فروش قرارگاه اشرف
امیدوارم قرارگاه اشرف را با نیروها به فروش برسانی تا از دست آنها راحت شوی. واقعاً که مسعود خان اشتباه کردی عقب نشینی تا کجا , یادم هست یک روز به آمریکاییها خوش رقصی کردی و سلاح تحویل دادی , همان سلاح که می گفتی اینها از خون شماهاست دادی رفت و چند روز بعد دعوت از عراقیها که حمایت کننده های ما هستند و پادگان را شهر اشرف نامیدید. و نیروها را شهروند عراقی و امروز هم که حدود 6 سال می گذرد، فروش زمین پادگان به عراقیها
تغییر ۱۸۰ درجه ای رهبران فرقه رجوی ها
این روزها در سیمای به اصطلاح آزادی فرقه دیگر بر علیه عراقیها چیزی گفته نمی شود و در این شرایط خیلی برجسته است و باید سوال کرد چرا آقایان و خانمها! یک مرتبه 180 درجه چرخش کردند. مگر همان عراقیها نیستند که در ماه گذشته از آنها با عنوان نیروهای قدس یاد می کردید و یا به آقای نوری مالکی مارک ایرانی بودن می زدید ولی امروز اینها از زبان شما نمی افتند و تغییر کردید , چه چیزی شما را از رادیکالی در آورده است.
صبر جمیل اعضاء مجاهدین به امید رهایی
سالها پیش زمانی که در کنج زندان انفرادی تنها و بی کس بودم , امیدم را هرگز از دست ندادم و صبر و تحمل پیشه کردم, بله” صبر جمیل” که همیشه مسعود می گفت از زندانهای انفرادی اش شروع و هنوز ادامه دارد , تا روزیکه این باصطلاح رهبر! (منظور همان حسن صباح قلعه الموت امروزی) به سزای جنایاتش در دادگاه عدل الهی برسد و آن روز” صبر جمیل” بپایان خواهد رسید.جوانان پاک این میهن که در طی سالهای اسارت خاموشی گشته اند و با تنی سرد و خون آلود در عمق دیگ های داغ عراق آرمیده اند , منتظرند و رسالت آنها نیز بر دوش ماست و سنگینی می کند.
مجاهدین و ترس از ۳۶ نفری که در دست عراقی ها هستند
رهبران فرقه از این ترس دارند که همگی آنها یک دوره در زندان باشند و آنها همان کسانی هستند که در کمپ اشرف سربازان و افسران عراقی را زخمی و کشته اند. و تا ماجرای آنها حل وفصل شود مدتی طول خواهد کشید و ممکن است تمام نفرات دستگیرشده تشکیلات را دور بزنند و خودشان تصمیم بگیرند از عراقی ها درخواست انتقال به ایران را بدهند و آمدن آنها به ایران و قرار گرفتن در یک محیط آزاد، افشا گری جدیدی توسط همان نفرات که در لایه MO می باشند
نوید جدایی از فرقه رجوی و پیروزی در مسیر زندگی
آن روز که ما از فرقه رجوی جدا شدیم شما به ما نگاه می کردید و گفتید اگر در تصمیم خودتان پیروز شدید به کبوترهای سفید بگوئید که ما موفق شدیم و ما اسیران هم دنبال شما بیاییم و امروز این را به شما می گویم آری می توانید به یک زندگی سعادتمند برسید و تصمیم بگیرید از گذشته فرقه دور شوید و خودتان را از لجن هایی که دورتان را گرفته رها کنید و فقط به پیروزی فکر کنید , در هرجا باشید پیروز هستید واین حق شماست
بعد از اتمام وقت دولت عراق به فرقه رجوی
اما نکته جالب اینجاست که در حال حاضر رهبران فرقه در عراق عملیات ها را راه می اندازند از طریق همان نفرات سابق حزب بعث که هم آموزش دیده هستند وهم آشنایی کامل به عراق دارند و تمام این کارها برای این است که دولت عراق را وادار کند به اینکه حضور فرقه در عراق را بپذیرد، رهبران فرقه این تئوری را بعد از پیروزی انقلاب ایران در سال 1979 در ایران انجام دادند و نتیجه نگرفتند و می خواهند شانس خود را در عراق امتحان کنند و مطئن هستم که باز هم شکست خواهند خورد
روزهای آینده فرقه رجوی و درماندگی های پیش رو
در کشور عراق نیز بدنبال رحلت جناب عبد العزیز حکیم و انتخاب جایگزین ایشان و موضعگیری 10 حزب عمده کردی , جمهوریخواه و چپ عراق و برگزاری اجتماعات و همایش های متفاوت برای اخراج فرقه مجاهدین خلق با توجه به اتمام مدت یکماهه از سوی پلیس عراق رنگ و سرعت بخصوصی بخود گرفته است. اعتصاب غذای نفرات قدیمی و معدود سازمان در اردوگاه جدید عراق (اشرف) به جهت انحراف نگاهها به قرارگاه سازمان، کسب مظلومیتهای سیاسی لازم فی الواقع دیگر بعد از 30 روز حنایی بخود نداشته است.
درد دل مادری رنج کشیده (مادر مهری، ناهید و محمود سعادت)
حالا بچه هایم در بند اسیر مسعود ومریم هستند. بعداز چند سال رنج ودرد و نگرانی و اضطراب حالا مصیبت دیگری گریبان گیر بچه های من شده اول از خدای رحمان ورحیم بعد، ازسازمان حقوق بشر وصلیب سرخ جهانی و از سازمان ملل متحد ویا هر سازمان دیگر که می توانند کاری برای بچه ها بکنند دریغ ننمانید خودشان رایک لحظه جای ما خانواده بگذارد ومارا از نگرانی ودرد وزخم چندین ساله برهانند.
از تاسیس تا تعطیلی سازمان مجاهدین
استفاده افراد مرید طوری بود که دردرون فرقه نفرات را سرکوب وشکنجه وهزارویک مارک به نفر ات می زدند وگاه همین مریدین نفر را سربه نیست می کردند ودر خارج از اشرف نیز برای خود سوزی وعملیات تروریستی استفاده می کرد. رجوی بعد از شکست در سیاسی گری خود از هیچ چیزی فرو گذار نکرد ودر اشرف با کمک صدام وسایل نظامی دریافت کرد ولی در درون فرقه به نفرات القاء می شد که یک دولت می باشد. وچون برای نفرات موجود راه برون رفت وجود نداشت مورد سواستفاده سیاسی فرقه ای رجوی قرار گرفتند.
سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین، واقعیت وشکست ها
دجالیت مجاهدین در وقایع 28 و 29 جولای 2009 و ورود پلیس عراق به قرارگاه اشرف با هدف ایجاد ایستگاه پلیس عراق آن هم با اطلاع رسانی از سالها و ماههای قبل و گسیل کردن نفرات کتک خور و کتک زن با هدف ایجاد درگیری حتی با پرت کردن افراد به زیر چرخ خودروهای پلیس عراق , حمله به نیروهای عراقی و خودزنی و نهایتاً ریخته شدن خونها تا مگر چند صباحی هم شده آن ملعبه بازی های بعدی سران بی وجهه مجاهدین باشد.
رهبران مجاهدین و تحمیل اعتصاب غذا به اعضاء
رهبران فرقه بارها اعلام کردند که شهید شدن برای سازمان سرمایه است و بدین طریق سود خودش را در خارج بین هواداران می برد که بچه ها در عراق درگیر هستند و شما باید کمک کنید وبا استفاده از احساسات نیروهای خارج از کشور برای نظارت و دریافت پول سازماندهی می کرد و این کمکهای مالی به سازمان سرازیر می شد و رهبران فرقه برای خودشان شرکت های چند منظوره در خارج درست می کردند که برای بعضی هواداران این شرکتها روشن است اما بعضی نمی دانند که سازمان چه سرمایه هایی در آن کشورها دارد.
فاجعه انسانی توسط رهبران فرقه رجوی
مثل گذشته که مریم رجوی در پاریس دستگیر شد و خودسوزی هایی که توسط رهبران این فرقه ایجاد شد ولی اگر صحنه های آن خودسوزی ها را نگاه کنید به وضوح میتوان دید که رهبران این فرقه نفر را وادار به این کار کرده و امروز همین کار را در اشرف به انسانهای در بند می خواهند پیش بیاورند و اساساً این فرقه با صلح نمیتواند زندگی کند