جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
الگوی رهبری فرقه ای در مجاهدین خلق 09 خرداد 1387

الگوی رهبری فرقه ای در مجاهدین خلق

در واقع رهبران فرقه ها جامعه را آگاهانه به مسیری هدایت و رهبری می کنند که جز منافع فرقه ای خود هدف دیگری را دنبال نمی کند. این تلقی اساسا از آنجا ریشه می گیرد که رهبران فرقه ها ماهیتا برای شعور اجتماعی و سیاسی و… مردم مشروعیتی قائل نیستند. همان گونه که رهبران فرقه ها در اشل مناسبات بسته و کوچک تشکیلاتی موضوعیتی برای شعور و اصالت فردی اعضای خود قائل نیستند در اشل اجتماعی نیز به همان اندازه توده های مردم را فاقد شعور لازم برای انتخاب و تصمیم گیری متصور هستند. به همین دلایل بدیهی، رهبران به مفهوم واقعی برخواسته از مولفه های جوامع دمکراتیک با رهبران فرقه ای متفاوت و متمایز می شوند. بنابراین نمی توان به صرف شباهت هائی نسبت به ضرورت رهبری و یا در نهایت موقعیت متفاوت او نسبت به شهروندان عادی دچار ذهنیت منفی شد.

نقش خانواده در بازپروری اعضاء از مناسبات فرقه ای 04 خرداد 1387

نقش خانواده در بازپروری اعضاء از مناسبات فرقه ای

در حال حاضر فرقه مجاهدین خلق تلاش های گسترده ای، برای مخدوش کردن مناسبات عاطفی و به خصوص میان والدین و فرزندان را دنبال می کنند. از زمانی که ورود خانواده های مجاهدین برای ملاقات با فرزندان خود در عراق شتاب بیشتری گرفته است، رسانه های مجاهدین نیز با اشراف نسبت به تاثیرات و پی آمدهای اجتناب ناپذیر آن نفس این مناسبات را هم به لحاظ سیاسی و هم عاطفی به چالش کشیده اند. به این دلیل که مجاهدین می دانند ادامه این روند تمام رشته های دو دهه اخیر مجاهدین برای قطع مناسبات این گونه را پنبه خواهد کرد. این میزان توجه برای زدودن و حذف خانواده از ضمیر و ذهنیت فرد بخودی خود بر اهمیت و کارکرد آن در زندگی افراد تاکید دارد.

بیژن نیابتی زبان ترجمان استراتژی مجاهدین 30 اردیبهشت 1387

بیژن نیابتی زبان ترجمان استراتژی مجاهدین

اما به هر حال شواهد و قرائن نشان می دهند بر خلاف پیش بینی های آقای نیابتی در سال 2009 هم یک رئیس جمهور دیگر در کاخ سفید حضور خواهند یافت و هم مثل سه دهه گذشته آب از آب تکان نخواهد خورد. البته این به آن معنی نیست که جنبش عدالت خواهانه و مدنی ایران چشم انداز امیدوارکننده ای نخواهد داشت. بلکه به این معنی است که این جنبش ماهیتا سال ها است از سطح مطالبات و توقعات اپوزیسیونی مثل مجاهدین خلق گذر کرده است و به دنبال راه حل های اساسی تر و فراتر از دیدگاه های جزمی و ایدئولوژیک است. توقع حداقلی ما از آقای نیابتی که اتفاقا اصرار عجیبی دارند خودشان را از سطح درک و فهم مجاهدین بسیار فراتر معرفی کنند این است که عملا راه و مسیر خود را چه به لحاظ دنباله روی از تحلیل های کلیشه ای مجاهدین و چه به لحاظ محتوای ایدئولوژیک مجاهدین جدا کنند و آن گونه که مدعی هستند فرسنگ ها از مجاهدین جلوتر هستند عملا حرف و حدیث تازه ای در باب جنبش نوین ایران ساز کنند.

مکاتبه ی بهار ایرانی با مسعود بنی صدر 25 اردیبهشت 1387

مکاتبه ی بهار ایرانی با مسعود بنی صدر

همه ما کم و بیش از آن گذشته خاطره هایی از این دست به ایام میانسالی آورده ایم. شاید خوش آیندترین این خاطره برای تو همان رفتن به اطاق پدر و آرام گرفتن در آغوشش و آن تک بوسه ای باشد که وعده گاهش فقط یکبار در سال و آن هم روز عید بوده است. از آن روزها تا اکنون میانسالی انبوه و انباشته از عیدهایی است که در پس هر کدامشان قد کشیده ایم و پشت لبمان سبز شده و بعد عاشق شده ایم. در این تجربه همگانی و شیرین اما یا به وصال رسیده ایم و یا به قول رولان تا پایان عمر در از دست دادنش حسرت خورده ایم. رشته کلام از دستم گرفته شد. داشتم می گفتم در این روزها و ایام مردم بی آنکه هم را بشناسند فقط می دانند ایرانی هستند و همین برای ادای احترام و خویشاوندی شان کافی است.

گریز از خود واقعی، گریز از حقیقت است 16 اردیبهشت 1387

گریز از خود واقعی، گریز از حقیقت است

به زبان ساده تر می خواهم بر شکاف عمیق و تعمق برانگیز میان شخصیت حقیقی و شخصیت مجازی تان انگشت بگذارم. باز کردن این موقعیت حساس و بعضا پر چالش و سوال برانگیز اگر کمی نسبت به خودتان جدیت داشته باشید و نسبت به جایگاه واقعی تان حساسیت لازم، می تواند به بازگشت و احیای دوباره و حصول به وزن واقعی تان چه از موضع یک عضو اپوزیسیون و چه از موضع یک آرمان گرای واقع بین و آماده به تغییر تاثیرات تعیین کننده ای بگیرید. کمااینکه پیش از شما نیز کسانی بوده اند که در چنین موقعیت هایی با درک واقعیت امر پیش از اینکه بر تشخص عاریه ای و اعتباری خود اصرار و پافشاری داشته باشند

این بار قبل از مجاهدین به من فرصت دفاع بدهید 26 فروردین 1387

این بار قبل از مجاهدین به من فرصت دفاع بدهید

اگر قرار باشد در نقطه مقابل مجاهدین من و شمای نوعی هم دقیقا به همین شیوه متوسل و مقابله به مثل بکنیم بفرمائید تفاوت ما با مجاهدین در کجا ماده و عینی خواهد شد. همه حرف ما با مجاهدین سوای اختلافات ایدئولوژیک در روش های رفتاری است. اینکه مجاهدین بابت این تفکر یکسونگرانه و جزمی چه میزان قربانی گرفته اند شما حتما بهتر می دانید. بنابراین برای نقد یک منش و روش غلط الزاما باید با منش و روش متفاوتی و هر چند پرهزینه و دراز مدت تن داد. منش های دمکراتیک به همین دلایل ماندگار و نهادینه شده اند. آنچه حقیر روی آن تاکید داشتم دقیقا در راستای تطبیق دو گونه رفتار و منش یا به عبارتی مقایسه دو تئوری و عمل بود.

سنت یکسویه نگری به مجاهدین را پایان دهید 20 فروردین 1387

سنت یکسویه نگری به مجاهدین را پایان دهید

اما مجاهدین در مواجهه با رسانه های آزاد با تقسیم بندی دو قطبی آنها به خودی و غیر خودی مجال هر گونه تعامل با مخالفین و منتقدین و بعضا طرفداران خود را مسدود کرده اند. با درک این ضرورت و از سر ناگزیری اخیرا مجاهدین به تاسی و الگوبرداری ناشیانه ای از نوع سیمنارهای سیاسی در اشرف مبادرت نموده اند که در نوع خود جالب و دیدنی است. فی المثل با طرح موضوعی اعضای سازمان از زوایای مختلف درباره آن صحبت می کنند و به تناوب از حاضرین خواسته می شود درباره موضوع و محتوای سخنرانی ها سوالات و ابهامات خود را مطرح کنند.

مفهوم شرایط عینی در پیام نوروزی رجوی 20 فروردین 1387

مفهوم شرایط عینی در پیام نوروزی رجوی

تبیین این بخش از پیام رجوی را به زبان اختصاصی و ایدئولوژیکی مجاهدین می توان معادل این مفاهیم تلقی کرد. شرایط عینی را به مثابه آمادگی برای سرنگونی یا همان نقطه کیفی انفجار و در ادامه خیز دمکراتیک را معادل محقق شدن تغییر کیفی یعنی سرنگونی تعبیر و تفسیر کرد. اما اینکه این ادعا تا چه میزان بر زمینه های عینی و مبتنی است، دقیقا همان پاشنه آشیل ای است که مجاهدین بیش از دو دهه کماکان بر سر اثبات درستی و علمی بودن آن در تئوری بافی چانه می زنند ولی عملا مقهور واقعیت زمخت بیرون از ذهن خود شده اند.

