اسیری برادرم بدست رجوی، مرا دراسارت یک خبر نگهداشته!

صحبت های آقای رحیم خسروی برادرمحمد حسین خسروی اسیر فرقه درلیبرتی
من یک کارمند بازنشسته ی بانک هستم.  
برادرم درحدود سال 1363 ایران را  بقصد عراق ترک کرده و ودرعرض این 31سال هیچ خبری ازاودریافت نکرده ام.
 درمواقع متعددی بما گفته اند که در سازمان مجاهدین بوده است وهمین!
نه تلفنی ونه نامه ای درکار نبوده است.
من نامه های زیادی برای مراجع ذیصلاح ارسال کرده ام که کسی جوابم را نداده وسازمان مجاهدین هم دراین مورد سکوت مطلقی را درپیش گرفته است.
به هرجا که لازم بود مراجعه کردم وهمه جا با دیوار یاس مواجه شدم!
من درهمایش اخیر خانواده های اسرا وفریب خوردگان رجوی درتبریز شرکت کردم که متوجه شدم کسان دیگری هم هستند که باوجود آگاهی ازحضور عزیز یا عزیزانشان درتشکیلات رجوی، موفق به تماس با آنها نشده اند.
بعضا هم سرنوشتی نظیر مرا دارند.  کسانی که با این سازمان نشست وبرخاستی داشته اند همه به نوعی گرفتارند با شدت وضعف هایی که دراین مورد وجود دارد!
من اینجا اززبان بعضی ازجدا شده ها شنیدم که درتشکیلات رجوی، کسی صاحب اختیار خود نیست وحتی مجبور است که خواب های خود را برای گماردگان رجوی تعریف کرده وازخود بخاطر خواب هایش انتقاد کند ومورد لعن ونفرین دوستانش قرارگیرد تا بدینوسیله وبقول رجوی، خودش را روسیاه نماید تا رجوی روسفید باشد!
من ازاین منطق ابدا سردرنمیآورم!
اگر رجوی درکشور خود حکومت میکرد، با طرزتفکر شیطانی وغیرانسانی که دارد، لابد مردم را مانند هیتلر درکوره های آدم سوزی میانداخت.
با اطلاع رسانی واظهار دردی که کردم، آیا فریاد رسی است؟!
رحیم  خسروی
تبریز

نامه نوشته شده برادرمحمد حسین خسروی

blank

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا