بن بست سیاسی نظامی فرقه تروریستی رجوی
چه سرگذشت شومی و چه پایان غم انگیزی، مگر می شود عاقبت خیانت و جنایت سرافرازی و موفقیت باشد، مگر می شود خون های به ناحق ریخته توسط رجوی خونریز هدر رود و دست طبیعت انتقام نگیرد، مگر می شود رجوی در مقابل هزاران خانواده ی از هم پاشیده حساب پس ندهد، اگر غیر از این باشد، یعنی دنیا بی حساب و کتاب است و صاحب ندارد و جنایت کاران هر طور دلشان خواست جنایت کنند و بازخواستی نباشد.
ضرب العجل خروج فرقه تروریستی رجوی از عراق
رجوی چاهی که کند اول خودش آخر هم خودش درون آن افتاد و نیست و نابود شد و دست طبیعت به آن همه لاف و گزاف ها و جاه طلبی و قدرت نمایی های خیالی رجوی پایان داد و برای همیشه از صحنه روزگار نیست خواهد شد.
دوستان دربند در آلبانی و لیبرتی، آلبانی آخر خط است
در آستانۀ برچیده شدن آخرین زندان رجوی ساخته در عراق یعنی کمپ لیبرتی و انتقال همه تان به کشور آلبانی خواستم شما را مخاطب قرار بدهم و پیامی برایتان بفرستم باشد تا اگر به احتمال زیاد به دستتان نرسد یا به طریقی هم از راه دست اندرکاران اندک انترنت در آن بالاهای فرقه به داخل محفلهای خصوصی تان درز نکند، حد اقل در تاریخ ملتمان و کشورمان ایران و تاریخ مجاهدانی که صادقانه در راه تحقق آرمان آزادی و استقلال برای مردم و میهنشان گام نهادند ولی خیانت رهبری آنان را به بیراهه برد و تباهشان ساخت، ثبت گردد.
فرقه رجوی و عاقبت کار
روشن است که کسی شعار”تغییر رژیم” فرقه رجوی را جدی نمی گیرد اما جنگ طلبان در غرب و شکست خوردگان منطقه ای که تیرشان در سوریه و عراق به سنگ خورده، شاید بر این باورند که می شود با استفاده از این فرقه ورشکسته قدری مزاحمت و جنگ روانی برای جمهوری اسلامی فراهم نمود و به این ترتیب عقده گشایی کرد.
پیروزی خانواده ها بر زندانبانان لیبرتی
برای کسانی که چند صباحی با مجاهدین زندگی کرده باشند پر واضح است که این اقدامات از سر رغبت آنها نیست. آنها خود میدانند که سعودی ها یا اسراییلی ها و یا حتی خودامریکایی ها جایگاهی در بین مردم ندارند و آنها بهایی سنگین در نزدیک شدن به آنها میپردازند٬ اما چه کنند که بقول معروف خانه نشینی بی بی از بی چادریست!
چالش بزرگ در انتظار مجاهدین
چالش بزرگ مجاهدین وقتی است که این نیروها بصورت دسته جمعی از مسئولین سازمان و مشخصا شخص مسعود و مریم بخواهند که به آنها جواب دهد که چرا اینهمه سال را در عراق ماندیم در شرایطی که میدانستیم که عاقبتمان این میشود؟ و البته ده ها و صدها چرای دیگر که بایستی رجوی ها پاسخگو باشند!!
پیروزی بزرگ مقاومت مبارک باد!!!!
چرا وقتی سازمان فهمید که دیگر درعراق جایی برای ماندن ندارند٬خودشان داوطلبانه دستور خروج از عراق را ندادند تا هم با آبرو ریزی این کار انجام نشود و هم این همه نفرات کشته و مجروح نشوند و تنها جوابی که بآن میرسم اینست که سازمان بدنبال این بودکه با کمترین نفرات از عراق خارج شود و هرچه از آنها زیر چرخ نفربرهای عراقی رفتند و هرتعدادی که مورد اصابت گلوله قرار گرفتند٬ سازمان ته دلش نه تنها ناراحت نمیشد بلکه خوشحال میشدند که هرچی کمتر بهتر! چراکه دیگر احتیاجی به نیروی کمی در عراق نداشتند
نقطه پیروزی خانواده ها و فروپاشی مجاهدین
مجاهدین با ماهیت تروریستی و زیر پا گذاشتن حق ملاقات نتوانست خانواده ها را ناامید کند.استقامت و پایداری خانواده ها در برابر ترفند های مجاهدین، باعث فروپاشی خود مجاهدین شده و این جای بسا پیروزیست،سازمانی که زمانی شعار می داد (کوه اگر بجنبد اشرف زجا نجنبد) با تلاش خانواده ها و امید به آزادی اسیران، توانستند نه تنها اشرف بلکه لیبرتی را نیز تخلیه کنند.
شکست ارتش فرقه رجوی از ارتش دلیر خانواده ها
همه ما شاهد هستیم که مریم رجوی با خرجهای کلان و برگزاری خیمه شب بازی سالانه و با لابی های صهیونیستی و لابی گری های بازنشستگان و ورشکستگان سیاسی از افراطی ترین جناح های جنگ طلب حزب جمهوری خواه آمریکا نتوانست به ماندنش را در عراق ادامه دهد. ولی خانواده ها توانستند با دست خالی ولی با عزمی آهنین و اراده ای فوق العاده قوی و با سلاح حقوق بشر ارتش سالمندان رجوی را شکست دهند. اکنون در پایان عرایضم می خواستم از سران فرقه رجوی و بطور خاص از مریم رجوی و شوهر فراری اش بخواهم که دیگر دست از سر نیروهای نگون بخت بردارند و سعی نکنند که کمپ تیرانا را جایگزین کمپ اشرف و لیبرتی کنند
دست آوردهای دیدار با محمود عباس یا هر مقام دیگری برای مجاهدین خلق
دیدار اخیر مریم رجوی با رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، محمود عباس تلاش مذبوحانه ی دیگری ست برای بقای فرقه. این دیدار که در پی گردهمایی سالانه و حمایت آشکار شاهزاده سعودی از فرقه ی رجوی و سفر اخیرمحمود عباس به عربستان سعودی صورت گرفت نشان می دهد که هم پیمانان عرب ضد جمهوری اسلامی به مصداق شمشیر از رو بستن، دیگر عار ندارند که همپالگی خود با گروه های تروریستی، افراطی و فرقه ای را کتمان کنند.
مریم قجر چرا از علنی شدن مرگ رجوی می ترسد؟!!
ای مریم قجر از اینکه مرگ مسعود را مخفی میکنی چه هدفی داری؟ چه دستاوردی میتواند برای تو و ایادی شیادت داشته باشد؟ هرکس این رفتار تو را می ببیند با خودش می گوید اگر مریم مرگ مسعود را علنی کند دیگر هیچکس از او حساب نبرده و باعث ریزش و فرار نیروها می شود و در نتیجه به قول خودشان زحمات مسخره چندین و چند ساله شان نقش بر آب می شود.این امر عین خودخواهی و قدرت طلبی انسان است که مبادا حکومت بر چند انسان مظلوم وبی گناه را از دست بدهد.
در قاموس فرقه ها، شکستی وجود ندارد واگر دارد، برای دیگران است!
دادن اختیارات اعلام خبر مهم مرگ یا اسقاط شدن رجوی به شاهزاده ی عربستانی، جمع کردن عده ای پناهنده ی خارجی ازکشورهای کم درآمد و بحران زده که برای رفع بیکاری و گرفتن قدری غذا بطور طبیعی دراین میتینگ ها شرکت میکنند، اعلام رسمی نام ارباب جدید که بعد از صدام درفاصله ی مانورهایی که بین آمریکا، اسرائیل، عربستان و… رخ داد وقرعه ی فال بنام عربستان افتاد، حوادث عمده ی این همایش بود که ما افتخاری برای آن نمیبینیم ودستآوردهایش تنها بنوعی به کنار گذاشته شدن مسعود رجوی و روشن تر شدن نقش عربستان دردخالت خشن در امور داخلی ایران است!!

