جشن میهمانی تروریست های مجاهدین
علیرغم محکوم نمودن تمام ممالک و دولت ها در رابطه با فاجعه ی انسانی 11 سپتامبر و دادن پیام های همدردی و تسلی دادن بازماندگان و ابراز همدردی با خانواده های قربانیان، در گوشه ای از خاک عراق گروهی که نام خود را مجاهدین خلق گذاشته اند برای کشته شدن هزاران نفر و ریختن خون کودکان، زنان و مردان بیگناه در برج های دو قلوی نیویورک شادی کردند، به برگزاری جشن و سرور پرداخته…
کشتار بیگناهان و شادی جنون آمیز رهبر عقیدتی مجاهدین
مریم سخنرانی خود را آغاز نمود. او بروشنی اعلام نمود که این فاجعه تروریستی به نفع مجاهدین خلق تمام خواهد شد چرا که توجه آمریکا را به افغانستان جلب کرده و حداقل تا مدتی عراق و صدام حسین را فراموش خواهند کرد. او سپس عمل بمبگذاری انتحاری را به ایدئولوژی اسلام! ربط داد و گفت که تنها این نوع ایدئولوژی میتواند چنین مأموریت پیچیده ای را به انجام برساند. بسیاری از اعضای مجاهدین خلق که در آن اجتماع حضور داشتند در خصوص وقایع آن روز و آن اجتماع زمانی که از گروه جدا شدند شهادت داده اند.
یازده سپتامبر و نعل وارونه مجاهدین
به عنوان یک عضو جدا شده از سیطره ی فرقه رجوی معتقدم داستان دموکراسی خواهی مجاهدین و شعار راه حل دموکراتیک سردمداران آن همانند مردار سگ در نمکزار است و نیز تاکید دارم اگر خانم مریم رجوی برای بازمانده های واقعه 11 سپتامبر اشک تمساح میریزد گوشه چشمی هم به بستگان و بازمانده های افراد اسیر در قلعه مخوف اشرف بیاندازد که بیش از بیست سال است بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی شان از دیدن فرزندان و عزیزان خود و یا هر گونه تماس با آنها محروم مانده اند.
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت سیزدهم
در یک مقطع مسئولین سازمان تصمیم عجیبی گرفتند این مبارزین اعم از زن و مرد که به ظاهر در تمامی بحث ها با هم اشتراک داشتند اما اینبار باید بکارگیری کلمات برای برادران و خواهران مجاهد فرق کند!! برادران = نرینه وحشی و خواهران = مادینه!!. واقعاً این بحث های بی معنا و مضحک به زعم رهبر عقیدتی منسجم و علمی بودند و اما باید اعتراف کرد رجوی خود نمونه عینی یک نرینه ی وحشی تمام عیار بود و نه نفرات فریب خورده و مورد ستم واقع شده.
آقای کریم قصیم نمونه ی عینی تفکر فرقه ای – قسمت اول
حضور آقای کریم قصیم به عنوان نماینده مجاهدین خلق و به اصطلاح شورای ملی مقاومت در برنامه های تلویزیونی و تامل در نوع رفتار و برخورد غیر متعارف و پرخاشگرانه ی ایشان در این گفتگوها در حقیقت پی بردن به عمق فاجعه ای است که در مناسبات مجاهدین و لایه های زیرین این گروه خشن و بنیادگرا در جریان است. اینکه آقای کریم قصیم محصول و پرورش یافته ی تشکیلاتی ست که با دنیای مدرن و هنجارهای فکری و رفتاری آن سر ستیز دارد
تناقض گویی و سر در گمی های لرد کوربت
باورمندی به دگرگونی اساسی در کیفیت تفکر سیاستمداران کهنه کار انگلیسی چون لرد کوربت که همه ی ارزش های انسانی و دموکراتیک را فدای منافع سیاسی یا باندی میکنند در ذهنیت اندیشمندان جوامع انسانی نفوذ خود را از دست داده است چرا که انتقاد در مفاهیم انتزاعی فرو رفته، نظریه و عمل، اندیشه و رفتار، راه خود را از یکدیگر جدا ساخته اند. تحلیل تاریخی رویدادها، پدیده ها و مفاهیم که در گذشته مبتنی بر تجربه ی عینی بود هم اکنون تحت تاثیر منافع باندی و در مسیر اهداف نامشروع سیستم سرمایه داری جهانی قرار گرفته است.
تاملی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف – قسمت ششم
مجاهدین اهل گفتگو نیستند این اثبات شده است سالها ما در اشرف بودیم و میدانیم سران مجاهدین حتی حاضر نیستند با نیروهای خودشان که منتقد یا متناقض به خط مشی، ایدئولوژی و رهبری سازمان شده اند وارد گفتگو شوند آنها فقط سعی دارند از زور و فشار استفاده کنند.
خانم شادی صدر، چه کسی به ماکیاولیسم اعتقاد دارد؟
از این فرصت استفاده می کنم و خانم شادی صدر را به گفتگو با تک تک جدا شدگان مجاهدین که تحت نظارت مقامات صلیب سرخ به ایران بازگشته اند و هم اکنون در ایران در کمال آرامش و نشاط به همراه خانواده هایشان زندگی میکنند دعوت کرده تا از طریق گفتگو و یا ملاقات حضوری دریابند که تا چه حدودی و به چه وسعتی واقعیت را در گفتگو با خانم ناجیه غلامی مجری برنامه شبکه فارسی بخش بی بی سی وارونه نشان دادند و از ” ضد واقعیت” سخن گفتند.
گفتگوی اعضای جدا شده مجاهدین درباره ی ترفندهای سران مجاهدین ـ قسمت یازدهم
جالب است وقتی شما می خواستید بعد از ده سال از اشرف خارج شوید و به ایران بازگردید فهیمه اروانی و سایر مسئولین سازمان به شما می گفتند به ایران نرو ما فرزندت سعید را به اشرف خواهیم آورد!! بازی با احساسات یک مادر محروم کردن او از فرزندش و محروم کردن فرزند از مادرش برای ده سال و بعد بازیچه قرار دادن احساسات یک مادر از نظر مسئولین سازمان اصلا مهم نبود آنها برای رسیدن به هدفشان انسانیت را زیر پا میگذارند. این مسائل واقعا ناراحت کننده است.
میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت چهل و چهار
مسئولین سازمان ترفند خاصی را بعد از هر بحث و نشست بکار میبردند در یک سر فصلی بعد از طرح بحث برای مثال خانم مرضیه نظرش را می گوید بعد سعید و یا ناصر حرف میزنند و مسئولین می گفتند گزارش کتبی بنویسید و جمعبندی از گزارش های افراد می کردند و بعد کلمه یا اصطلاحی را ابداع می کردند و نتیجه گیری می کردند که به غیر از بحث علی الدوام دیگر هیچ راه حلی جواب نمی دهد؟!!
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت دوازدهم
مسعود رجوی یک بلوف زن تمام عیار است او تمام توان خود را بکار گرفت و از نفرات مشخص کمک خواست که نگذارید افراد خواهان خروج از مقرهای سازمان در عراق خارج شوند او در نشست گفت: جواد باغبان می خواهد از اینجا برود او نادان است خواهرش شهید شده است. خودش این همه نقطه مثبت دارد چرا می خواهد برود، آیا این سوال منطقی نیست که به ذهن افراد بزند کسی که می خواست ارتش را منحل کند چرا از خروج داوطلبانه افراد از اشرف واهمه دارد؟
تاملاتی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف – قسمت پنجم
همانطور که دوستان توضیح دادند رهبران مجاهدین با زدن تهمت و انگ به ما جدا شدگان در واقع ترس خود را به نمایش گذاشتند وقتی ما از طریق بلندگوها با دوستان خودمان که در اشرف محبوس هستند حرف میزدیم آنها را راهنمایی کرده و راه چاره را به آنها می گفتیم در باره ی واقعیت هایی که در بازگشت به ایران با آن مواجه شدیم سخن گفتیم مطمئن بودیم ذهن نفرات درگیر شده به فکر فرو خواهند رفت