کسب آمادگی نسبی گروه رجوی برای درگیری با نیروهای عراقی

شورای دست ساز مقاومت رجوی چند اطلاعیه اخیر با طرح شروط آبکی و کذایی خود همچنان بر آهنگ نرفتن 1200 نفر ساکنان باقیمانده اردوگاه اشرف به کمپ ترانزیت اصرار می کند. گویا گزارش مشروح آقای مارتین کوبلر در جلسه مربوط به ساکنان اشرف در شورای امنیت سازمان ملل بد جوری سران فرقه را بهم ریخته و بنظر میرسد تمامی وجهه اندک و مینیممی بدست آورده از ولخرجی برای سیاستمداران بازنشسته امریکایی را بشدت زیر سوال برده است. اهمیت توجه حاضرین درآن جلسه به عدم همکاری های فرقه مجاهدین و صبور بودن دولت عراق در قبال لجاجت و بهانه جویی های مجاهدین، آب سرد یا تگری بوده که کلیه برنامه ریزی های تبلیغی مجاهدین را با آینده ای سرشار از عدم اطمینان در محافل و مجامع حقوق بشری مواجه ساخته است. براساس آموزه های رهبر مجاهدین مدتی است که اوج فحاشی و هتاکی علیه آقای مارتین کوبلر شدت گرفته بطوریکه از مورخه 3/5/91 سازمان در یک واکنش هیستریک اعلام نموده که سازمان ملل باید نماینده دیگری را برای اینکار معرفی نماید. بتدریج طی چند روز اخیر سازمان با حربه های مختلف در جهت فریب افکار اروپایی رفته تا وانمود کند اعزامی به اروپا در کارنیست و سازمان ملل در اعلام کمپ پناهندگی شدن کمپ ترانزیت کوتاهی می کند و نماینده تام الاختیار آن نهاد نیز سرسپرده ایران است!!؟. ضمن اینکه رجوی دجال در اردیبهشت امسال پیش زمینه و پتانسیل امکان درگیر شدن 1200 نفر با نیروهای عراقی را گریزی زده و حتی اعلام نمود که 100 نفر اینان سهله همه این 1200 نفر همانند بمب اتمی می مانند؟؟!! شاید به زعم سازمان چنین بنظر آید که تا پایان حدود کمتر از سه ماه مهلت باقیمانده از اعلام نظر وزارت امور خارجه امریکا به دادگاهی در آن کشور با اتلاف وقت سعی نماید با پیش بینی کودکانه نتایج رای آن دادگاه، خود را از لیست گروههای تروریستی رهانیده و بر طبل ماندگاری در اشرف بکوبد یا اصلا یهویی ایالات متحده سر به هوا شده و به ایران حمله نماید و بیشتر از آن در وضعیت فعلی عراق آقای نوری مالکی ساقط شود و آنگاه مجاهدین خلق راهی تهران شوند؟؟ به هر حال این افکار دگم رهبری سازمان از 32 سال پیش تاکنون اینگونه بدور از واقعیت ها مطرح شده و راه بجایی نبرده است. بنظرم سازمان از مولفه های سیاسی فراوانی خود را دور نگهداشته است او در کج اندیشی همیشگی خود هنوز نیافته که امریکا با آن دستگاه عریض و طویل امنیتی و اطلاعاتی از پیش بینی خیزش های مردمی و منطقه ای وا ماند و خیلی از مسئولین اش بخاطر این موضوع مجبور به استعفا شدند. پس دل سپردن مجاهدین به اربابان جدید نفعی را برای آنان به ثمر نخواهد آورد. شاید رویکردهای استاندارد نهادهای متفاوت و درگیر سازمان ملل در کمپ ترانزیت در قبال تک تک ساکنان در برهه زمانی نه چندان دور درخت آگاهی اعضای مستاصل گروه رجوی را دریک خانه تکانی جدید به اتخاذ تصمیمات انسانی قابل ستایش ولی در جدا از فرقه مجاهدین رقم بزند. هکذا موج حق خواهی خانواده های محترم و چشم انتظار اعضاء در یک روند روبه کمال که از تجارب قابل ارزشی هم برخوردار هست، میرود در روزهای نزدیک آتشی بنیان فکن بر سر گروه رجوی باشد که بی شک خیلی از تعادل های ساده رجوی را بیکباره بهم خواهد زد. به امید اینکه:
1- خانواده های محترم با احساس مسئولیت بیشتر همانند قبل برای تحقق حداقل خواسته خود برای ملاقات با عزیزان خود از پای ننشینند.
2- اعضای سابق و جداشده سازمان از هر اهرم لازم شامل افشاگری در اینترنت و شبکه های اجتماعی و رسانه و روزنامه ها و دیدار با خانواده های محترم ساکنان اشرف جنگ یک میلیون برابری را برای رسوا ساختن مواضع ضد انسانی فرماندهان گروه رجوی براه بیاندازند.
3- دولت عراق علیرغم تلاشهای بی وقفه اش میبایست اهرم های قضایی مناسب را علیه اقدامات ضدامنیتی عده ای اندک و مواجب بگیر پارلمان عراق و یا بعضی شخصیت های سیاسی را در حمایت از گروه رجوی بکار ببرد.
4- شنیده ها حاکیست سازمان در یک اقدام تروریستی که حتما قابل پیگرد بوده مبادرت به اجرای خدمات سروری و مخابراتی در کسوت موفق شدن در مناقصه مربوطه در عراق کرده وبا این حربه امنیت و اطلاعات مردم و دولت و نهادهای دیگر حکومتی را به زیر سوال برده است. مناسب خواهد بود سریعا امکانات حذف چنین روابطی تامین و بکار گرفته شود.
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا