آیا وزارت دفاع امریکا به لابی مجاهدین خلق تبدیل شده است؟

نامه به سردبیر
هفته نامه میل آن ساندی آقای جوردی گریگ یک گزارش منتشر نشده تولیدی کتابخانه کنگره آمریکا برای وزارت دفاع این کشور (پنتاگون)، مستمرا توسط فرقه تروریستی مجاهدین خلق در رسانه هایشان، از زمانی که براحتی به بیرون درز کرد و در ماه ژانویه در اینترنت منعکس گردید، نقل قول میشود. این به اصطلاح گزارش پنتاگون به نام من در کنار برادرم و همسر برادرم اشاره میکند، ولی از آنجا که آنچه که در گزارش آمده است به صورت آشکار در جهت تأمین نظرات مجاهدین خلق می باشد، من تصمیم گرفتم آنرا نادیده بگیرم. سپس مقاله دیگری به تاریخ 16 فوریه 2013 توسط هفته نامه بریتانیائی میل آن ساندی، که به این گزارش اشاره دارد و مجددا به طور گسترده ای مورد استفاده فرقه رجوی در رسانه هایش قرار میگیرد، منتشر شد. تیتر اول آن که نوعا در نشریات زرد مشاهده میشود "خانه دار بریتانیائی توسط آمریکا متهم به جاسوسی برای ایران میشود تا جان برادر شوهرش را نجات دهد" جلب توجه میکرد. من نگاه دقیقتری به این مقاله انداختم تا علت درج مطلب بعد از شش هفته از زمانی که گزارش اولیه به بیرون درز کرد را پیدا کنم. گزارش آمریکا ادعا میکند که "او (همسر برادرم آن سینگلتون) موافقت کرد تا با وزارت اطلاعات ایران برای نجات جان برادر شوهرش همکاری نماید – او (من، ابراهیم خدابنده) هنوز در آن زمان عضو سازمان مجاهدین خلق بود". در سال 2002 من در پایگاه های سازمان مجاهدین خلق در لندن اقامت داشتم. معنی این گزارش اینست که جان من در داخل سازمان مجاهدین خلق در انگلستان در خطر بوده است! به عقیده من مقاله هفته نامه میل آن ساندی به طور خاص برای پوشاندن این گاف منتشر گردیده است. حتی به این موضوع هم در مقاله اشاره میشود. در شروع مقاله میگوید: "آن سینگلتون، 53 ساله، متهم شده است که وادار به همکاری با سرویس مخفی ایران در طی دیدارش از تهران در سال 2002 شده است. گزارش درخواستی پنتاگون ادعا میکند که خانم سینگلتون و شوهر ایرانی اش مسعود خدابنده، 56 ساله، توافق کردند تا برای رژیم در قبال نجات جان برادرش که در زندان است کار کنند." (پررنگ شده از من است) نه تنها این موضوع صحت ندارد، بلکه یک گاف دیگر هم داده شده است. گزارش اصلی نمیگوید که من در آن زمان در زندان بوده ام و نویسنده مقاله یا به خودش زحمت نداده که یک بار گزارش اولیه را بخواند، یا احتمالا به اندازه هر کس دیگری که این گزارش را میخواند سردرگم مانده است که هدف اصلی این گزارش اساسا چیست. واقعیت اینست که من در سوریه دستگیر شدم و در ژوئن سال 2003 به زندان در ایران منتقل گردیدم. در سال 2002 من هنوز عضو سازمان مجاهدین خلق بودم و در خانه های جمعی در لندن زندگی میکردم. برادر من و همسر برادرم که هر دو از سازمان مجاهدین خلق جدا شده بودند وبسایت iran-interlink.org را تأسیس کرده و در افشای نقض حقوق بشر در داخل فرقه رجوی فعال بودند که این فعالیت سالها بود که ادامه داشت. من با توجه به تجربه 23 ساله ام در سازمان مجاهدین خلق به عنوان یکی از نفرات کلیدی بخش روابط بین المللی سازمان در اروپا میتوانم بگویم که سر منشأ گاف های داده شده در گزارش مربوطه و در مقاله نشریه شما هر دو از جانب سازمان مجاهدین خلق بوده است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا