مجوز کار در کشور آلبانی برای جداشدگان، با کمیساریا یا بی کمیساریا…
مریم عضدانلو، سرمست از تبانی با بخشی از ساختار دولت آلبانی و تعطیلی کمیساریا در آن کشور، با دمش گردو می شکند و به خیال خودش، جداشدگان را در آلبانی منفعل و جلوی ریزش نیروئی در داخل تشکیلات جهنمی را خواهد گرفت. اما شنیده ها حاکی است که رمسا، ترتیبات مشغول به کار شدن جداشدگان […]
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت سیزدهم
بازجوئی های شبانه در زندان شروع شد … در زندان مجاهدین هواخوری مطلقا وجود نداشت، مطلقا! یعنی دو دقیقه در روز هم اجازه نداشتی در زیر نور خورشید بایستی! یکماه بود در تنهائی غریبانه و مظلومانه خودم در زندان مجاهدین، با بی گناهی خودم می سوختم و می ساختم. صحبت نکردن و ساکت ماندن هم […]
خاطرات علی امانی (جدا شده از فرقه ی رجوی) – قسمت دوم
بند” ه” مشکلات خود درباره زنها ….. بند”ه” مسئول شدن زنها و برداشتن فرماندهان مرد و آوردن به پایین ترین رده ی آنها را هدف قرار گرفته بود. در این دوران اعتراضات و مشکلاتی پیش آمد. مثلا آدم می دید زنی هست 1 یا 2 سال هست آمده توی سازمان وی را گذاشتند مسئول. خیلی […]
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت دوازدهم
درون زندان مجاهدین در اشرف … حدود یک ماه از ورودم به زندان انفرادی در اشرف گذشته بود، در بازجوئی شب اول تفهیم اتهام شده بودم که: قاری قران هستم و رژیم مرا برای کسب اطلاعات! و ترور مسعود رجوی! و کارهای خرابکارانه به عراق و اشرف، نزد مجاهدین فرستاده است و باید منتظر صدور […]
آیا تهدید مقامات رسمی یک کشور، جرم بین المللی و یک عمل تروریستی نیست؟
رهبران تروریست سازمان، در پیام منتسب به سرکرده فراری فرقه به تاریخ 19 فروردین 1398، ضمن اعتراف مجدد به ترور دو شخصیت ایرانی، بر طبل ترور کوبیده و مدعی شدند:” ما کاملا موافقیم که رئیسی و سلیمانی به لاجوردی و صیاد شیرازی ضمیمه شوند” … عبارت و عکس بالا، در سایت رسمی سازمان به نقل […]
خاطرات علی امانی جدا شده از باند رجوی – قسمت اول
من در عملیات آذر ماه 1366 مجروح و اسیر شدم من سرباز ارتش لشکر 64 ارومیه بودم. وقتی ارتش شبانه در عملیات پیرانشهر وارد شد همه آماده باش بودیم. من با سه نفر پشت دوشکا بودم. صبح ساعت 5/3 الی 4 عملیات شروع شد که گروه رجوی از پشت به ما حمله کرده و سنگر […]
جیغ بنفش مریم…
مریم قجر عضدانلو، همسر اول مهدی ابریشمچی، که خیلی دوست دارد، اسم همسر دوم خود را روی خودش گذاشته و خود را مریم رجوی بنامد، (گرچه منفورتر از نام”رجوی” در تاریخ ایران نداریم و این پیرزن بدبخت، ابلهانه بدان افتخارمی کند!)، در مطلبی به داد و فغان پرداخته است. مریم عضدانلو، که در فقدان و […]
جداشده ها باید از آلبانی خارج شوند
معضل جدید تشکیلات رجوی در آلبانی، مواجهه اسرای اردوگاه اشرف، با جداشده ها در خیابان های تیرانا و سایر محل هاست. از یک طرف اعضاء را نمی شود مثل عراق، ممنوع الخروج کرد، چرا که نمی توان ادعا کرد که تهدیدهای تروریستی وجود دارد، از طرف دیگر سازمان نمی تواند جلوی تردد آزادانه جداشده ها […]
خاطرات شهرام بهادری – قسمت دوم
آشنایی اولیه با سازمان در قطار بعد از ما هم نفرات دیگری بودند که حرکت کردیم و در بغداد از قطار پیاده شدیم که دیدیم دو تا ماشین لندکروز آمدند دنبالمون که ما را سوار کردند و در تاریکی شب به محلی رفتیم که بعدا گفتند اینجا اشرف است. ما 4 نفر بودیم و یک […]
احسان اقبال هم، طعمه بورژوازی شد
پیام احسان اقبال به عمه جانش از آلمان و پشت کردنش به مجاهدان اشرف 3، قلب هر انسانی مجاهدی را به درد می آورد. راستی احسان خان! تو که اینقدر از خواهر مریم تعریف می کنی که برای رفتن تو به قلب بورژوازی تلاش کرد! باانقلاب خواهر مریم چکار کردی؟ راستی تو که اینقدر هوای […]
خاطرات شهرام بهادری – قسمت اول
بیکاری در ایران و تصمیم غلط من شهرام بهادری گرگری متولد 1360 در شهرستان هادیشهر (گرگر) آذربایجان شرقی می باشم. من در خانواده ای بزرگ شدم که چهار برادر و شش خواهر بودیم و شرایط زندگی سخت بود و من تازه خدمت سربازی ام را تمام کرده بودم. در سال 1380 بیکار بودم. اما هر […]
خود رجوی ها سیستم” آقا بالا سر”را لغو کنند، بعد…!
مسائل مربوط به سیل ویرانگر اخیر،همچنان به مشغولیت های مفت و بدون عوارض ومالیات باند رجوی تبدیل شده و هنوز هم عده ای پیدا میشوند که با پرداختن بدان و مقاله وگزارش نویسی، منبع ارتزاق خود را که همان پوشاندن خیانت های عمیق رجوی باشد، ازدست ندهند وشاید دست آوردی داشته باشند، قدری بیشتراز آن! […]