یازده سال است که آزاد زندگی می کنم پیام رستم آلبوغبیش به دوستان سابق خود در کمپ اشرف سه
میدانی بر سر احمد زارچی، احمد رضایی و ....چه آمد؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوست سابقش مرتضی قدیمی
به بهانه پاسداشت روز زن سورتمه سواری در تالش زیبا و در کنار همسرم
اعلام رسمی جدائی اقای محمود سپاهی از فرقه رجوی
من در سال 2000 به قصد رفتن امریکا از کشور امارات با طرح و برنامه مجاهدین وارد عراق شدم ودرچند روزاول فهمیدم که مجاهدین به من دروغ گفته اند و من را برای ماندن در اشرف به عراق آورده اند من در همان اوائل به آنها گفتم که میخواهم به امارات برگردم ولی شرایطی را بر من اعمال کردند که راضی به ماندن در اشرف شدم.
گفتگو با آقای جابر مجدمیان عضو جدا شده ی مجاهدین – قسمت چهارم
سیامک مرا به محل خروجی برد و اجازه نداد وسایل شخصی خودم را از آسایشگاه قرارگاه بردارم. دقایقی بعد عادل مرا تحویل گرفت (عادل مسئول خروجی بود. خروجی در اسکان قدیم قرار دارد) مسئولین قرارگاه برای اینکه در مدت اقامتم در خروجی مرا تحت فشار روانی قرارداده و به نوعی بر عزم و اراده ام برای خروج از قرارگاه اشرف خللی وارد کنند فردی به نام شعبان (فرمانده یکی از یگان ها درFM 6 و اهل رشت) را به محل اقامتم در خروجی منتقل کردند.
جعفر ابراهیمی: روز تولدم را با اعلام جدایی رسمی از فرقه رجوی آغاز کردم
من جعفر ابراهیمی از سال 1379به دام فرقه رجوی افتادم و الان با معجزه ای باور نکردنی به تولدی جدیدی دست یافتم. دنیای عجیبی است روزی که با این فرقه آشنا شدم احساس می کردم انگار تازه متولد شده ام چون فکر می کردم در راهی قدم گذاشته ام که آرزوی هر انسان آزادی خواهی است راهی که همه چیزم از جمله عواطف خانوادگی و روحم وجسمم و دار و ندار و عمرم را برای آن گذاشتم اما ای کاش اینها را فقط در خواب میدیدم چون فقط رویای من بود و حقیقت چیز دیگری بود.
میزگرد بررسی راهکارهای کمک به قربانیان فرقه رجوی درعراق
فرار افراد طی یکسال گذشته از حصار فرقه ای رجوی بطور ویژه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و افراد حاضر در میزگرد این اقدامات جسورانه را به مثابه پیش زمینه های فروپاشی کامل دیوارهای جهل الموتی رجوی ارزیابی کردند،و البته با تاکید موکد بر این نکته که فقط با در نظر گرفتن نقش تعین کننده خانواده ها در زیر گوش رجوی فرار معنی پیدا میکند زیرا حضورپایدار، مستمر وگسترده خانواده ها در پشت درب پادگان رجوی است که موجب قلیان عواطف، امید و اعتماد بنفس،و نهایتا انگیزه خروج حتی به قیمت مرگ در بین افراد معترض از فرقه میشود.
اعلام جدائی رسمی اقای سعید ناصری از فرقه رجوی
من این شرایط را دیدم هر چند که ناراضی بودم ولی مجبور بودم که در اشرف بمانم و تمام سختی ها را تحمل بکنم تا اینکه ببینم چی میشود در نهایت با گذشت چهارده پانزده سال اینجوری سپری شد و این جوانی بنده بود که مثل باد و برق رفت تا اینکه بعد از سرنگونی دولت صدام حسین فرصتی پیش امد که از اشرف فرار بکنم و خودم را نزد نیروهای عراقی برسانم و زندگی جدیدی را اغاز بکنم
اعلام جدائی رسمی اقای همایون کهزادی از فرقه رجوی
مجاهدین نمیگذارند کسی از سازمان خارج شود چه با زور چه با جداکردن از مناسبات اما بعد از سرنگونی دولت صدام دولت جدید عراق یکسری مصاحبه گذاشت ومن هم از فرصت استفاده کردم و به نماینده دولت عراق گفتم که خواهان خروج از سازمان هستم و توانستم جان سالم به در بردم والان میخواهم بگویم که فریبی که ما ها خوردیم کسی دیگر نخورد زیرا با تبلیغاتی که همه اش دروغ است هر کسی را فریب میدهند.
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت یازده
مسئولینی که قبلا پیش رهبر عقیدتی کاملا توجیه شده بودند فضائی پدید آوردند که یکدفعه متوجه شدیم همان مبارزان و قهرمانان و گوهران بی بدیل زمان تبدیل شدند به افرادی بی شرف، بی ناموس، بی همه چیز، آشغال و هزار و یک فحاشی دیگر که نصیب شان شد. اینها همان اعضای سازمان هستند که به خاطر حرف مریم در نشست متقاعد شده اند صادقانه یا فریبکارانه اعتراف کنند و حال میبایست به بدترین شکل تحقیر و له شوند.
مصاحبه آقای مهدی خوشحال با خانم بتول ملکی در مورد سرنوشت مجاهدین
از آنجایی که سازمان و خود رجوی میدانند که به محض دیدار خانواده ها با فرزندانشان ریزش نیرو به طور وسیعی صورت خواهد گرفت بنابراین با هر روش از جمله تهمت زدن به خانواده ها اینکه اینها ازعوامل رژیم هستند و محصور کردن فرزندانشان در پادگان اشرف مانع این دیدار می شوند. حتی با این خانواده ها که اکثرآنها افراد مسن هستند بوسیله حمله های فیزیکی می خواهند مانع حضور آنها بشوند.
اعلام جدایی رسمی آقای کریم غلامی از فرقه مجاهدین – قسمت سوم
ازشون میخوام بیان بیرون فقط یک اراده کوچک یک تصمیم یک لحظه آقا این همشون میدونند که این راه غلطه اونجا غلطه سازمان حرفاش غلطه ولی یک اراده کوچک بکنند میان بیرون و گذشته از این میخوام باز ابراز همدردی بکنم نسبت به خانواده ها و هموطنان عزیزی که توی ضلع شمالی شرقی و غربی که شما گفتید که اونجا تحصن و میخوان عزیزانشان را ببینند باهاشون ابراز همدردی میکنم بهشون قوت قلب میدم ازشون میخوام که پایداریشون رو حفظ کنند
گفتگو با آقای جابر مجدمیان عضو جدا شده ی مجاهدین – قسمت سوم
نشست در ساعت سه بعداز ظهر شروع شد همه افراد قرارگاه اشرف بدون استثناء در سالن اجتماعات جمع شدند پس از لحظاتی ناگهان برخی از افراد حاضردر سالن از جای خود بلند شده و کف زدند با صدای بلند شعار دادند در این حین متوجه شدم مژگان پارسایی و صدیقه حسینی از درب سالن وارد شدند به روی سن رفته در جایگاه مخصوص خود نشستند. موضوع نشست در باره”طعمه” و” بریده” بود. علت برگزاری نشست نیز فرارتعدادی از افراد (در حدود پانزده نفر) در دو یا سه روز قبل از نشست بود.
اعلام جدایی رسمی آقای کریم غلامی از فرقه مجاهدین – قسمت دوم
کریم غلامی: مثل من پایش شکست در اثر زمین خوردن او هم مجروح جنگی بود او هم از ناحیه نخاع اصابت کرده بود فلج شده بود پایش شکست بعد همآنجا توسط بیمارستان داخل اشرف عملش کردند و این پایش بشدت عفونت کرد و به این موضوع مثل مال من رسیدگی نشد و این عفونت پایش به خونش منتقل شد و آنقدر وضعیتش حاد شده بود که بردنش زیر عمل که زیر عمل متاسفانه فوت کرد که این موضوع را گفتید واقعا موضوع واقعا خاطره دردناکی که بود.
آقای جلیل عبدی (علی) موفق شد با خانواده اش در ایران ارتباط برقرار نماید
پس از اطلاع رسانی نسبت به خروج آقای جلیل عبدی (علی) از پادگان اشرف توسط سحر، نجات، ایران اینترلینک و سایر سایتها، موفق شدیم شماره تلفن برادران و خواهران وی را در ایران بدست آورده و در اختیارش قرار دهیم. او از شادی در پوست خود نمی گنجید. جلیل در حالیکه معلوم نبود گریه می کند یا می خندد می گفت:”خانواده ام با من ترکی صحبت می کردند و از آنجائیکه صحبت کردن به زبانی غیر از فارسی در سازمان ممنوع است زبان مادریم را هم فراموش کرده بودم

