رجوی اثر ضربه ی خانواده هایی مانند ایران پور را دیرتر دریافت!

آورده اند که روزی، شیر اعظم جنگل، بعنوان سلطان بلا منازع، تمام حیوانات را فراخواند تا به تفریح وسرگرمی پرداخته ودمی بیآساید.
هرحیوان به فراخور حال خود حرفی زد که شیر را انبساط خاطری دست دهد وسبب رضایتمندی او!
شیر اعظم هم لطیفه ای گفت که هرکدام از حیوانات با غش و ریسه ی مناسب یا نامتناسب، خواستند که رضایت خاطر سلطان جنگل را فراهم کنند!
دراین میان، " گاو " استثنا بود و با نشخوار کردن محتویات دهانش، سرگرم هضم وجذب غذا بود و ابدا به این لطیفه ی شیر، واکنشی نشان نداد!
سلطان جنگل خشمگین شده از این بی ادبی " گاو "  به نحوی توانست براین خشم  خودغلبه کرده و کاری با " گاو" نکرد!
فردای آنروز که سلطان جنگل سرگرم گشت زنی بود متوجه خنده های بلند گاو شده وتعجب کنان علت این خنده را ازاوپرسید که گاو جواب داد یاد لطیفه ی دیروز تو افتادم وخنده امانم نمیدهد که این سلطان جنگل شیر فهم شد ودریافت که گاو بعد ازگذشت 24 ساعت، حالا مفهوم لطیفه ی شیر را فهمیده است!!
جریان تحصن اخیر خانواده های شجاع و دردمند در پشت دیوارهای کمپ لیبرتی عراق، ابتدا با توطئه ی سکوت باند رجوی مواجه شد و زمانی که این مسئله بازتاب گسترده تر از دفعات قبل داشت، گروه مافیایی رجوی را برآن داشت که سکوت خود را شکسته وبا توسل به ادبیات لمپنی همیشگی اش، به تخریب این خانواده های گرفتار وبعضا داغدار بپردازد.
عنوان یکی از فحش نامه های باند رجوی، " ماه منیر ایران پور. پاسدارقدس  و بسیجی وگماشته اطلاعات، تحت عنوان خانواده درجلو لیبرتی "! نام دارد که گفته شده است:
 " وزارت اطلاعات پس از مزدور مصطفی محمدی و ثریا پاسدارهمان ثریا عبداللهی(معروف به هندجگر خوار) که از نفرات ثابت سیرک وزارت اطلاعات در جلو اشرف بودند. اکنون یک مزدور پاسدار بسیجی و یک زهرا خانم جدید به نام ماه منیز ایران پور را به درب لیبرتی فرستاده است تا زمینه های کشتار مجاهدان لیبرتی را فراهم نماید. او اکنون نقش ثریا پاسدار را بعهده گرفته است.این مزدور که روابط گسترده ای با سجاد مامور نیروی تروریستی قدس  دارد. بارها بوسیله وزارت اطلاعات به درب اشرف و لیبرتی اعزام شده  است. او که قیافه تنفر انگیز دختران معاویه را دارد، جلو دار تهدید و عربده کشی و بسیج خانواده های وزارتی برای حمله و هجوم به لیبرتی میباشد".
درجواب این اتهام دروغین باید گفت که همین آقای مصطفی محمدی، عمری را به حمل و توزیع نشریات سازمان پرداخته، درجمع آوری کمک های مالی به سازمان کم نظیر بوده، دو فرزند دلبندش را درگرو سازمان گذاشته و پس از پی بردن به اشتباه بزرگ خود دراین زمینه، تنها موفق به رها کردن پسرش شده وبرای رهائی دخترش سمیه، ماه ها وبرای چندین بار دربیابان های عراق سرگردان شده ومورد سوء قصد عوامل رجوی دراطراف کمپ اشرف قرار گرفته وبطور تصادفی جان خود وهمسر فداکارش را نجات داده و این موضوع دردادگاه جنایی عراق مطرح شده و احکام بازداشت برای تعدادی ازفرماندهان رجوی صادر شد که نیروهای آمریکائی مانع اجرای حکم دادگاه شدند!
بزرگترین وخطرناک ترین کار آقای محمدی، اقدام به خود سوزی بخاطر حمایت از مریم رجوی بود که خوشبختانه هوشیاری مردم ومامورین کانادایی، مانع موفقیت این اقدام شد!!
درکنار این خدمات کم نظیری که این فرد به رجوی کرده، او یک درخواست کاملا ابتدائی دارد وآن عبارت ازاین است که دخترش را که بدست خودش به چنگ رجوی سپرده، باز پس گیرد و ما واکنش رجوی باین درخواست منطقی را ملاحظه میکنیم!!
