به مناسبت روز جهانی لغو بردهداری بردهداری حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق
ظلم مضاعف به زنان در تشکیلات رجوی دم از آزادی زدن از جانب رجوی عوام فریبی محض است
ترویج خشونت علیه زنان و مردان خشونت ، فشار و اجبار سیستماتیک بر اعضای مجاهدین خلق
درد دل دختری که سالها پدرش را ندیده بود – قسمت دوم
چرا در مهد کودک،اخلاص (یکی ازهمبازیهایم درمهد کودک بود) به من یتیم می گفت؟ مامان ؛ من بی اختیار بدون آنکه معنای حرفش را بدانم دستم را روی او بلند کردم و سرش جیغ کشیدم.معنای حرفش را نمی دانستم اما تعبیری که پشت چهره اش بود مرا آزرد.احساس ترحم نسبت به من مرا سخت می رنجاند احساس می کنم که پیام این نگاهها به من این است که چیزی یا کمبودی دارم.راستی مامان، یتیم یعنی چه؟
نامه انجمن زنان به مجامع حقوق بشری در رابطه با نامه منصوب به کبری میرباقری
ما بعنوان کسانی که سالیان دراز اسیر این فرقه بوده ایم و حاضر به شهادت در برابر هر دادگاهی هستیم جهت روشنگری مجامع بین المللی به اطلاع می رسانیم که این سازمان که نقض کننده اولیه ترین حقوق انسانی از جمله ممنوع کردن دیدار بستگان و ارتباط آزاد به دور از کنترل تشکیلاتی و عدم امکان دسترسی اعضاء به مطبوعات و اینترنت و دنیای آزاد می باشد.
زن بارگی رجوی چه ربطی به آلخو ویدال کوادراس دارد؟
هر چه بیشتر می رویم و به مردم اطراف خود نگاه می کنیم بیشتر می بینیم چه بر سرمان آمده است. نگاه کنید بینید اینهمه آدم در لیبرتی با این شرایط و امکانات محدود زندگی می کنند اما افسارشان دست رجوی است به آنها نه تنها اجازه ملاقات با خانواده داده نمی شود بلکه باید به خانواده خود فحش هم بدهند! نه تنها از رادیو تلفن تلوزیون و اینترنت محرومند باید باز هم در این دنیای آزاد در غار زندگی کنن و بر صورت بورژوازی چنگ بزنند.! همین بورژوازی که رجوی خود در آغوشش خوابیده و ول کن آن نیست.
درد دل دختری که سالها پدرش را ندیده بود – قسمت اول
دریکی از شبهایی که مادرم درکنارم نبود ومن تنها در گهواره بودم شنیدم کسی آهسته درگوشم گفت، دوستت دارم. صدای غریبی بود.خیلی به دلم نشست. اما بعد از آن دیگر آن صدا را از زبان این فرد نشنیدم و تا سالها دیگر او را ندیدم.کم کم به نشنیدن و ندیدن صاحب آن جمله قشنگ عادت کرده بودم.سن یک سالگی را هم پشت سر گذاشتم. الان درخانه پدری مادرم زندگی می کنیم.
انقلاب مریم نسل کشی بوده است نه انقلاب بارندگی
نفرات زوج در لحظه اول به این کار مثبت نگاه می کردند که سازمان به رهبری مریم و مسعود به آنها خیلی لطف کرده که بچه هایشان از عراق درحال جنگ به مکان امنی برده و شاید فردا خودشان هم برای دیدن بچه ها به آن مکان بروند ولی این شگرد رجوی در آن شرایط برای خیلی ها روشن بود اما سرکوب درون تشکیلاتی نمی گذاشت بیان کنند و آن چیزی که نباید می شد، شد. رجوی بعد از آن زوج ها را از هم جدا کردند و بقای یک نسل از نفرات گرفته شد و این نسل کشی تا امروز هم ادامه دارد
راه آزادی زنهای گرفتار در فرقه با گشایش انجمن زنان میسر شد
اول باید به بنیانگذاران این انجمن تبریک بگویم که توانستند آن کمبودی که برای رها یافتن از فرقه وجود داشت را تاسیس کنند تا زنهای گرفتار شده برای آینده خود امید داشته باشند که هم نوع های خودشان برای حل وفصل مشکلاتی که بعد از جدایی دارند، تلاش می کنند. قبل از تاسیس این انجمن کمبودهایی وجود داشت و به همین خاطر زنهایی که در تشکیلات مشکل تشکیلاتی داشتند، نمی توانستند خودشان را از فرقه رها کنند.
شهرام محسنی در لیبرتی خود را به آتش کشید
شهرام محسنی، سپیده دم روز یکشنبه در اعتراض به فشارهای فرقه رجوی خود را به آتش کشید ولی با وجود سوختگی شدید در ناحیه پشت و پاها به بیمارستان منتقل شده و امکان نجات وی وجود دارد. مقامات میگویند که بسیاری از اعضای مجاهدین خلق از بیماری های شدیدی روحی رنج می برند. این بیماری ها نتیجه فشارهای طولانی مدت روحی و روانی است که طی سه دهه گذشته بر این افراد تحمیل شده است.
نمایش؛ سکانس اول تا آخر
عجب حکایتی است این نمایش قدرت و جاه طلبی دو زوج درمانده و مفلوکی که امروز جز تسلیم شدن راه به جایی ندارند آن هم با بی آبرویی، تروریسم بین الملل را برسینه حک کردند. نمایشی که در تاریخ ثبت شد و نظیر آن راا در قلعه ی الموت به کارگردانی حسن صباح دیدیم و خواندیم، همیشه تاریخ تکرار می شود و هرچه جلوتر می رویم ظاهری شیک و لوکس پیدا می کند امّا ماهیت و درون جنایت هرگز تغییر نمی کند.
“حقوق بشر” نا مانوس با فرقه رجوی
سران جنایتکار فرقه رجوی علاوه بر جنایات فوق که گوشه ای از ان می باشد، با دزدیدن فرزندان این مرز و بوم و دور کردن آنها از پدران و مادران پیرشان چه جنایتهای هولناکی را که سبب شده اند که می توان به نمونه های بسیاری از آن در داخل پادگان نظامی اشرف در مدت 30 سال اشاره کرد و عواقب و نتیجه های آن را نیز به راحتی می توان در میان زندانیان آن مشاهده کرد که از نمونه های آن می توان به داشتن انواع و اقسام ناراحتی های اعصاب و امراض ناعلاج در میان بسیاری از زندانیان رها یافته اشاره کرد.
حقوق بشر لگد مال شده در مجاهدین خلق
وقتی صحبت از حقوق بشرمیشود فرقی میان بشر و انسانها نباید باشد ولی در این سازمان فرق بین افراد نجومی هست وافراد رده پایین برای رجوی حیواناتی هستند که باید با وجود خود دیوارهای گوشتی درست بکنند و بعد از مردنشان اقا شهید سازی بکند وتاریخ سلاح به دست گرفتن شان را در رسانه ها پخش کند یعنی این افراد را به این شکل بار اورده و در درون خودشان به این میگویند مبارزه, یعنی رهبر سرت سلامت بقیه بمیرند و له بشوند و اتش بگیرند به این میگویند رعایت حقوق بشر در زندانهای رجوی وان یکی دسته که برای رجوی ارزش دارند یک مشت مغز خشک و زندگی ندیده
میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه رجوی – قسمت سی و شش
سازمان که دم از مبارزه برای آزادی میزند خب اگر بحث اعتقاد به آزادی است بحث آزادی بیان و انتخاب پس چرا شما سران سازمان بچه ی کم سن و سالی را که در سازمان بزرگ شده است دست پرورده خودتان است چرا سرش شیره می مالید به او دروغ می گوئید از اروپا به عراق می آورید و راه بازگشت را به روی او می بندید؟ چرا باید این بچه ها مثل فیلم های گانگستری سرتا پا مسلح شوند؟ بچه هایی که آموزش تانک می بینند سوار تانک می شوند مسلسل کلاش به دستشان می دهید چرا باید آقای محدثین با آن جایگاه تشکیلاتی و ادعاهای بزرگی که دارد مثل ادعای آزادی، اخلاق و شعار جامعه بی طبقه توحیدی و دموکراسی، در اروپا به بچه های میلیشیا که در حال تحصیل هستند دروغ بگوید وعده بدهد که شما فقط شش ماه برای دیدار پدر و مادرتان به اشرف و عراق می روید
استاندارد های حقوق بشری و انساندوستانه در دستگاه رجوی های دیکتاتور
با نگاهی به کارکرد رجوی های ملعون می توان دریافت از نظر آنها چه چیزهایی بعنوان «استاندارد های حقوق بشری و انساندوستانه» محسوب می شود، مواردی همچون:عدم دستیابی به وسایل ارتباط جمعی و بی اطلاعی مطلق، نداشتن ارتباط با دنیای بیرون از فرقه و بی خبری کامل، حرام بودن خانواده، نفی عاطفه و داشتن روحیه خشونت طلب، جدا کردن فرزند از پدر و مادر و نداشتن هیچ گونه علاقه خانوادگی و…

