آیا مسعود رجوی جام زهر را در آلبانی سر می کشد؟

نزدیک به سه سال میشود که به کمک نهادهای بین‌المللی و فشار و روشنگری اعضای جداشده و فعالین حقوق بشر مسعود رجوی تن به این داده است که کم کم تعدادی را از عراق و کمپ لیبرتی آزاد و به آلبانی منتقل کند و این یعنی پایان امپراطوری و فرقه گرایی مسعود رجوی در عراق. اما آیا رهبری مسعود رجوی و این فرقه تروریستی پایان یافته است؟
همه ما که درتشکیلات مخوف وخودساخته مسعود رجوی بودیم به خوبی به یاد داریم که مسعود رجوی همواره برطبل توخالی ضوابط وچهارچوب هایی میزد که اساس امپراطوری ان رانگه میداشت.
و بازهمه ما به خوبی به یاد داریم که از سال ۲۰۰۳ و بعد از سقوط دولت صدام حسین به این طرف، مسعود رجوی به خوبی فهمید که عواقب این سرنگونی مصادف شده با انفجار درونی امپراطوری آن و شاهد ریزش نیرو و از سوی دیگر شاهد تنفر وکینه نفرات، و مواجه با فضایی خواهد شد که نفرات تن به خواسته های او ندهند و از مناسبات مخوف ان فرار کنند.
یادم میاید وقتی که ریزش نفرات شروع شد و به دنبال آن افشای نقض حقوق بشر و افشاگری های مختلف پی درپی از مناسبات تشکیلاتی در درون مجاهدین انعکاس بیرونی پیدا کرد.
صدای عزیزانی که از پیکره تشکیلات رهایی جسته بودند و از پشت دیوارهای اشرف میشندیم و خبر و پیام‌های صوتی این عزیزان ترسی در وجود مسعود رجوی انداخت که دست اخر مسعود رجوی درون تشکیلات به چوپان دروغگو مبدل شد وبعد از آن دیگران دل و جرات پیدا کرده و اشکارا و بدون هیچ ترسی مسعود رجوی را یک موجود وابسته به بیگانه و قدرت‌های خارجی قلمداد کرده و سطح پادگان اشرف شعار هایی حتی برروی دیوارهایی اشرف نوشته می‌شد که مسعود رجوی را مورد لعن ونفرین قرار می دادند.
یادم میاید که مسعودرجوی ازترسش دستورداده بودکه تمامی یگانهای باصطلاح ارتش دست ساز صدام حسین دیگر حقی ندارند در مناسبات جمعی حضور داشته و اینکه میبایست از مقرهایی خودشان خارج نشوند که سرانجام به خط صدور ویزا منجر شد به شکلی که برای خروج از یک ساختمان و رفتن به ساختمان دیگر در درون قرارگاه اشرف باید برگه ویزا از بالاترین مسئول تشکیلاتی فرقه در آن یکان دریافت می‌کردی و گرنه خروج از محوطه آن یگان که همه در درون چند ساختمان قرار داشت ممنوع بود.اما مسعودرجوی که مثل یک قمار‌باز همه آرزوها و رؤیاهای خود را برای رسیدن به قدرت به مردم باخته بود، هر روز بیش از گذشته عصبی و دچار بی تعادلی شده بود و می‌دید که همه ترفند های وی به یک تف سربالا درمناسبات مبدل شده‌اند و هیچ راهی ندارد جز اینکه غیبت نکب بارخودش را ادامه دهد.
چرا این موضوعات را یاداوری کردم؟
روی سخنم برانچه که مسعود رجوی درالبانیا در حال انجام هست، می باشد.
بعد از انیکه مسعودرجوی با رشوه دادن و با طرح وبرنامه توانست محل اسکان جداشده ونفراتی که ازلیبرتی به آلبانی امده اند را منحل کند که دلیل آن هم برای همگی روشن است. اصلی‌ترین دلیل بخاطر قطع تماس فیزیکی نفرات جداشده با نفراتی که هنوز درتشکیلات بودند. بعدها مسعودرجوی با رشوه دادن توانست این اپارتمانها را منحل والبته با به خدمت گرفتن نفراتی که در پوش جداشده امده بودند بیرون و با پول خرج کردن وخریدن نفرات ناراضی توانست به این موضوع دست پیداکند.
همه شماها میدانید که مسعودرجوی که دم از تشکیلات ومنسجم بودن و تمرکز ان میزند باید منتظر این میشدیم که مسعودرجوی تمامی نفرات را دریک محل منسجم کند.
ولی بعدازنزدیک به سه سال و ریزش نیروها مسعودرجوی با اینکه محلی را دراینجا خریداری کرده هنوز دل وجرات ان را ندارد که دریک مقر جمع کند.
بگفته نفراتی که هنوز درون تشکیلات هستند ولی مخالف و منتقد می باشند مسعودرجوی علنا دستورداده به هیچ طریقی زیر این حرف وعمل نروید وتا میتونید نفرات را درترکیب هایی کوچک درخانه محصور و زندانی کنید و نباید در یک جا همگی سرجمع بشوند.
مسعودرجوی علناً دستور داده که تا میتوانند به مقامات دولتی و کمیساریا رشوه بدهند و کارشکنی کنند تا نفران منتقد و ناراضی نتوانند در آلبانی پا بگیرند.
مسعودرجوی علنا تاکید کرده با رشوه دادن و زیر فشار گذاشتن نفراتی که جداشده اند کاری کنید که انها البانیا را ترک کنند ویا کارشکنی کنید که این نفرات اقامت درالبانیا نگیرند.
مسعودرجوی علناً گفته که پراکندگی نیروها درالبانی بخاطر این میباشد که:
اولا نفرات با هم محفل و ارتباط فکری نداشته باشند.
دوما هیچ ارتباطی با دنیای بیرون از مجاهدین پیدا نکنند و حتی از پشت پرده اتاق هم به خیابان‌های تیرانا و رهگذران، برای جلوگیری از ناقض جنسی، نگاه نکنند.
هم اکنون نفراتی که از عراق به البانیا میایند کمتراز چند روز و شایدم یک هفته در دسته هایی کوچک تقسیم شده و در خانه و اپارتمانهایی که ازقبل تهیه شده زندانی شده و حتی درهمان محل زندگی حتی حق بازکردن درب خانه را ندارند و باید ازدرون تمامی پنجرها را روزنامه بزند.
مسعودرجوی علنا دستورداده وبه این موضوع تاکید کرده تا انجاییکه میدانید نفرات درالبانیا را دورازهم نگه دارید وحتی انها را چرخشی عوض کرده وچیزی بعنوان جشن گروهی نداشته باشید.
مسعودرجوی علنا دستور داده که نفراتی که به البانیا آمده اند،حق این را ندارند که زبان البانیا بخوانند و حق ندارن موبایل یا کامپیوتر داشته باشند.
مسعورجوی تاکید براین موضوع کرده که محل نفراتی که امده اند و دراپارتمانها هستن باید نزدیک به هم نباشند و تا انجاییکه امکان دارد باید دور و درحاشیه شهر باشد که اگر نفری فرار کرد نداند کجاهست و سریع دستگیرش کنید.
مسعودرجوی علنا دستورداده که نفراتی که جدامیشوند را باید درهمان اپارتمانها قرنطینه کرده و نباید پای این نفرات به بیرون برسد.
مسعودرجوی علنا به این موضوع تاکید کرده در غیر این صورت فروپاشی فرقه در چشم انداز خواهد بود و تا انجاییکه میتوانند نفرات را درهمان شرایط ذهنی نگه دارند
ولی خوشبختانه این ترفندهای مسعودرجوی تاصیر نداشته و ریزش نفرات درالبانیا بازاستارت خورده ونفراتی بودن که تن به قرنطینه درمحلهایی گفته شده، نداده و پا به فرارگذاشتند.
مسعودرجوی به خوبی فهمید که مناسبات درونی اش در البانیا توان رویارویی با ریزش افراد ناراضی را ندارد و با یک تراژدی دردناکی روبه رو می باشد.
آیا گذرزمان باعث می شود مسعود رجوی جام زهر را در آلبانی سر بکشد؟

احسان بیدی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا