علت فروپاشی شورای دست ساز رجوی

شورای دست ساز ساخته و پرداخته و تولیدی رهبری فرقه مجاهدین صرفآ برای رفع و رجوع و مشروعیت دادن به کارهای تروریستی بنیاد نهاده شد. این شورا بعد از ورود رجوی به عراق در سال 1365 و تن دادن به مزدوری و جاسوسی برای دشمن ملت ایران منحل شد و با خروج اعضای اصلی و رسمی شورا از هم پاشید.
رجوی برای اینکه ثابت کند شورا کماکان سر پا است اقدام به خرید اعضای اجاره ای و با قرار داد و در زمانبندی های مشخصی کرد. به گونه ای که وارد معامله و فریب دادن یک سری هنرمند و بازیگر و خواننده و رقاص در اروپا و امریکا شد. رجوی می دانست آنها کسانی هستند که با به طول کشیدن غربت در خارج و ادامه تبعیدشان کم آورده اند و تحت فشار هستند به همین دلیل با وعده و وعید و پول و قول فراهم نمودن شرایط اجتماعی برای کنسرت ها و اجرای برنامه هایشان آنها را فریب داد و بعد از فریب هرکدام با دجالیت تمامی پل های پشت سرآنها را با دنیای  بیرون از فرقه خراب نمود و آنها را در فرقه آلوده نمود و مجبور به تحمل شرایط تحمیلی خود کرد.
اما با گذشت زمان این افراد دست رجوی را هم خواندند و یکی پس از دیگری خط  خود را از فرقه ترور و انسان کش مجاهدین سوا کردند از مجموع کسانی که رجوی آنها را فریب داده بود اکنون شاید دیگر کسی در شورای قلابی نمانده باشد آخرین آنها آقای شاپور باستان سیر بود که به اتفاق مرتضی و محمد شمس اخیرأ با صدور اعلامیه ای شخصی این کار را کردند.
از ابتدای کار رجوی در مورد افرادی که مثلا غیر مجاهد در شورا به عنوان اعضای شورا بودند همیشه می گفت اینها مفت خور هستند و سازمان حتی پول لباس زیر آنها راهم می دهد لذا ما آنها را صرفأ برای مصرف مقاطعی می خواهیم از آنها استفاده لازم  را ببریم وقتی هم رفتند به درک.
درخصوص برخی از آنها که برای رجوی مهم بودند و رهبری فرقه می خواست هرطور شده آنها را در تشکیلات حفظ کند یکی مرضیه بود که رجوی به محض کشاندن او به منطقه و عراق و قرارگاه اشرف، بلافاصله کنسرتی بر روی تانک برایش تدارک دید و متنی را به دست او داد تا با پخش مستقیم آنرا بخواند که محتوای اطلاعیه اهانت به تمامی سران ایران و تمامی گروه های سیاسی دیگر در خارج بود.
رجوی با این تاکتیک کاری کرد که مرضیه در صورت پشیمانی نه راه بازگشت به ایران را داشته باشد و نه راه رفتن به نزد سایر گروه های سیاسی در خارج کشور. کما اینکه دیدیم از دق در تشکیلات رجوی جان داد.
اما در خصوص جدایی و فرار از شورا از ابتدا تا کنون و موضع رجوی:
بنی صدر – حزب دمکرات – کومله جدا شدند و رجوی را بایکوت کردند  اما رجوی گفت همه آنها مذاکره چی بودند.
مسئول کمیسیون های قضایی- زنان – ملیت ها- حقوق بشر-احزاب و… متین دفتری ها –روحانی – قصیم و..رفتند رجوی گفت این ها اصلا مبارز نبودند اینها مشتی بچه ننه بودند.
هشت رودی – شاعر گیلانی و همسرش نادره افشار – آقای شاعر یغمایی- آقای اپرا تقدسی –فلوت معروف کوشیار – خواننده معروف عارف – مرتضی- ویگن – و الهه رفتند رجوی همه را متهم به گرسنه و سوسول و سرگردان کرد و گفت بگذارید بروند.
در ابتدا گفتیم علت فروپاشی شورا، اگر پروسه جدایی ها و نحوه فرار از شورا را به دقت دنبال کنیم می بینیم که هیچ عضوی جرأت نکرده در یک سیکل متعارف و قانونمند از شورا کنار بکشد.

همه آنها نا غافل و ناگهانی بدون هیچ هماهنگی و اطلاع قبلی با رهبری فرقه ومسئول شورا این کار را کرده اند. دقیقأ مشکل همه آنها ترس و تهدیدی بوده که همه  به آن اشراف کامل داشته اند چون خود در تصمیم سازی هایی که منجر به سربه نیست شدن دوستان مسئله دار خود در شورا بوده اند. و دیده اند که چگونه اگر عضوی قصد جدایی داشته به شیوه ها و تاکتیک های موجه و مشروع او را از بین می برند.
علت فروپاشی شورا در یک کلام فقدان قطره ای صداقت، اعتماد، دموکراسی و هر پارامتر انسانی دیگر می باشد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا