محمود آسمان پناه
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت پنجم
در قسمت قبل گفتم به امیر چیزی نگفتم که یکی از خانواده های جداشده چی گفته ولی در مسیر برگشت به پایگاه ذهنم درگیر حرفهای آن خانواده بود. وقتی که به پایگاه رسیدیم بعد از گزارش کار به مسئول پایگاه پیش دوستم که از ایران…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
پیام محمود آسمان پناه به ایرج حسن زاده در کمپ آلبانی
سلام به دوست عزیزم امیدوارم که حال شما خوب باشد. هر چند که میدانم در آن قرارگاه جهنمی رجوی کسی حال خوبی ندارد. چون من خودم روزی در کنار شماها بودم و روزی نبود که آرزوی مرگ نکنم که در آن تشکیلات مجبوربه نفس کشیدن…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت چهارم
در قسمت قبلی گفتم نمی توانستم بفهمم که چرا بعضی از جداشده ها هنوز برای سازمان کارمی کنند ولی بعضی ها هم نمی خواستند با سازمان ارتباطی داشته باشند. یک روز که داشتیم طبق معمول برای دادن بولتن می رفتیم امیر گفت یک کاری برای…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت سوم
در قسمت قبلی گفتم که امیر از من کوچکتر بود و خوب نمی توانست در مورد سیاستهای سازمان توضیح دهد. اولین روزی که برای دادن بولتن خبری نزد جداشده های سازمان رفتیم متوجه بی میلی آنها از گرفتن بولتن خبری شدم. فقط تعداد کمی نسبت…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت دوم
در قسمت قبل گفتم که بعد از گرفتن برگه UN پیش مسئول پایگاه رفتم و با کنایه به او گفتم دیگر مشکلی نیست که من بیرون بروم؟! او نگاهی به من کرد و گفت برنامه ریزی می کنم و به شما ابلاغ می کنم. روز…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
مجاهدین با زور و زندان و شکنجه از من تعهد اجباری گرفتند
در اواخر سال 69 بود که نشستهای تشکیلاتی و طلاق اجباری شروع شد. در ابتدا من با ورود به نشستها مخالفت کردم و وارد نشستها نشدم. آن موقع در محور یکم بودم و تعداد زیادی بودند که وارد نشست ها نمی شدند و مخالفت می…