مجاهدین، فرقه ها و برخورد با نخبگان اجتماعی و سیاسی 05 فروردین 1387

مجاهدین، فرقه ها و برخورد با نخبگان اجتماعی و سیاسی

لازم به توضیح است که در زمان طرح این ادعا، سازمان جاسوسی مورد نظر مجاهدین اساسا وجود خارجی ندارد. در این رابطه می توان به نمونه های دیگر و با کیس های مختلف اشاره کرد که مجاهدین افراد حقوقی و نهادهای مدنی را با اتهامات مشابه مورد شماتت قرار داده و عجیب اینکه تا اکنون با واکنش جدی و قضایی مواجه نشده و همین امر سبب ادامه این روند و حتی تشدید آن شده است. در جریان بازی های جام جهانی 1998 فرانسه محمدمحدثین مقامات فرانسوی را متهم به همکاری ناسالم با مقامات امنیتی ایران جهت ممنوعیت ورود مجاهدین به فرانسه نموده بود.

حقیقت درام، یا درام حقیقی – رابطه ارسطویی سازمان مجاهدین با حقیقت 26 اسفند 1386

حقیقت درام، یا درام حقیقی – رابطه ارسطویی سازمان مجاهدین با حقیقت

مادر بتول می گوید شانزده سال است دو فرزندش را ندیده است. و مجاهدین حاضر نیستند به این سوال ساده و ابتدایی پاسخ بدهند، در منطق کدم انقلاب، آرمان، دین و ایدئولوژی می توان به بهانه و عده سرخرمن مدینه فاضله، مادری را 16 سال از حق مادری و کمترین ارتباط با فرزندانش محروم کرد؟! – مادر بتول می گوید، مجاهدین از دادن کمترین اطلاعات درباره مکان فرزندانش امتناع می کنند. و مجاهدین به این سوال ساده پاسخ نمی گویند، که فرزندان بتول حق او هستند یا حق مجاهدین؟!

ریزش از بدنه به راس مجاهدین سرایت کرده 23 اسفند 1386

ریزش از بدنه به راس مجاهدین سرایت کرده

می توان زندگی فرقه ای ده ها امثال نادره افشاری ها، معصومه یگانه ها، مرضیه قرصی ها، شالچی ها، ملک ها و… را مرور کرد و به این سوال بنیادی رسید برای کدام هدف، به چه قیمتی، از کیسه چه کسانی و تا کی؟ چهره شکسته و غمزده بتول سلطانی و چشمان مضطرب و بهت زده اش و درددلهای متاثرکننده اش بیش از هر چیز یک دادخواهی تاریخی را فریاد می کند. سخن گفتن از بحران داخلی مجاهدین و ریزش قریب الوقوع بهمن وار آن به هر حال اتفاق خواهد افتاد. که اگر نیفتد باید به علیت و عقلانیت و خیلی چیزها تردید و شک کرد. اگر قرار بود رجوی و مجاهدین به بهای چنینی هزینه های سنگینی دوام و بقا بیابند به گمانم دوران فراعنه و برده داری و… کماکان ادامه می یافت. بتول سلطانی دقیقا خود را از موقعیتی جدا کرده است که ظاهرا بر اساس تحلیل های رجوی منطقا به دلیل تشخص و شخصیت کاذبی که به امثال او داده جای هر گونه تردید و شک و جدایی را مسدود می کرده،

انگلستان، بر سر دوراهی چالش یا سازش با سازمان مجاهدین 06 بهمن 1386

انگلستان، بر سر دوراهی چالش یا سازش با سازمان مجاهدین

فرض دیگر این است که انگلیسی ها پذیرفته اند سازمان مجاهدین وارد فاز بازنشستگی شده است. پذیرش این فرض و بعضا از موضع انسانی الزاماتی را به همراه دارد که به نظر می رسد به تدریج و تلویحا پاره ای از جناح های داخلی انگلستان به آن تن داده باشند. با این احوال کماکان تاکید می شود ضرورت مونیتورینگ مجاهدین در هر شرایط سیاسی و مکانی یکی از مبرم ترین و اصلی ترین وظایف است.

blank
blank
blank