جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
معرکه گیری های بی ثمر مجاهدین در بحث های اتمی مربوط به ایران 22 اسفند 1389

معرکه گیری های بی ثمر مجاهدین در بحث های اتمی مربوط به ایران

این سازمان براستی جنایتکار و تروریستی مجاهدین باچه هزینه ای برای اظهار وجود بی ثبات خود در عرصه بعضی از جریانات لابی صهیونیستی دست و پا میزند واقعا مغز کودن مسعود رجوی به اینها بسنده نیست که دوران لشکر کشی امریکا بسر آمده و اصلا مشکلات فزاینده مالی و اقتصادی اش با فرض سایر پارامترهای دخیل اجازه چنین کاری را به او نمی نماید هکذا پیشرفتهای موشکی و نظامی و پشت سر آن تجارب گرانبهای بدست آمده از 8 سال دفاع جنگی و نقش استراتژیک ایران در منطقه و همچنین در تنگه هرمز دهها ناوشکن امریکایی را ناتوان میسازد

به مناسبت روز جهانی زن 21 اسفند 1389

به مناسبت روز جهانی زن

براستی چرا نمیتوانم با صدای بلند فریاد بزنم که من از این زندان مخوف و رعب انگیزی که تحت نام اشراف برایم ساخته اید بیزام و میخواهم آزاد برای خودم زندگی کنم.آری من یک زن هستم با تمام ویژگی های آن! با تمام لطافت و حساسیت!چیزی که حتی بیانش در مجاهدین جرم است! آنها از زنان خود انسانهایی خشن و خشک مغز ساخته اند که حتی نتواند به فلسفه خلق شدنش توسط خداوند هم فکر کند.

وارونه زدن های مجاهدین در اعلام بریدگی ها 19 اسفند 1389

وارونه زدن های مجاهدین در اعلام بریدگی ها

. آیا معنای حقوق بشر دست آویز شده مجاهدین اینست که نفر خواهان و مصر به جدایی از یکسال پیش بعنوان برده در پست ترین کار و آنهم بدون رضایت فردی حفظ شود. واقعا سازمان بهرحال بعد از این چکار خواهد کرد. تا کی دل به امید چنین نفرات آماده برای بریدن از تشکیلات و یا فرار خواهد بست شاید چنین گمانه زنی میکند که بزودی از لیست تروریستی ایالات متحده بیرون بیاید ولیکن در کشور انگلیس که چنین اقدامی صورت گرفته آیا برای شورای ملی مقاومت بعد از یکسال و تاکنون اجازه تشکیل حتی محل دفتر هم داده اند

هشدار به مردم و خانواده ها و سایر نهادهای اجتماعی کشور عراق 17 اسفند 1389

هشدار به مردم و خانواده ها و سایر نهادهای اجتماعی کشور عراق

سازمان مجاهدین با نیت قبلی خود جهت ترویج فرقه گری و ایجاد تشویش اذهان عمومی و بنوعی مظلوم نمایی در صدد است به هر تعدادی ودر اوج هر خیانت قابل اجرا از روحیه اسلامی مردم عراق بهره جوید و برای حداکثر منافع نامشروع بدست آمده استفاده رسانه ای نماید. بی شک مردم مظلوم عراق بخوبی واقفند که هم اینان بعد از شکست و سپس خلع سلاح و محصور شدن توسط ارتش امریکا تا قبل از حضور خانواده های متحصن برای ملاقات در جلوی درب اصلی اشرف از هر کار غیر شرافت مندانه برای بهره برداری از ایجاد اختلاف مابین برادان شیعه و اهل تسنن استفاده می نمودند.

خانواده ها و حرکت به سوی آزادی فرزاندن در بند و زنجیر 16 اسفند 1389

خانواده ها و حرکت به سوی آزادی فرزاندن در بند و زنجیر

سومین گروه از خانواده های آذربایجان شرقی وارد عراق شدند تا در مقابل قلعه خوفناک رجوی برای رهایی فرزندانشان از چنگ دژخیمان زمانه صدایشان را به دنیا برسانند که فرزندان ما سی سال است که در دست این دژخیمان زمانه اسیر هستند. برای رهایی زندانی هایمان از دست رجوی ما را یاری کنید. بلی این خانواده ها هستند که روز به روز جلو درب اشرف برای رهایی فرزندانشان جمع می شوند تا صدای خاموش شده شان را به گوش جهانیان برسانند

اعزام ۱۴ نفر از خانواده های تبریزی برای ملاقات عزیزانشان در اشرف 24 بهمن 1389

اعزام ۱۴ نفر از خانواده های تبریزی برای ملاقات عزیزانشان در اشرف

14 نفر از خانواده های مشتاق برای دیدار عزیزان گرفتار شده شان از تبریز با استعانت از وعده های حق پروردگار متعال و به همت جمع خودشان عازم قرارگاه عراق نو (اشرف) شدند تا با تمام قدرت و با چنگ و دندان برای نجات فرزندان خود اقدام نمایند.

مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت سوم 03 بهمن 1389

مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت سوم

روزی در نشست مریم بودیم او صحبت می کرد و می گفت شما هنر نکردید که رهبری مسعود را قبول کرده اید همه این را قبول دارند و می دانند که باید رهبری او را قبول کنند چون هم این دنیا و هم آن دنیا را خریده اند اما چرا به اشرف نمی آیند چون راه مسعود را نمی توانند بروند. راه مسعود چه است؟ آزادی انسانها از چه؟ از قید و بند جنسیت. ولی شما به این شک دارید به خاطر آن در برزخ کامل در قرارگاه بسر می برید و بی روح شده اید. همه چیز را به مسعود بدهید و از بی روحی خلاص شوید.

تبریک به آقای احمد جعفری 28 دی 1389

تبریک به آقای احمد جعفری

با خبر شدم یکی از دوستان قدیمی من که همیشه با هم درد دل می کردیم توانسته از کمپ اشرف فرار و خودش را به خانواده های جلو درب برساند به آقای احمد جعفری تبریک می گویم که توانسته بعد از21 سال اسارت در فرقه رجوی که خود یک عمر می باشد با تصمیم شجاعانه خود را نجات دهد

در گیری مجاهدین در ۴ مرحله حساس که به همدیگر ربط دارند 27 دی 1389

در گیری مجاهدین در ۴ مرحله حساس که به همدیگر ربط دارند

حدود 10 ماه است که خانواده ها چشم انتظار دیدار عزیزانشان هستند که بعضی از آنها حدوداً 10 الی 25 سال است که از فرزندشان بی خبربودند که بعد از سقوط صدام راه خانواده ها به عراق باز شد و رهبر فرقه همان زمان اعلام کرد که ضربه خانواده از ضربه بمباران و موشک باران حتی از ضربه اشغال عراق برای این فرقه سنگین تر است و این امروز به اوج خود رسیده است طوری که خانواده ها راضی هستند که ماه ها در جلو درب اشرف منتظر باشند تا بتوانند یک لحظه فرزند یا پدر، برادرو خواهر اسیرشان را ملاقات کنند

پیام تبریک انجمن استان آذربایجان شرقی به آقای احمد جعفری 25 دی 1389

پیام تبریک انجمن استان آذربایجان شرقی به آقای احمد جعفری

بایستی به آقای احمد جعفری تبریک گفت که با همه ی بگیر و ببند رهبران فرقه در کمپ تصمیم قاطعانه وشجاعانه گرفته و به رهبری فرقه و سرانش” نه” گفته. فرقه ای که فقط به نابودی انسانها فکر می کند تا خودش را حفظ کند فرقه ای که کمترین قانون های دنیا در آن معنی و مفهوم ندارد…

مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت دوم 25 دی 1389

مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت دوم

اینبار می خواهم بدانید که چطور برای القای فکری انسانها قرنطینه می شوند. در سال 73 یکسری از افراد انقلاب درونی را قبول نمی کردند و می گفتند گفته های مسعود را به عنوان مبارزه سیاسی قبول داریم اما گفته های مریم درباره انقلاب درونی را قبول نداریم. اینها 6 ماه قرنطینه شدند و سرانجام بعد از سر به نیست شدن چند نفر و اعدام و شکنجه هزاران نفر القای افکار جدید فرقه گری را به لایه سوم سازمان قبولاندند. آنها بعد از بازگشت طوری عقده ای شده بودند که به کسی رحم نمی کردند و حتی به خواهر و برادر تنی اعتمادی نداشتند اگر چه درون این نفرات ضدیت موج می زد اما روح مرده و دل شکسته جسارت را از آنها گرفته بود و اینگونه دو چهره گی در تشکیلات رواج پیدا کرد…

خاطرات حضور در درب اشرف به همراه خانواده ها – قسمت دوم 22 دی 1389

خاطرات حضور در درب اشرف به همراه خانواده ها – قسمت دوم

تعدادی از خانواده های گیلانی نیز که همان روز آمده بودند بطرف سیم توری بهداری رفته و با مهر و محبت از عزیزان خود سوال میکردند و نفرات رفت و آمد کننده به امداد پزشکی سازمان را مورد خطاب قرار داده و ضمن سلام از انها درمورد عزیزان خود سوال میکردند ولی به دستور سازمان آنها از ترس جرات نداشتند سرشان را برگردانند و ما نیز چندین بار دیدیم که نفرات اطلاعات سازمان پشت بوته ها و درختان به گوش ایستاده و ما را می پایند.

blank
blank
blank