه رجوی که به هیچ وجه تصور به هم ریختگی درون تشکیلاتی اش را نداشت با حضور مداوم و بی پایان و شبانه روزی خانواده ها روبرو بود. دستور درون تشکیلاتی رجوی برای اعضا،در خصوص رویارویی با خانواده ها به مثابه اصلی ترین دشمن صادر شد. و عملا بد دهانی های مفتضح و بی پرده به اضافه برخوردهای فیزیکی شنیع و غیر قابل باوری را شاهد بودیم. بسیاری از خانواده ها شک می کردند که آیا اینان فرزندانمان هستند؟!
رجوی در باتلاق دیگری به نام آلبانی گیر کرده است!
با خروج از کمپ لیبرتی و شکست های حاصل اتنخابات ایران ومذاکرات هسته ای، سازمان تلاش دارد که دست به تلاش های جدیدی زده تا بتواند این شکست هارا به گردن دیگران بیاندازند یا خشم خود را با مزدورخواندن این وآن، کمی کاهش دهد!
پیشگویی های رجوی، ببار ننشست و مفتضح ترش هم کرد!
نمایش مدنی مردم ایران درجریان این انتخابات نشان داد که دیگر کشورها باید افتخار کنند که با ما رابطه داشته باشند وکسان دیگری هم شرمنده باشند که مدام برطبل ایران هراسی میکوبیدند ومردم ایران را عامی و خشن معرفی میکردند که درعمل ثابت شد که چه تهمت بزرگی برمردم ایران میزنند و درعوض، این مردم دارای چه پتانسیل بالایی از تعامل وتدبیر وخرد بوده وچگونه مانند خورشیدی تابناک برسر جهان اسلام میدرخشند.
شد غلامی که آب جوی آرد، آب جوی آمد و غلام ببرد
این روزها هم این”آتش بس سیاسی” بیشتر از آن”آتش بس نظامی” پوزه رجوی را به خاک نمالیده باشد کمتر نمالیده. ترس از ارباب آنقدر بالا گرفته که حتی از آوردن لهستانی ها و راه اندازی جلسات بزم و رقص روحوضی معمول (خانم وسط و یک سری لاشخور سمت چپ و راست و یک سری لشگر سیاهی رنگارنگ بدبخت کرایه ای جلوی ویترین خانم خانما) هم وحشت می کنند.
بلاتکلیفی و سردرگمی در فرقه رجوی
این روزها که به سایت خبری فرقه مجاهدین سری میزنیم٬ چیزی که بخوبی مشاهده میشود اینست که کفگیر آنان به معنی واقعی کلمه به ته دیگ خورده و دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارند! سردرگمی و بلاتکلیفی در اخبار آنها خیلی واضح خود نمایی میکند. اخبار پوسیده و از دور خارج درخصوص پروژه اتمی ایران و اینکه مثلا در نظر سنجی که بین مردم امریکا شده 57 درصد آنان کماکان بر این باورند که ایران یک تهدید محسوب میشود! یا مثلا اعتراض کارگران فلان کارخانه در کرمانشاه یا اراک و… اینجا این سوال مطرح میشود که کسانی که این اخبار را سرهم میکنند و در سایتشان میگذارند٬ واقعا با چه انگیزه ای و با چه امیدی باین کار مبادرت میکنند
کوه اگر بجنبد اشرف زجا نجنبد
روند تنزل ازشعار امروز مهران فردا تهران تا وضعیت امروز شان که هر روز خوار و خفیف تر در منجلاب بی وطنی و بی هویتی کاسه لیس کشور های غربی، امریکا و اسرائیل شده اند که حضور در این کشور ها و شرکت در تجمع مشترک با عربهای مقیم اروپا در زیر پرچم کشورهایی که دولتشان ضد مردم خودشان و ضد مردم ایران با شعار های عربی و با تصاویر و آرم هایی از خلیج فارس که آنرا به خلیج عربی تبدیل نموده اند برای مریم افتخاری است.
برجام، طناب دار مسعود رجوی
همان مدارکی که پرده ازخودفروشی مسعودرجوی برمیداشت که با دست خود آن هم نه چک خورده بلکه ماچ داده وپوست پیازخورده رهبرایدئولوژیک خودش را فروخت و دیگر اعضا وحتی پا فراترگذاشت و همه را باهم دودستی بخاطر جان بی ارزش خودش و برای محقق کردن امپراطوری که درفکرداشت همه را فدا کرد وتمامی اعضا ورهبری خودرا مثل آب خوردن به پای جوخه دار سپرد.
از قلعه اشرف در عراق تا قلعه تیرانا در آلبانی
البته این خط ابلهانه ای که مسعود رجوی دنبال می کند راه به جایی نمی برد چون که اولا به لحاظ فاصله جغرافیایی کشور آلبانی با کشور عراق که همسایه ایران هست و ثانیاً به لحاظ سیاسی دولت آلبانی با دولت صدام حسین فرق می کند و ثالثا شرایط کنونی منطقه و بطور خاص شرایط اسف بار کنونی سازمان که به صورت همه جانبه در وضعیت بسیار وخیم و بحرانی قرار گرفته است ؛ اجازه چنین کاری را …

