ابعاد جدید استثمار زنان در فرقه رجوی از زبان زهرا میرباقری

مشروح گزارش سمینار آغاز به کار انجمن زنان – قسمت اول سخنرانی افشاگرانه خانم میرباقری کاندید عضو شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران خانم میرباقری: با سلام به دوستان که زحمت کشیدند و به اینجا تشریف آوردند. من زهرا سادات میرباقری هستم. همانطور که در مصاحبه بغداد اعلام کردم بعد از چهار بار طراحی برای فرار از سازمان مجاهدین خلق، سرانجام موفق شدم در طراحی چهارم خودم را از کمپ اشرف در استان دیالی واقع در عراق نجات بدهم و فرار کنم. خوشبختانه این مسیر را با کمک مادر عزیزو دردمندم خانم فاطمه سادات رضائی و سایر دوستان طی نمودم و خودم را به اروپا رساندم. قبلا قول داده بودم که حرفهای ناگفته ام را در رابطه با فرقه مجاهدین و استثمار انسان و بویژه استثمار زنان در این فرقه مرحله به مرحله به اطلاع افکار عمومی برسانم تا راهی باشد برای شناخت هر چه بیشتر این فرقه و کمکی باشه برای هموار نمودن راه و نجات سایر قربانیان و جدائی اونها از این فرقه البته باید بگم که کارهای خودم شخصا مرحله به مرحله با موفقیت انجام شده و اکنون زندگی جدیدی آغاز نمودم. در این مرحله می خواهم لیستی از 95 نفراز قربانیان زن این فرقه را به اطلاع افکار عمومی برسانم من یک لیست تهیه کردم از اسامی 95 نفر که البته اسامی بیشتر از اینها وبالاتر از 100 هست که انشالله در مراحل بعدی لیست را کامل می کنم و به اطلاع افکار عمومی می رسانم. این لیست موضوعش چی است؟ موضوعش در واقع عمل جراحی است که سازمان مجاهدین خلق با حیله ها و نیرنگهای مختلف روی این قربانیان انجام داده است عمل جراحی خارج کردن رحم و تخمدانهای تعدادی از اسامی را من اینجا می خوانم: کبری طهماسبی(هاجر) صدیقه خدائی صفت حبیبه طاولی حوری سیدی حوری چرندابی شهربانو فسنقری شراره فریبرز فرزانه پوراقبال پروین پوراقبال طاهره زارنجی انسیه گلشاهی مهوش کرمی مهوش علیمددی ماندانا روستا مریم نظام الملکی فرح امامی فروزان تقی زاده مریم طباطبائی انسیه قلی زاده فاطمه همدانی افسانه طاهریان سوسن بزرگان فرد اشرف تقوائی البته این لیست گفتم 95 نفر است که من در اختیار افکار عمومی می گذارم و شما خودتان می توانید مطالعه کنید.


blank

در مرحله بعد می خواهم موضوع دیگری از استثمار جنسی زنان را برای شما مطرح کنم حتما شما هم مثل من از خبر تجاوز مسعود رجوی به زنان شورای رهبری لایه اول شوکه شدید و براتون این سوال بزرگ پیش اومده چگونه مسعود رجوی بعد از عبور از بندهای انقلاب و بحثهای ایدئولوژیک داغ به این رسید که به تجاوز جنسی شورای رهبری دست ساز خودش مبادرت کنه من می تونم مراحلی که بوده تو این مدت در سازمان دور از چشم برادران و مردان طی شده در جلسات زنان و دختران با مسعود رجوی مقداری برای شما باز گو کنم تا این پازل که از الف به ی منتهی شد چگونه انجام شد. بطور نوبه ای بنام بحثهای انقلاب و جلسات مسعود رجوی ما را، زنان را به نزد مسعود رجوی صدا می کردند و ما مستمر باجشنهای مختلف مواجه می شدیم در این جلسات و خبری از بحثهای ایدئولوژیک نبود در واقع فقط بحث رابطه زدن با رهبر عقیدتی و برخوردهای ناموسی و یگانه بامسعود رجوی مطرح بود با هدایای مختلفی که از طریق مریم رجوی و خود مسعود رجوی شخصا به ما داده می شد شامل حوله حمام، لباسهای زیر زنانه، عطر و ادکلن و چیزهائی از این قبیل توسط زنان شورای رهبری لایه بالاتر که به مسعود رجوی نزدیک بودند و قبلا این مراحل را گذرانده بودند و به اصطلاح به یگانگی رسیده بودند. ما را تشویق می کردند که رابطه ای یگانه بزنیم با مسعود رجوی و از کلمات عاشقانه و صحبتهای عاطفی با مسعود رجوی صحبت بکنیم خوب ما همیشه برامون سخت بود چون بیشتر از هرچیز ما این را یک روابط ایدئولوژیک می دونستیم بخاطر فرهنگ سنتی و فرهنگی که بین زنان ایران رواج داشت و بحث شیعه و مسلمان بودن روابطی بود که اقتباس گرفته شده بود از امام حسین یا پیامبر روابط زنان با پیامبر بیشتر ما در این رِنج می دیدیم و فکر می کنیم که ما چیزی را نمی فهمیم که باید بفهمیم و از این زنان شورای رهبری که قبلا این مسیر را گذرانده و بیشتر شناخت دارند و آگاه تر از ما هستند بعنوان خواهران بزرگتر ما باید یاد بگیریم و مرحله به مرحله اینطوری مغز شوئی ما گسترش و عمق پیدا می کرد مثلا غیر از اون هدایائی که گفتم گردنبندهای طلا می دادند گردنبندها ابتدا گردنبند مریمی بود که به خودم هم هدیه دادند ما تو جلسات فقط زنان بودند بامسعود رجوی خوب بعضا ما مشاهده می کردیم و خود من تعجب می کردم بلاخره بحثی که بود بعنوان زنان مسلمان داشتیم این بود که بحث محرم ونامحرم و اینجورچیزها هم تو سازمان خیلی مطرح کرده بودند ما در این تحویل گرفتن هدیه می دیدیم که حتی دست مسعود رجوی لمس می شد یا خود مسعود رجوی از روابطی که داشت از شوخی هائی که استفاده می کرد و بحثی که او هم مستمر مطرح میکرد: ناموس همچون خودش ما نمی فهمیدیم که ناموس همچون خودش یعنی و همینطور تکرار می کردیم خوب البته اگر کمی دقت می کردیم خوب تو خیلی از بحثها گفته شده بود که بحث طلاق شامل مسعود و مریم نمی شه پس این بحث ناموس که مطرح می کنند ناموس همچون خودش پس ما هم باید همچون مریم این مراحل را طی کنیم این را هیچوقت نمی فهمیدیم و بیشتر به اصطلاح روی ابرها وبحثهای ایدئولوژیک سیر می کردیم.

blank
blank

مثلا غیر از اونکه گفتم گردنبند مریمی که عکس حضرت مریم بود روی اون طلائی که داده بودند غیر از اون در مرحله بعد به زنان شورای رهبری لایه دوم که من جزو آنها بودم و می گفتند شورای رهبری آزمایشی گردنبندی به ما هدیه داده شد در این جشنها که الان شما مشاهده می کنید عکس مسعود رجوی روی آن حک شده است. این لیست که مشاهده می کنید همانطور که گفتم شامل 95 نفر از قربانیان زن این فرقه را شامل می شود که با حیله های مختلف حیله های مختلف مثلا چی بود اینکه شما کم خون هستید برای، عمل سنگ کلیه، برای درمان سردردتون باید این عمل را انجام بدهید مثلا افسانه طاهریان دوست من بود یعنی با هم هم یگان بودیم اون فرمانده یک یگان بود من فرمانده یک یگان و همانطور که می شناسید همسر سابق محمد آقا هستند افسانه من دیدم بستری بود بیمارستان خوب کمردرد داشت اینها مراحل مختلفی را داشتند برای انتقام گرفتن یا برای بی بازگشت کردن اینها و برای اینکه برای اینها آینده ای متصور نباشد یا اینهمه انرژی گذاشتن برای اینها و اینکه با دادن مقام و منصب به اونها او را از شوهرسابقشون جدا بکنند و به مسعود رجوی نزدیک بکنند. ایشون لایه اول بودند و من متوجه شدم خواهر دیگرم هم که شورای رهبری لایه اول است به من گفت که افسانه را عمل زنان کردند تو را هم اگر اینکار را بکنی کمرت بهتر می شود این در واقع پیغامشون را به من می رساند یکی از فرماندهان رده بالاعجیب دنبال من افتاده بود که این عمل را انجام بده. چون همه اینها قبل از این آگاه شده بودند که نفراتی که جدا می خواهند بشوند از سازمان و مسئله دارند به این شکل اینها را هم به رهبری نزدیکتر می کنند اسم این مرحله را گذاشته بودند رفتن بالای قله اینها زنانی هستند که به قله رهائی رسیده اند، اگر این قله رهائی است پس چرا مسعود رجوی خودش در هنگام اجرای روابط جنسی خودش با شورای رهبری لایه اول می گوید این روابط جنسی از نماز شب هم واجب تر است. از آن طرف به آقایان و خانم های داخل تشکیلات می گوید فکر رابطه جنسی هم حرام و خیانت است ولی خودش در اتاق خوابش برای وادار کردن زنان می گوید که مثل نماز شب است و به زنانی که عمل جراحی می کرده اند تشویق کرده و می گوید که از جنسیت رها شدید و بالای قله رفتید تشکیلات و حرفهای مسعود رجوی غرق دغل و تضاد و دروغ است البته می دانید که این را داخل پرانتز بگم مثلا تابلوهائی که مسعود رجوی هر بار مثلا در رابطه با موضوعات مختلف مطرح میکرد هر بار مثلا من یکبار خودم برای مسعود رجوی نوشتم ما جزو لایه ای بودیم که باید موضع گیریمون را سریع می نوشتیم و من هم پوش عادیسازی داشتم چون طرح داشتم برای فرار می گفتم این موضوعاتی که شما مطرح می کنید من با کوچکترین اخباری که می شنوم از بالای قله سقوط می کنم می افتم پائین یعنی تابلوها اینقدر آبکی مرحله به مرحله اینقدر پوشال بود بخاطر چی بخاطر این که رهبر عقیدتی خودش اون بالا چیزی که خودش گفته داره نقض میکنه از یکطرف می گه این تجاوز جنسی یعنی خوشبختانه من خودم لایه دوم مرحله اش به این مرحله نرسیده بود که این رابطه نزدیکتر را با مسعود رجوی داشته باشه به اصطلاح ما کسانی بودیم در مراحل بعدی قرار داشتیم این بود که چگونه این مراحل انجام شد از یک طرف گفته بود که این روابط جنسی از نماز شب هم واجب تر است در اونجا به اون شکل در پائین چکار می کردند برادرخودمن 5 ساعت این را در جلسه ای ازش خواستند 5 ساعت توی جلسه ای این را سرپا گذاشتند از اون خواستند که بیاید حرفی که تو یک محفلش گفته که "اینها غرق جیم هستند" را پس بگیره 5 ساعت این را فقط سر پا نگهداشتند که بیا اینکار را بکن بگه بعد خود مسعود رجوی می گه که از نماز شب واجب تر است. حرفها همه متناقض در رابطه با تابلوها که گفتم اینطوری بود که بعد در بین شماها فکر کنم که من در بین شما آخرین جدا شده باشم بعداز این گفت دیگه دیگه از تابلو ها خبری نیست بحث تابلوها را گذاشت کناربحث خلص ایدئولوژیک را شروع کرد که کسی نتواند روی اون هیچ حرفی بزند هیچ تناقضی باشه که بعد مرحله معرفی مسئول اول جدید سازمان شد. من انشاالله بقیه حرفهای ناگفته ام رادر مراحل مختلف به اطلاع افکار عمومی می رسانم در آخر تبریک خودم را به مناسبت تأسیس انجمن زنان اینجا اعلام کنم. با تشکر آقای سبحانی: تشکر می کنم از سرکار خانم میرباقری و خوشحالیم که توانستند خودشان را از فرقه مجاهدین نجات دهند. آرزو می کنیم که خواهران ایشان و برادرشان هم بتوانند از فرقه نجات پیدا کنند. همین آروز را داریم برای سه هزار نفر باقی مانده در کمپ لیبرتی.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا