به مناسبت روز جهانی لغو بردهداری بردهداری حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق
ظلم مضاعف به زنان در تشکیلات رجوی دم از آزادی زدن از جانب رجوی عوام فریبی محض است
ترویج خشونت علیه زنان و مردان خشونت ، فشار و اجبار سیستماتیک بر اعضای مجاهدین خلق
کودکان عراقی تحت سرپرستی مریم رجوی
تمام فعالیت هایی که این روزها فرقه ی رجوی با عنوان گردهمایی و.. انجام می دهد، چیزی نیست جز تلاش برای خروج از لیست های تروریستی، اما از بدشانسی شان همه ی این دست و پا زدن ها نتیجه ی عکس می دهد و واقعیت وجودی آن ها را بیش از پیش آشکار می کند.
« آیدا در آینه »ی حوادث و حقایق
پرده ی پاره و مندرس! برای تماشاییان، بخصوص « ما » که ازنقش بازیگری سیاهی لشگر در بساط این تئاتر ورشکسته و نمایشات بی مایه اش رسته ایم، نکته های تکان دهنده در بردارد. بازیگر خیره سر نقش اول، در یاوه گویی هایش سینه برای بنزین خلق قهرمان ایران می درانید. فیا عجبا عجبا! دزد قهاری که در زمره ی یاران علی بابا، قوت وروزی خلق محروم عراق قورت داده و جام های خون سرکشیده است و پیش از آن بانی فتنه ی هفت رنگ سرقت ازقبیل:
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۴
سازمان از چه اهرمی برای فشار به نیروها استفاده می کرد؟ در اشرف به نیروهای معترض می گفتند تنها جایی که هستی اینجاست، بیرون از اینجا مرگ است و نابودی و اگر به ایران بروید کارتان ساخته است. چون بهشت موعود همین جاست و دنیای بیرون از اینجا شما را به نابودی می کشاند. ما تصورمان در رابطه با ایران اینگونه شکل گرفته بود.
دنیا همیشه یه جور نمی مونه
بازهم مجدداً مجبور به نوشتن شدم. ولی خب من از دست اندر کاران سایت برای چاپ مطالبم تشکر میکنم زیرا لااقل در اینجا کسی نمیتواند صدای مرا در حلقوم خفه کند و میتوانم حرفم را بزنم. بسیار خوشحال شدم از اینکه مجدداً دوتن از برادران عزیزم برای پاسخگویی به من مورد استفاده قرارگرفته اند. حالا اگر خودشان این مطالب را نوشته اند بماند اما دستور فارسی و انشاء جملات مانند قبلی هاست.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۳
ببینید، ما بحث علمی می کنیم یک بحث کارشناسی و ارزیابی واقع بینانه در رابطه با سرکوب امیال درونی افراد در اشرف مد نظرما است. در واقع هر چقدر بازتر صحبت کنیم و داده ها شفاف باشد تحلیل و جمعبندی و نتیجه گیری ما منطقی تر و عالمانه تر است.
نامه ای از خانم سوسن نوروزی به مسعود خدابنده و پاسخی کوتاه
من به بخش به اسارت رفتن روح و روان بازماندگان در تشکیلات کاری ندارم صحبت های شما متین که مطمئن هستیم گوش شنوایی وجود ندارد! ولی حداقل امیدواریم خود آن افراد ماهیت رهبریت اشان را درک کنند وگرنه برای خانم و آقای رجوی و همپالگی هایشان (که نامشان نیز روح هر آدم باشرفی را دچار رعشه میکند) دیگر حسی از عطوفت و محبت باقی نمانده تا نگران تباه شدن عمر بازماندگان تشکیلات باشند
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بگذار برایت شکایت کنم که این شیاطین مجسم در پایداری ام به حقوق فرزندانم و وفاداری بر پیمانی عاطفی و شرعی و قانونی که با همسرم بسته ام، صفاتی برمن بستند که از نوشتن آن کلمات شرم دارم،(حتی از خواندن آن مطالب شیطانی سر برگدانیده و طی دفاعیه های شورانگیز از جانب همرهانم شنیدم).
مادام رجوی! وارث زهرا خانم
بدنبال افتضاح اخیر که همرهان دلاورم تحت حمله ی خطرناک دسته جمعی قرارگرفتند و قاتلین و ضاربین برای رستن از مجازات ومکافات به « خودزنی » و چاقوکشی برعلیه یکدیگر دست یازیدند و گزارش قلابی به حُقه های فیلمبرداری ساختند و در سایت های سخیف شان پخش کردند، شکایت به فرزانه یی بردم. حقیقت این که انتظار نداشتم به آسانی حرفم را باورکند و به مقدمه چینی رفتم.
مژگان پارسایی بازجو و شکنجه گر مجاهدین
طبق مدارک موجود سعید عزیزمان حداقل از سال 1378 از سرکار خانم رئیس جمهور! جماعتی 4000 نفری (لطفا” صفر اضافه نکنید فقط چهار هزار نفری آنهم در سراسر این جهان پهناور که بیشترین آنها را نیز فریب داده و بهتر بگویم ربوده و به اسارت گرفته اید تا تشکیلات خود را باد کرده و بزرگ جلوه دهید) شما از این فرد تهی از عاطفه های انسانی ولی با شعارهای فریبنده بنام خواهر مریم خواسته بود دست از سر او بردارند زیرا او تصمیم داشت تا آنطور که صلاح میداند زندگی کند.
حمله فرقه تروریستی مجاهدین به فعالین حقوق بشری
این برای سازمان مجاهدین با این همه ادعا یک فاجعه است. سازمان مجاهدین با هیچ وسیله ای نمی تواند جلوی فعالیتهای انسانهای آزاد را در سرزمین آزاد بگیرد سازمان مجاهدین بجایی سرکوب مخالفین درون خود می باید به فکر امروز می بود که در این دنیا نمی توان به اسم و تحت عنوان آزادی و برابری و خلق دست به هر جنایتی زد و بگوید در حال مبارزه با رژیم اسلامی است.
انجمن آریا – اطلاعیه شماره ۴
در گزارش سالانه حقوق بشر آمده است که این فرقه در پایگاه های خود بیش از دو تن از اعضای خود را بدلیل جدا شدن و ناراضی بودن از سیاست های فرقه ای این گروه توسط فرماندهان سازمان مجاهدین به قتل رسیده و بیش از صد ها تن در زندان های تحت حاکمیت صدام حسین دیکتاتور و سازمان مجاهدین در عراق زیر شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته اند که شاهدان نیز وجود داشته و از همان شکنجه شدگان می باشند.
ناگفته هائی از جنایات فرقه تروریستی رجوی
من نیز در این دوران تاریک تحت بیرحمانه ترین انواع شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفتم.و شاهد اوج درجه شقاوت، بی رحمی، رذالت و حیوان صفتی مسئولین این فرقه شیطانی بودم. در واقع ماههای قبل از شروع جنگ آمریکا وعراق در سال 2003 را باید یکی از دوران تاریک و پر از جنایت حیات این فرقه دانست. به این دلیل که در این ایام تعداد زیادی از اعضای ناراضی فرقه (افرادی که دیگر حاضر نبودند به زیاده خواهی های رجوی تن دهند) به زندان افتادند و زیر بی رحمانه ترین انواع شکنجه ها قرار گرفتند

