شنبه, ۶ دی , ۱۴۰۴
نامه خانم حبیبی به دخترش پروانه ربیعی در آلبانی 19 مهر 1396

نامه خانم حبیبی به دخترش پروانه ربیعی در آلبانی

سلام! این چندمین نامه ایست که برای شما ارسال می کنم که شاید به من مادر دل شکسته جوابی بدهی نا سلامتی من مادرت هستم و به گردنت حق دارم این چه ظلمیست که نصیب من شده تاوان چه کسی را دارم پس می دهم حق ندارم با دخترم صحبتی داشته باشم زمانی که در […]

نامه مادران استان مرکزی به رئیس جمهور آلبانی 16 مهر 1396

نامه مادران استان مرکزی به رئیس جمهور آلبانی

رئیس جمهور کشور آلبانی آقای ایلیرمتا با سلام و احترام خدمت شما! این چندمین نامه ایست که برای مقامات بلند پایه آلبانی مکتوب و ارسال می کنیم شاید صدای ما به گوش دولت آلبانی برسد. چندین سال است فرزندان ما بدست فرقه ای بنام سازمان تروریستی مجاهدین در اسارت هستند. نزدیک به یک سال است […]

خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت پایانی 30 مرداد 1396

خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت پایانی

در قسمت دوم خاطراتم گفته بودم سران فرقه رجوی بشدت از کمپ تیف ترس داشتند بعد از خلع سلاح فرقه رجوی. شاخ باصطلاح شورای زنان فرقه شکسته شده بود و در نشست ها پاچه ما را نمی گرفتند و هر کسی در نشست های ضد بشری عملیات جاری و غسل سوژه می شد مسئول نشست […]

خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت دوم 19 مرداد 1396

خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت دوم

وقتی به بغداد رسیدیم کمی استراحت کردیم بعد از استراحت به ما شام دادند و به ما گفتند شام بخورید می خواهیم حرکت کنیم. شام خوردیم سوار ماشین شدیم دو نفر از نفرات فرقه با ما بودند و راه افتادیم در مسیر شروع کردن به صحبت کردن از مسعود و مریم رجوی یکی از آنها […]

نامه ای به پدرم محمد هادی یونسی در آلبانی 15 مرداد 1396

نامه ای به پدرم محمد هادی یونسی در آلبانی

پدر جان سلام! من محسن هستم امیدوارم حال شما خوب باشد این چندمین نامه ایست که برای شما ارسال می کنم که شاید جوابی به من بدهید از زمانی که بچه بودم شما را ندیدم و حتی نمی دانم چه شکلی هستید از کودکی زمانی که خودم را شناختم از فامیل های نزدیک سئوال می […]

آرزوهای ماندگار یک مادر 10 مرداد 1396

آرزوهای ماندگار یک مادر

گاه گاهی سایت های فرقه رجوی را هر چند که از آنها تنفر دارم مشاهده می کنم مدتی قبل سایت فرقه را مشاهده کردم مقاله ای را مشاهده کردم بنام حمید رضا نوری بر علیه خانواده اش مقاله ای نوشته بود مقاله را خواندم هر چه فکرش را می کنم برادرم سواد نوشتن مقاله را […]

جوابیه مسئول انجمن نجات استان مرکزی به فرقه رجوی 25 خرداد 1396

جوابیه مسئول انجمن نجات استان مرکزی به فرقه رجوی

در سایت فرقه درج شده که من با ارگانهای بین المللی بر علیه فرقه نامه نگاری می کنم و فرقه را افشا گری می کنم. بله درست است هر چه تا به حال گفتم کم گفتم. آنقدر فرقه رجوی را افشاگری می کنم تا برای همگان روشن شود عقب مانده ترین فرقه… فرقه رجوی است فرقه ای که انسانها را به اسارت می گیرد و ابتدایی ترین آزادی را از آنها سلب می کند و عمر آنها را به نفع خودشان به تباهی می کشاند.

نامه ای به شکوه قاسمی در آلبانی! 25 خرداد 1396

نامه ای به شکوه قاسمی در آلبانی!

چرا اجازه می دهی یک سری که از انسانیت بویی نبردند برای شما تصمیم بگیرند لااقل مابقی عمرت را آزاد زندگی کن و از زندگی لذت ببر تا آنجایِی که من خبر دارم خیلی از اعضاء جدا شدند و به دنبال زندگی خودشان رفتند شما هم می توانی.

خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت اول 24 خرداد 1396

خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت اول

روزانه چندین بار دو زن از آلمان با ما تماس می گرفتند و وعده های خیلی خوبی به ما می دادند فی المثل می گفتند ما از همین الان داریم کارهای اداری شما را در اروپا دنبال می کنیم بعد از شش ماه در سازمان شما را از عراق به کشورهای اروپایی منتقل می کنیم. من و دوستم توافق کردیم به عراق برویم چند روز بعد ما را از استانبول به آنکارا بردند

رجوی بزرگترین ظلم را به مادران کرد 13 خرداد 1396

رجوی بزرگترین ظلم را به مادران کرد

ظلم رجوی به مادران باعث شد چند تا از مادران در حسرت فرزندانشان فوت کنند و با حسرت از دنیا بروند رجوی و سرانش فکر می کنند می توانند به ظلم خود ادامه دهند در این رابطه کور خواندند مادران قسم خوردند تا آزادی فرزندانشان از دام عنکبوتی رجوی از پا نخواهند نشست.

حضور آقای سعید فیروزی در دفتر انجمن استان مرکزی 11 خرداد 1396

حضور آقای سعید فیروزی در دفتر انجمن استان مرکزی

آقای سعید فیروزی یکی از جدا شده های فرقه رجوی در دفتر انجمن نجات مرکزی حضور یافت. مسئول انجمن ضمن خوش آمدگویی به آقای فیروزی از اینکه ایشان توانسته بود خودش را از فرقه رجوی نجات دهد ابراز خوشحالی کرده و به ایشان مجددا تبریک گفت

یاد آن روزها در کنار پادگان اشرف و کمپ لیبرتی 09 خرداد 1396

یاد آن روزها در کنار پادگان اشرف و کمپ لیبرتی

با هم سر یک سفره می نشستیم، با هم شعار می دادیم، رجوی سنگ دل صدای ما را شنید در رابطه با ما گوشهایش را بسته بود دوران فعالیت خوبی در کنار پادگان اشرف داشتیم خانواده ها سران فرقه رجوی را تا مرز جنون رساندند

blank
blank
blank