خانم کاترین اشتون و شانتاژ فرقه ی مجاهدین

"کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مشاوری منصوب کرده است تا جوانب گوناگون سرنوشت اعضای مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف در عراق بررسی شود. سخنگوی کاترین اشتون گفت که ژان دو رویت، سفیر سابق بلژیک در این اتحادیه، مامور اینکار شده است."
منبع سایت رادیو فردا (امریکا)
چهارشنبه ۶ مهر ۱۳۹۰ – ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۱
بی تردید اقدامات حقوقی و انسانی برای رفع مشکلات پدید آمده در اسارتگاه اشرف رفتاری مطلوب و سازنده است. اما بایستی به مسئولیت های انسانی و دموکراتیک در رابطه با تصمیم ها و اقدامات خود وقوف کامل داشت. سرنوشت اعضای مجاهدین که تحت سیطره ی رهبر عقیدتی مجاهدین در اشرف بسر میبرند برای همه ی کسانی که نگران وضعیت آنان هستند از جمله خانواده هایشان در ایران و فعالان انجمن نجات که برای خروج و انتقال افراد از اشرف در بعد از سرنگونی رژیم صدام دست به فعالیت های خستگی ناپذیر زده اند، اهمیت انکارناپذیر دارد. اما آنچه هم اینک برای خانم کاترین اشتون بایستی پر واضح باشد بررسی گذشته و سوابق رهبران مجاهدین در بیش از سه دهه است و اینکه آنان چگونه با شانتاژ، ترفندهای خاص و غیر انسانی افراد را در اسارتگاه اشرف در شرایطی غیر دموکراتیک قرار داده و امکان هر گونه ارتباط آنان را با جهان خارج و حتی خانواده هایشان در ایران محروم و سلب کرده اند. تعداد بیشماری از کادرهای تشکیلاتی و اعضای با سابقه مجاهدین پس از خروج یا فرار از اسارتگاه اشرف که به ایران بازگشته یا در کشورهای اروپایی اقامت کرده اند با انتشار مقالات، کتاب و خاطرات و نیز در گفتگو با خبرنگاران رسانه های غربی از مناسبات غیر دموکراتیک و سرشار از خشونت مجاهدین و اسارتگاه اشرف سخن میگویند. افراد جدا شده ی مجاهدین با ارائه اسناد، فاکت های روشن و غیر قابل تردید به شکنجه ی سیستماتیک روانی و فیزیکی افراد در اشرف اشاره و تاکید دارند. آنان تصریح میکنند تعداد زیادی از افراد حاضر در اشرف به شکلی اجباری در آنجا ماندگار شده اند و اگر کمترین روزنه ای برای عناصر مجاهدین فراهم آید در خروج از اشرف فرصت ها را از دست نخواهند داد. براین اساس میبایست به خانم اشتون یادآوری کرد هر گونه اقدام سازنده در رابطه با بررسی وضعیت عناصر مجاهدین در اشرف و ارائه ی راهکار مطلوب بدون لحاظ رویدادهای مربوط به مناسبات درونی مجاهدین امکانپذیر نخواهد بود. ضمنا مایلم خانم کاترین اشتون را به مطالعه ی مقاله ی آقای عباس میلانی نویسنده چند کتاب، محقق و استاد دانشگاه در امریکا در نشریه ی اینترنتی " نشنال اینترست " توصیه کنم که معتقد است:
" مجاهدین سازمانی غیر دموکراتیک با پیشیشنه ی تروریستی است و در دوران حاکمیت صدام با رژیم بعثی بشدت همکاری میکرد " همچنین بهتر است خانم کاترین اشتون برای شناخت عمیق از آنچه که در لایه های زیرین مناسبات مجاهدین در اشرف میگذرد به این بخش از مصاحبه ی آقای میلانی با رادیو فردا تامل کند: • "… آقای میلانی، شما می‌گویید مجاهدین پس از حمله آمریکا به عراق با صدام حسین علیه آمریکا سازش کردند، اما از طرفی می‌دانیم مجاهدین با آمریکا همکاری هم کردند و اولین کسانی بودند که از پرونده هسته‌ای ایران خبر دادند. آیا آمریکا این مسئله را نمی‌دانست؟ آمریکا بعد‌ها این را می‌دانست و سند من برای این همکاری اسنادی است که ارتش آمریکا از گزارش‌های جاسوسی و اطلاعاتی وزارت دفاع عراق کشف و علنی کرد. در این جلسه به طور مشخص [مسعود] رجوی با مقام بلندپایه وزارت دفاع دیدار می‌کند و گزارش این دیدار مستقیما به عدی، پسر صدام، فرستاده می‌شود و در آنجا رجوی توصیه می‌کند واحدهای مجاهدین را در مقابله با نیروهای مخالف رژیم در داخل عراق استفاده کنند و از این طریق واحدهای سپاه ویژه صدام حسین آزاد خواهند بود با نیروهای آمریکا مقابله کنند. نکته دیگری که باید در نظر گرفت حداقل در مورد این مقاله، این است که به گمان من به رغم این اشتباهات تاکتیکی و استراتژیک عظیمی که رهبری سازمان مجاهدین مرتکب شده، بدنه مجاهدین این طور نبودند. • از رهبری مجاهدین خلق بگذریم، اما فکر می‌کنید با ساکنان اردوگاه اشرف چه رفتاری باید کرد تا حقوق بشر آن‌ها زیر پا گذاشته نشود؟
افراد مجاهدین در اشرف باید از گزند استبداد درون‌سازمانی هم مصون باشند. من فکر می‌کنم منتقدین رهبری، کسانی که ادعاهایی در مورد رهبری دارند و خود رهبری، باید تحت حمایت و نظارت بین‌المللی فرصت یابند نظرات‌شان را مطرح کنند
یک بحث آزاد فارغ از فشار و خفقان و ترور به وجود آید و تنها بعد از یک بحث و انتخابات آزاد در بدنه سازمان، با این سازمان از نو ساخته شده به عنوان یک سازمان دموکراتیک برخورد شود. یعنی باید این‌ها تجربه دموکراسی به طور علمی داشته باشند. شما نمی‌توانید بگویید ما یک سازمان دموکراتیک هستیم، ولی ۵۰ سال است رهبری سازمان دست‌نخورده است. این‌ها اشتباهات عظیم تاکتیکی در این دوران مرتکب شده‌اند و هزاران نفر از جوان‌های مجاهد در این راه کشته شدند. عملیات نظامی حمله به ایران با هر معیاری هم بسنجید عملیات ابلهانه‌ای بود و نوعی خودکشی. مسئولیت جان این‌ها را چه کسی به عهده می‌گیرد؟ ۱۳۹۰/۰۶/۰۸
……………………………………………………. تصمیم و اقدامات خانم اشتون در رابطه با نوع مواجه شدن با مجاهدین و افراد مسنتقر در قرارگاه اشرف بی تردید مسئولیت های فردی و انسانی او را نیز یادآوری میکند. اینکه خانواده های افراد حاضر در اسارتگاه اشرف پس از سرنگونی رژیم صدام به شکلی مستمر و مداوم برای دیدار و ملاقات با بستگانشان به اشرف میروند هم اکنون نیز این روند ادامه دارد اما متاسفانه رهبران مجاهدین بدون رعایت موازین و مفاد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به خواسته های مشروع خانواده ها اهمیتی نمیدهند و تاکنون امکان هر گونه تماس و یا ملاقات خانواده ها را با فرزندان و بستگانشان در اشرف سلب کرده اند؟ بی شک، یکی از مفیدترین و انسانی ترین گزینه ها برای تعیین تکلیف اعضای مجاهدین که در اشرف مستقر هستند زمینه سازی دیدار، ملاقات، گفتگو و تبادل نظر آنان با اعضای خانواده هایشان است تا در فضایی آرام و مطلوب و تحت نظارت نهادهای ذیربط چون کمیته بین المللی صلیب سرخ بی آنکه از سوی رهبران مجاهدین تحت فشار باشند در باره ی وضعیت حال و آینده خویش دست به انتخاب بزنند و اگر افراد مستقر در اشرف خواهان خروج از اشرف باشند براحتی این امکان برای آنان و در حضور خانواده هایشان و مقامات صلیب سرخ میسر گردد. آرش رضایی
6/7/1390
رونوشت:
خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
دیدبان حقوق بشر
کمیته ی بین المللی صلیب سرخ دفتر تهران و ژنو

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا