شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
نامه خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا 01 اردیبهشت 1388

نامه خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا

من دو دهه از عمر خود را با این سازمان گذرانده ام و خوب میدانم که افراد مستقر در پادگان اشرف که مانند یک زندان اداره میشود چه وضعیتی دارند. من در اواخر سال 2006 توانستم از اشرف با به خطر انداختن جانم فرار کنم و خود را به مقر نیروهای آمریکایی در نزدیکی آنجا برسانم و به مدت یکسال به آنها پناهنده شوم. عاقبت من توانستم در بغداد مستقر گردم. حال من تلاش میکنم تا به جداشدگان سازمان مجاهدین خلق در عراق کمک کنم.

مشاور امنیت ملی عراق دعاوی مجاهدین را رد کرد 25 فروردین 1388

مشاور امنیت ملی عراق دعاوی مجاهدین را رد کرد

دفتر مشاورامنیت ملی عراق به ادعای سازمان مجاهدین خلق در این خصوص که نیروهای عراقی از ورود پزشکان (به داخل پادگان اشرف) جهت انجام عمل جراحی فوری ممانعت کرده اند پاسخ داد. دولت عراق مجددا اعلام می دارد که به ضمانت های خود مبنی بر تهیه همه نیازهای انسانی ساکنین اشرف از قبیل تامین بهداشت، غذا، دارو و هر نوع نیازمندی زندگی روزانه و درمان دربیمارستان های استان دیالی و بغداد به ویژه در حالت های اورژانسی و تامین امکانات پزشکی جهت انتقال بیماران پایبند است

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت یازدهم 23 فروردین 1388

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت یازدهم

رجوی وقتی از زندان آزاد شد، چند سخنرانی در امجدیه و جاهای دیگر ایراد کرد. شاخصی که می توان به استناد آن ادعا کرد رجوی فاقد صلاحیت رهبری سازمان و در ادامه آنگونه که خودش ادعا کرده نماینده یک خلق در زنجیر باشد، همین بود که به محض آزادی، تمایل مفرطی به اینکه خودش را رهبر کل جنبش و انقلاب معرفی کند نشان داد و سعی داشت تا دیگران این سمت خود انتصابی او را به رسمیت بشناسند.

پادگان های مریم و اشرف – قسمت چهارم 16 فروردین 1388

پادگان های مریم و اشرف – قسمت چهارم

سالهایی که من در پاریس بودم متوجه شدم با توجه به اینکه افراد عموما از لایه های بالای تشکیلات و عضو شورای رهبری بودند و از فیلترهای زیادی برای آمدن گذشته بودند، با این حال همه دارای پاسپورت های جعلی بودند و هویت واقعی نداشتند. با این وجود پاسپورت ها همه جمع می شد تا به این ترتیب راه و امکان خروج به هر شکل ممکن بسته شود.

پادگان های مریم و اشرف – قسمت سوم 15 فروردین 1388

پادگان های مریم و اشرف – قسمت سوم

اصلا کسی حریم و چیزی به عنوان حوزه فردی ندارد. از همان بدو ورود هم به او می گویند و هم در عمل تحت عنوان تضاد بین فرد و جمع به او آموزش می دهند که تمام خواستهای فردی باید به نفع جمع کنار گذاشته شوند. به همین دلیل از همان بدو ورود هر کس باید وسایل شخصی خود از قبیل طلا- خانه – ماشین و… را به سازمان بدهد و هیچ حریمی به عنوان مالکیت فردی ندارد.

پادگان های مریم و اشرف – قسمت دوم 10 فروردین 1388

پادگان های مریم و اشرف – قسمت دوم

ساختمان های مقر اشرف بیشتر حالت پادگانی دارد. ولی در مقر مریم به تناسب آنجا ساختمان ها همه شیک و با معماری اروپایی ساخته شده اند. ولی محتوای این دو ظرف تفاوت چندانی با هم ندارند. مثلا در خالص مکان مشخصی برای نشست ها وجود دارد، در اوورسورواز هم به تناسب معماری اروپایی همین مکان خاص ساخته شده است.

تفاوتی میان پادگان های مریم و اشرف نیست 28 اسفند 1387

تفاوتی میان پادگان های مریم و اشرف نیست

سازمان بسیاری از افراد مهاجر را از طرق مختلف به تور انداخته و به داخل پادگان های خود کشانده بود. بنابراین لازم بود بیش از هر چیز آنها را به گونه ای تربیت و مغزشویی بکند که تحت هیچ شرایطی به قول رجوی هوایی نشوند و هوس بیرون رفتن از هر یک از این دو مقر را نکنند. پس لازم بود این افراد بیگناه ابتدا از هر لحاظ خلع سلاح بشوند یعنی تحت اراده و در اختیار کامل رجوی قرار بگیرند.

نامه خانم عاطفه نادعلیان به خانم بتول سلطانی 26 اسفند 1387

نامه خانم عاطفه نادعلیان به خانم بتول سلطانی

یکی از مشکلات پیروان فرقه ها تا جایی که مطالعه کرده ام اینست که بعد از جدا شدن از فرقه جسارت بیان مفسده و جنایات رهبر فرقه و آنچه که در درون فرقه اتفاق افتاده است را ندارند و سعی میکنند تا خاطرات تلخ خود را به ورطه فراموشی بسپارند. آنان از اینکه خود را داوطلبانه و همچون برده در تملک کامل رهبر فرقه قرار داده اند دچار شرم بوده و زبان به بیان حقایق نمیگشایند، حال آنکه این خاطرات هر چند مشمئز کننده و شرم آور باید برای انتقال به نسل های بعدی مطرح و بیان شوند تا دیگران در چنین دام هایی که توسط شیادان مردم فریب پهن میشوند نیفتند.

در فرقه رجوی همه چیزحول رهبری شکل می گیرد 07 اسفند 1387

در فرقه رجوی همه چیزحول رهبری شکل می گیرد

در فرقه رجوی هر فردی مرکب از یک کسر است. کسر یعنی هر فردی شامل یک صورت کسر و یک مخرج کسر است. می گویند صورت کسر مریم و مخرج کسر مسعود است. صورت کسر در یک معادله مساوی با نفس و مخرج کسر برابر با خون است. یعنی فرد تا وقتی که زنده است و نفس می کشد باید به اسم مریم و برای مریم کار کند و وقتی دستور داده می شود که خون اش ریخته شود، آن لحظه ای است که مسعود چنین می خواهد.

قدیسه های شورای رهبری مجاهدین 08 بهمن 1387

قدیسه های شورای رهبری مجاهدین

الان من فکر می کنم یکی از دلایلی که علیرغم همه صحبت هایی که من با رسانه های خارجی کردم یا فعالیت هایی که در بنیاد خانواده سحر دارم، اگر توجه کنید، می بینید که سازمان هیچ موضع گیری سر من نمی کند. این کار را برای چه نمی کند؟ در حالی که برایش خیلی راحت و ساده است که جعل سند کند یا هر اتهامی را ببندد و بگوید ولی هیچ موضع گیری نمی کند، چرا؟ به خاطر اینکه نمی خواهد این موضوع دامن زده شود و در داخل خودش افراد متوجه بشوند که از این قدیسه ها و افرادی که تا این میزان در ذهنشان اینها را مقدس کرده اند یک نفر فرار کرده است.

عامل عملیات انتحاری مجاهدین خود را تسلیم کرد 02 بهمن 1387

عامل عملیات انتحاری مجاهدین خود را تسلیم کرد

یکی از افراد سازمان تروریستی مجاهدین خلق بعد از اینکه نتوانست در داخل یک پایگاه نیروهای امنیتی عملیات انتحاری انجام دهد خود را تسلیم نیروهای عراقی کرد. هدف از برنامه ریزی برای چنین عمل شنیعی تحت فشار قرار دادن نیروهای امنیتی عراقی و فراهم آوردن باتلاقی برای آن هاست چرا که این نیروها در حال حاضر مسئول امنیت و سلامت ساکنین پادگان هستند.

مجاهدین اجازه نمی دهند فرد به جامعه بیرون فکر کند 28 دی 1387

مجاهدین اجازه نمی دهند فرد به جامعه بیرون فکر کند

سازمان خیلی حواس جمع کار می کند. یعنی یک چیزی که بحث سیاسی در آن باشد و از طرفی هم قیمتی هم برایش نداشته باشد از طرفی هم فرد با خانواده اش تماس پیدا نکند یعنی سازمان همه جانبه روی این موضوعات انرژی مکفی می گذارد که یک وقت فرد نتواند هوای جامعه عادی به ذهن اش بزند. یا در اصطلاح دیگر تشکیلاتی شان متوجه این هستند که فرد لب پر نخورد.

blank
blank
blank