در حالی که سرتا پای رجوی ها و فرقه به گل نشسته شان را بحران، شکست و نابودی گرفته و مرحله فروپاشی خود را طی می کنند، مریم قجر از سر غیظ و حسد از پیشرفت های علمی کشورمان و برای اثبات کینه و عناد خود با ایران و ایرانی، بار دیگر در پیامی به پیشرفت اتمی ایران تاخته و از بیگانگان می خواهد که مردم ایران را تحریم کنند!!! غافل از اینکه سی سال تحریم و فشار نه تنها مانع از پیشرفت ایران نگردید بلکه سرعت استقلال و باروری استعدادهای ایرانی را بیشتر نمود. وی در بخشی از این پیام ناچار از اعتراف به پیشرفت های شگرف ایرانیان شده و می گوید:
« افزایش قابلتوجه تولید اورانیوم غنی شده با غلظت ۱۹.۷۵درصد و در اختیار داشتن بیش از 70کیلوگرم از این نوع اورانیوم، استفاده از دو نوع پیشرفته از سانترفیوژ (مدلهایIR-2m وIR-4) در بخش آزمایشی تأسیسات نطنز، راهاندازی سانترفیوژها برای نصب در سایت فردو، در اختیار داشتن ۴۵۰۰کیلوگرم اورانیوم غنیشده با غلظت پایین… »
آنگاه با وقاحت بی حد و حصر به جاسوسی و فروش اطلاعات ایران به بیگانان اعتراف کرده و برای اثبات مزدوری خود و خوشایند غربی ها از واژه تکراری « دست یابی به بمب اتمی » استفاده کرده و می گوید:
« خانم رجوی گفت: مقاومت ایران بیش از دو دهه است که طرحهای شوم رژیم ایران برای دستیابی به بمب اتمی را فاش کرده »
اما از بس او و فرقه اش سابقه سیاهی در دروغ گویی دارند و دستش برای همه رو شده و کسی خریدار دروغ های آنها با عنوان افشای اطلاعات سری اتمی ایران نیست، از سر استیصال و درماندگی از کشورهای غربی گلایه می کند که چرا ایران را تحریم نمی کنند!!! معلوم نیست دشمنان جمهوری اسلامی ایران باید چه کاری با ملت ایران بکنند که عطش کینه حیوانی این جانیان را فرو بنشاند؟ ضمن آنکه به بی اثر بودن تحریم هایی که رجوی ها مستمرا در دستگاه تبلیغاتی خود مدعی کمرشکن شدن ایران از طریق آن هستند اعتراف می کند:
« جامعه جهانی بهجای تحریم و اعمال قاطعیت، با مذاکره و امتیاز دادن به این رژیم، زمان و امکانات لازم را برای تکمیل پروژههای اتمی در اختیارش قرار داده است »
وی در ادامه هذیان گویی های خود در حالی که چشم بر واقعیت بزرگی بنام « بیداری اسلامی» بسته چنین می گوید:
«رژیم ایران که از یک سو در اثر قیامهای منطقه از فروپاشی جبهه منطقهیی خود بیمناکند و از سوی دیگر نگران بالا گرفتن قیام مردم ایران هستند، بیش از همیشه خود را نیازمند بمب اتمی به مثابه تضمین بقای حکومتشان میبینند.»
راستی آیا سقوط دیکتاتوری مصر به نفع ایران شده یا به ضرر آن؟ آیا اشغال سفارت اسرائیل در مصر توسط مسلمانان مصری نشان از گسترش بیداری اسلامی و نزدیکی و الگو گیری این ملت ها با ملت ایران است یا نشانه دوری آنان از ایران؟ آیا سرنگون شدن دیکتاتورهایی همچون حاکمان سابق مصر و تونس و دیگر دیکتاتورهایی همچون علی عبدالله صالح که نوکر دشمنان ایران هستند و دیکتاتور لیبی که هر روز خبر جدیدی از رابطه نزدیکش با آمریکا و اروپا به بیرون درز پیدا می کند، متحد ایران بوده اند یا متحد اسرائیل و آمریکا؟ آیا سقوط متحدین اسرائیل و آمریکا جبهه منطقه یی ایران را تقویت می کند یا تضعیف؟ وقتی فغان سران صهیونست از تغییر شرایط درآمده و خواب از چشمانشان ربوده شده است، آیا جبهه ایران تقویت شده یا تضعیف؟
اما در رابطه با قیام مردم ایران، حتی اگر تمام چرندیات شما مبنی بر وجود قیام در ایران را با 180 درجه تغییر درست فرض کنیم، آیا حکومت ایران می تواند بمب اتم را علیه مردم ایران بکار بگیرد؟ آیا می تواند در حالی که خودش در شهرهای ایران مستقر است بمب اتم را روی همان شهرها منفجر کند؟ براحتی می توان فهمید که اگر حکومتی بمب اتم هم داشته باشد آنرا علیه دشمانان خارجی خود و نه داخلی استفاده خواهد کرد، این کدام دشمن خارجی است که شما نگران آسیب دیدن آن هستید؟ نکند نگرانی شما از این است که مبادا بمبی بر سر اسرائیلی ها منفجر شود؟
در آخر باید به این شیاد مردم فریب و جنایتکار گفت: هر کار هم که بکنید و هر چقدر هم از سر کین و عناد بر علیه ایران و ایرانی جاسوسی کنید و جهان را از پیشرفت دانش هسته ای ایران بترسانید، ایران در زمینه هسته ای پیشرفت کرده و تمام دولت هایی که غرض و مرضی ندارند نیز با پیشرفت هسته ای ایران مخالفتی ندارند. در حالی که ایران بارها و بارها گفته که بمب اتم نمی خواهد و از فواید بشردوستانه این علم هسته ای می خواهد استفاده کند و این حق مسلم مردم ایران همچون دیگر کشورهای جهان است و حاضر است این کار را زیر نظر مراجع بین المللی هم انجام بدهد، و تنها اسرائیل و حامیان و نوکرانش همچون شما هستید که در مرحله فروپاشی و پایانی عمر فرقه ای و تروریستی خود با این امر مشکل دارید و بس.
چشم دلتان کور است و چشم سرتان هم کور باد که از روی حقد و حسد نمی خواهید پیشرفت ملت ایران را ببینید.