محمد رجوی، جدا شده از تشکیلات رجوی حتی پسر رجوی هم او را قبول نداشت
ماجرای خانواده علیقلی آزادی مجاهدین خلق از زندان های جمهوری اسلامی
به مناسبت درگذشت حفیظ الله شمس در کمپ اشرف 3 تشکیلات رجوی قربانی دیگری را به کام مرگ فرستاد
محمد اقبال، محصول ایدئولوژی رجوی
از خصوصیات و ویژگی های بارز وی لمپن بودن و بد دهنی وی بود. علیرغم اینکه در تشکیلات مجاهدین با افرادی که اینگونه بودند برخورد میشد ولی با آقای محمد اقبال تقریبا کسی کاری نداشت. او معمولا در برخورد با کناردستی هایش که هم رده او بودند، اگر اختلافی داشت از فحش و ناسزا و در شوخی هایش از متلک استفاده میکرد و بیشتر به یک آدم عادی شباهت داشت تا باصطلاح یک مبارز و انقلابی.
اعزام یک تروریست فرقه رجوی به آلبانی
چندی پیش در لیست کسانی که از عراق به آلبانی منتقل شدند٬ نام نادر دادگر دیده شد. نادر دادگر یکی از تروریستهای قدیمی سازمان است که در سالهای 1360 در چندین عملیات تروریستی در شهر تهران شرکت داشته است.همچنین او یکی از کسانی است که همواره بعنوان یک اهرم فشار از سوی مسئولین سازمان علیه بچه های ناراضی استفاده میشد و در سالهای 1372 تا 1380 که سازمان عملیاتهای نامنظم از مرزهای جنوب و غرب به داخل خاک ایران انجام میداد٬او معمولا مسئول پشتیبانی و فرماندهی پشت صحنه را بعهده داشت!
فرصتی مناسب برای اسرای لیبرتی
اکنون که تعداد زیادی از اعضاء خانواده ها به کنار محل استقرار شما آمده اند بهترین فرصت است که برای خود تصمیم بگیرید و خودتان را نجات بدهید! آنها برخلاف سازمان چیزی جز خوبی شما و خیر شما و اینکه بتوانند بدون کوچکترین چشم داشتی بشما کمک کنند هیچ قصد دیگری ندارند! بیخود و بی جهت به مزخرفاتی که سازمان در گوش شما فرو کرده اند که فرستاده اطلاعات هستند و دشمن هستند و… گوش ندهید! شاید فردا خیلی دیر باشد!
گفتگوی یکی از سران فرقه رجوی به مناسبت ۳۰ دی
مهدی ابریشمچی یکی از خونخوارترین و جنایت کارترین افراد فرقه بدنام رجوی که تاریخ بشریت جنایت های او را ثبت و ضبط کرده است، در صحبت های خود به 30 دی اشاره کرد و گفت: اگر از من سوال کنید که مهم ترین وقایع تاریخ مردم ایران در دهه اخیر- تا آنجایی که به سرنوشت خلق و آزادی در ایران مربوط می شود چیست، من بدون تردید جواب می دهم: اولاً، نجات جان مسعود و در نتیجه یک مبارزه بین المللی به رهبری کاظم رجوی.
علت فوت مرحوم منصور قدرخواه چه بود؟
سازمان از قدیم عادت داشت تا از هواداران وام بگیرد و پس ندهد. در این خصوص خودم تجارب بسیاری داشتم که خیلی ها را با مشکلات متعدد روبرو کرده بود. این در حالی است که مریم رجوی و تعدادی از مسئولین بالای سازمان زندگی اشرافی دارند و در رفاه بالا به سر میبرند و گشت و گذار هفتگی شان در اطراف پاریس قطع نمیشود و چیزی از هزینه های درمان و آسایش و رفاه خود کم نمی گذارند. از طرف دیگر افرادی مانند مرحوم قدرخواه در تنگنای شدید به سر برده و علیرغم تمامی تلاش ها و فعالیت هائی که برای سازمان می نمایند از کمترین امکانات درمانی محروم هستند.
رابط مجاهدین با احمد شهید کیست؟
یکی از رابطین گروه تروریستی مجاهدین با احمد شهید که بهصورت دائم در لابی شورای حقوق بشر سازمان ملل با NGO های پوششی مجاهدین حضور میابد، فریده کریمی است. وی که زنی هم سن و سال مریم رجوی است مسئولیت هماهنگی و برنامهریزی عناصری است که بهصورت سیاهیلشکر و غیررسمی و تنها بهعنوان یک شهروند عادی ساکن اروپا وارد سازمان ملل میشوند، تا به گونه وانمود نمایید که فعالین حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی هستند.
هیولایی که در مکتب مجاهدین پرورش یافت
سازمان در چندین مرحله و به بهانه های مختلف سعی کرد با بزک کردن چهره کریه این شکنجه گر و آوردن وی به برنامه تلویزیونی این گروه در «سیمای آزادی»، باصطلاح از وی اعاده حیثیت کرده و سابقه شکنجه گری او را ذهن مخاطبین خود پاک کند. البته در رابطه با اسدالله مثنی حرف های زیادی توسط جداشدگان و کسانی که مستقیم و غیر مستقیم تحت شکنجه و بازجوییِ این فرد بوده اند گفته شده است ولی جای دارد برخی سوابق و اعمال کثیف این شکنجه گر مجددا یادآوری شود.
آیا ابریشمچی، در تحلیل جنگ، رجوی را هدف گرفته است؟
پر واضح است که بیان چنین وضعیتی با اشاره به سیاستی که رجوی برگزید بسیار معنادار است، به گونهای که بزرگترین ضربه به مجاهدین را جدایی بنی صدر و نتیجه بلافصل اقدام رجوی در همدستی با رژیم صدام می داند، باید توجه داشت که این همان بنی صدری است که مجاهدین با سرمایه گذاری استراتژیک بروی آن قرار بود با جداکردن وی از حاکمیت بزرگترین ضربه را به جمهوری اسلامی …
در خصوص کشته شدن مسعود دلیلی
بعد از اینکه خبر کشته شدن مسعود دلیلی را شنیدم٬حس کردم که چند نقطه در ذهنم٬به خطی تبدیل شدند که شاید جواب همان حس قدیمی ای بود که باو داشتم! دیده شدن گاه و بی گاه مسعود دلیلی شاید معنی اش این بوده که او بدلیل زاویه پیدا کردن با خطوط سازمان٬اساسا دیگر در تیم حفاظتی رجوی نبوده است و بعد از اینکه قرارگاه اشرف فرو پاشیده شد و خواه ناخواه سازمان دیگر آن کنترل قبلی را روی نیروها نداشت٬باعث شد او توسط خود سازمان بصورتی غیر عادی کشته شود
چند کلامی در خصوص محمد اقبال
محمد اقبال٬در یک کلام فقط حرف میزد.یعنی درنشستها نگاه میکرد که سمت وسوی بحث به کدام طرف میرود٬بعد بلند میشد در راستای حرفهای مسئول نشست٬یکسری حرفها وتحلیلها از خودش در میآورد و میگفت! در بین بچه ها بدلیل تن پروری و اینکه اکثر روزها در آسایشگاه افتاده بود٬ هیچ جایگاهی نداشت!
چهره واقعی فردی که کنترل مالی سازمان مجاهدین در دست اوست
از همان سال ها مسئول اجرایی امور مالی سازمان است، یعنی مسئولیت و کنترل تمام مالی دست وی است. یکی از مهمترین کارهایش گرفتن دلار های که کشور های خارجی مانند صدام حسین، عربستان سعودی، اسرائیل و…قسمت دیگرتحویل گرفتن کوپنهای نفتی اهدایی صدام حسین بوده. یعنی حاصل گفتگوهای رجوی با صدام از وزارت نفت عراق، تحویل گرفتن دلارهای حاصل از فروش این کوپنها و نگهداری حسابهای آنها در زونکنهای مربوط به قسمت فروش نفت در بخش مالی سازمان بود. در شهریور سال ۸۱ یعنی شش ماه مانده به شروع جنگ یک نامۀ نامبرده که با دیکته کردن مسعود رجوی بود، وی برای وزارت نفت عراق نوشته بود برای گرفتن کوپن های ۱۸ میلیون بشکه نفت بابت سهمیۀ شش ماه به علت خطر شروع جنگ و بسته شدن راه و نوسان قیمتها نوشت
دروغ گویی های مهدی ابریشمچی
اکنون روی صحبتم با مهدی ابریشمچی است. واقعا ننگ و نفرین و شرم برای تو٬ کمترین است! تو و اربابت مسعود و مریم تا خرخره در لجن زار وابستگی و نوکری فرو رفته بودید٬ دیگر چرا و از کی دفاع میکنی؟! اکنون که دست شما برای همه رو شده است و فیلمهای شما در حال دریافت چمدان های پر ازپول بدست همه افتاده است٬ دیگر اکنون چرا این مزخرفات بهم میبافی؟! ای ملیجک!خوب گوش کن! تو و سازمان تو و ارباب وطن فروش تو همین الان هم تا خرخره وابسته هستید و نان شب تان را از همان پولی میخورید که بخاطرش وطن فروشی کرده اید و میکنید! آنزمان برای عراقی ها اطلاعات جمع میکردید و پول میگرفتید٬ الان برای اسراییل این کار را میکنید!

