در گیری مجاهدین در ۴ مرحله حساس که به همدیگر ربط دارند
حدود 10 ماه است که خانواده ها چشم انتظار دیدار عزیزانشان هستند که بعضی از آنها حدوداً 10 الی 25 سال است که از فرزندشان بی خبربودند که بعد از سقوط صدام راه خانواده ها به عراق باز شد و رهبر فرقه همان زمان اعلام کرد که ضربه خانواده از ضربه بمباران و موشک باران حتی از ضربه اشغال عراق برای این فرقه سنگین تر است و این امروز به اوج خود رسیده است طوری که خانواده ها راضی هستند که ماه ها در جلو درب اشرف منتظر باشند تا بتوانند یک لحظه فرزند یا پدر، برادرو خواهر اسیرشان را ملاقات کنند
پیام تبریک انجمن استان آذربایجان شرقی به آقای احمد جعفری
بایستی به آقای احمد جعفری تبریک گفت که با همه ی بگیر و ببند رهبران فرقه در کمپ تصمیم قاطعانه وشجاعانه گرفته و به رهبری فرقه و سرانش” نه” گفته. فرقه ای که فقط به نابودی انسانها فکر می کند تا خودش را حفظ کند فرقه ای که کمترین قانون های دنیا در آن معنی و مفهوم ندارد…
مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت دوم
اینبار می خواهم بدانید که چطور برای القای فکری انسانها قرنطینه می شوند. در سال 73 یکسری از افراد انقلاب درونی را قبول نمی کردند و می گفتند گفته های مسعود را به عنوان مبارزه سیاسی قبول داریم اما گفته های مریم درباره انقلاب درونی را قبول نداریم. اینها 6 ماه قرنطینه شدند و سرانجام بعد از سر به نیست شدن چند نفر و اعدام و شکنجه هزاران نفر القای افکار جدید فرقه گری را به لایه سوم سازمان قبولاندند. آنها بعد از بازگشت طوری عقده ای شده بودند که به کسی رحم نمی کردند و حتی به خواهر و برادر تنی اعتمادی نداشتند اگر چه درون این نفرات ضدیت موج می زد اما روح مرده و دل شکسته جسارت را از آنها گرفته بود و اینگونه دو چهره گی در تشکیلات رواج پیدا کرد…
خاطرات حضور در درب اشرف به همراه خانواده ها – قسمت دوم
تعدادی از خانواده های گیلانی نیز که همان روز آمده بودند بطرف سیم توری بهداری رفته و با مهر و محبت از عزیزان خود سوال میکردند و نفرات رفت و آمد کننده به امداد پزشکی سازمان را مورد خطاب قرار داده و ضمن سلام از انها درمورد عزیزان خود سوال میکردند ولی به دستور سازمان آنها از ترس جرات نداشتند سرشان را برگردانند و ما نیز چندین بار دیدیم که نفرات اطلاعات سازمان پشت بوته ها و درختان به گوش ایستاده و ما را می پایند.
مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت اول
من در یک تشکیلات بسته فرقه ای به نام سازمان مجاهدین بزرگ شدم و عمرم را در یک کمپ به نام کمپ اشرف که مقر این فرقه بود سپری کردم. به خاطر القای فکری که زائیده یک انقلاب درونی از طلاق و ازدواج غیر عرفی رهبران معنوی بوجود آمده بود. همیشه زیر القای فکری رهبران و تحمیل نمودن افکار خودشان ساعت ها همایش، جلسه و نشست می گذاشتند طوری که آدم را وادار می کردند تا گفته های ایشان را قبول کند
پیام تسلیت به خانواده محترم عباس ظهیری
مطلع شدیم آقای سیروس عباس ظهیری پدرمحترم خانم ثریا عباس ظهیری از اسرای در بند اردوگاه جدید عراق (کمپ اشرف) به رحمت ایزدی پیوسته است ضمن تسلیت به خانواده محترم ایشان که از اعضای فعال دفتر انجمن نجات استان آذربایجان شرقی بودند. برای آن مرحوم غفران واسعه الهی و برای باز مانده گان صبر جمیل آرزومندیم.
صحنه جدید از مغز شوئی فرقه رجوی
. آیا این گناه است که به خاطر عزیزان خود به هر دری می زنند و آن رهبر منفور فرقه نام اجیر شدگان به آنها گذاشته است و یا در جلو درب اشرف هنگامی که با صدای بلند نام عزیزان خود را صدا می زنند به آن خانواده مظلوم نام زوزه کش می گذارد و بالا ترین ارزش ایدئولوژیکی خود را که به نفرات اسیر القا می کند نرفتن به ملاقات می داند و نام این را هم تراز جدیدی از مرزهای بالا بلند ایدئولوژیکی و سیاسی مجاهدین می نامند وای بر تو که ارزش ایدئولوژی خود را اینطور نمایان می کنید که در دستگاه فرقه گری به ملاقات نرفتن و دوری جستن از خانواده را ارزش می دانید.
افول تبلیغات گشتاپوی مجاهدین و تلاش برای حفظ اشرف
اعتراضات ابلهانه فرقه به وجود 140 بلند گو و آویزان شدن و لیسیدن چندین نماینده مجلس انگلیس و ایالات متحده امریکا برای بقای خود در اشرف اثری نخواهد داشت. و به نظر می رسد با توجه به امنیتی کردن بیشتر قرارگاه برای حفظ نفرات تشکیلات و افزایش فشارهای روحی جز منفک شدن نفرات آنهم به هر شکلی، ثمری برای رجوی نخواهد داشت.
خط جدید فرقه رجوی برای جدا شده ها
رهبران فرقه در خارجه که نمی توانند دست به سلاح ببرند از سیاست معاویه استفاده می کنند تا جداشده ها را در آنجا با پول بخرند و مجدداً کنار خود نگه دارند و این خط بعد از شکست در عراق که امسال پیش آمد و جداشده ها با افشاگری درمیان ملت بیدار دنیا و بخصوص خانواده ها و دادن پیام به داخل قرارگاه اشرف روحیه نیروهای در زنجیر را تضعیف کرده است که رهبران فرقه و شخصاٌ خود رجوی هستریک وار حمله نمود.
فرار جسورانه جلیل عبدی بارنجی از حصارهای فرقه رجوی
با خبر شدیم که آقای جلیل عبدی که بیش از این تاب و تحمل مناسبات فرقه رجوی را نداشته به خواسته های رجوی نه گفته و خودش را به خانواده های جلو درب اشرف رسانده و تبلیغات دورغین رجوی را که می گفت تمام نفرات خودشان می خواهند در قرارگاه اقامت کنند را تخته کرده و به همه نشان داد که نفرات موجود در کمپ اشرف اجباری نگه داشته شده اند
وقتی که خط مشی مجاهدین به فرقه گری ختم می شود به بازیچه تبدیل می شوند
واقعیت این است که غربیها شما را به نمایش گذاشتند و این از نبودن یک هدف و اصول پیش می آید، باید گفت پرده ها کنار رفته و برای فرقه ها در دنیا میدانی وجود ندارد. ممکن بود بعضی از حوادث برای فرقه هایی مثل شما میدانی ایجاد کند اما اینها لحظه ای است و این را شما درک نمی کنید و از طرفی فرقه شما چون به همه چیز لحظه ای نگاه می کند دیگراین دیدگاه مصرف دوباره ندارد چون امروز لحظه ها خیلی فرق کرده
خاطرات حضور در درب اشرف به همراه خانواده ها – قسمت اول
چندین خانم بسیار مسن زحمت آشپزی را متقبل شده بودند در مراودات بعدی از خود آنها شنیدم که قسم یاد می کردند تا به آغوش کشیدن عزیزانشان در جلوی درب اصلی اشرف خواهند ماند و ترفندهای مسخره سازمان از جمله به جلوی دوربین بردن بچه هایشان برای مصاحبه های تشریفاتی چند دقیقه ای را نمی پذیرند و به ازای غلط های اضافی سازمان مصمم تر فشارهای خودشان را با بیان درد دل هایشان با عزیزشان از طریق بلند گوها را افزایش خواهند داد.