خانم ثریا عبدالهی که یک آذربایجانی ساکن اردبیل است، چند سال پیش غم آب ونان و مشکل رفاهی نداشت ودر یک منطقه ی خوش آب وهوای ایران درسعادت ونیک بختی زندگی میکرد واحتیاجی به این تکاپوی سخت نداشت که سرانجام پسر نازنین اش اصلان را باند رجوی به بهانه ی تجربه ی رفاه ودموکراسی بیشتر دراروپا، ربودند و بدین ترتیب بود که سر ازاشرف درآورد ومجبور به زندگی درمناسباتی شد که حتی غیر دموکراتیک تر ازعربستان بود وهست!
بدین ترتیب بود که این خانم مرفه وفارغ از مشکلات سخت، قدم درراهی گذاشت که ابدا باب میل اش نبود وسبب این کار ندای عشق سوزان مادری بود وبس!
اوکه بطور طبیعی ارگانیزمی مخصوص زندگی درهوای فرحزای سبلان داشت، مجبور شد که حدود دوسال را درهوای 50 درجه ی عراق ودرکنار کمپ اشرف سپری کند تا شاید بتواند این فرزند دلبندش را برای دقایقی درآغوش گرفته وملهمی برزخم هجران چندین ساله ی دل شکسته اش بگذارد.
او دراین دوسال اینقدر درکنار درب اشرف فریاد دادخواهی زد که دراسرع اوقات، با صدایی گرفته وگلوی التهاب زده ودردناک کنارمیآمد وبارها ازفرط استرس ونگرانی و استشمام هوای اتم آلود وپرغبار ومسموم عراق- که هدیه ی اربابان رجوی به مردم عراق بود- بیمار شد ودربیمارستان های عراق بستری گردید و خانواده های حق شناس گروگان های رجوی، اورا اسوه ی زن قهرمان دانسته وهمواره از اکناف کشور وسیع ایران وبدون توجه به قومیت وزبان و…، دردهای خودرا با خانم عبدالهی مطرح کرده وازشجاعت وپایداری او الهام میگیرند!
دراین میان وبرعکس رجوی ها، خانواده های ستمدیده، خانم مریم رجوی را که سبب قتل های آشکار ونهان وبرهم زننده ی اساس خانواده های ذی ربط میباشد، " هند جگر خوار" لقب داده اند!    
خانم ماه منیر ایران پور دارای دوبرادر جوان درکمپ حادثه خیز عراق است ودلیلی برای به کشته شدن دادن برادران جوانش ندارد وبرعکس، تلاش او برای حفظ جان عزیزانش وکمک به اعاده ی حقوق ابتدائی آنهاست!
تنها گناهی را که برای این خانم برومند و فداکار میتوان متصور شد، تعهدی است که نسبت به عزیزان وهمنوعان خود دارد که البته گناه کوچکی دردید باند ضد بشری رجوی نیست!
در قسمت دیگر این هجونامه ای که برعلیه خانواده های گرفتار درچنگال خونین رجوی تهیه شده، میخوانیم:
" مزدور دیگری که همراه با او سعی میکند با  شارلاتان بازی علیه ساکنان لیبرتی البته در پوش دلسوزی برای برادر!! جای ثریا پاسدار را بگیرد نرگس بهشتی نام دارد که همراه با برادر پاسدارش محمد بهشتی به درب لیبرتی بارها اعزام شده است ".
ظاهرا که یکی ازبرادران خانم نرگس بهشتی، درجریان جلوگیری فریب خوردگان رجوی از اعمال حق حاکمیت مردم عراق توسط ارتش این کشور، جان خود را فدا کرده که این امر انگیزه ی بیشتری به این خانم فداکار داده تا برادر دیگرش ازاین جهنم رجوی ساخته، نجات دهد وچرا باید این فعالیت های انسانی و طبیعی او، صفت مزدوری بخود بگیرد؟؟!!
این طرز تلقی، درجایی غیر از مناسبات ننگین رجوی ساخته، ناممکن است که دیده شود.
دوباره میخوانیم:
" سر پرستی خانواده های وزراتی  با مزدور شناخته شده ای به نام  احمد هاجری میباشد که نقش سازماندهی و خط دهنده به سایر خانواده های وزارتی دارد و آنها را تشویق به حمله وهجوم به لیبرتی مینماید ".
چه حمله وهجومی؟!  شما اشتیاق سالیان انتظار برای دیدار عزیزان را حمله وهجوم میدانید؟؟!!
تقریبا تمامی اعضای سه هزار دربند رجوی، درطی این 13 سال بارها به کمپ های اشرف ولیبرتی مراجعه کرده اند وبنابراین با این منطق عجیب رجوی، همه ی اعضای خانواده های اعضای فرقه ی رجوی، اطلاعاتی بوده وضمن حفظ عواطف انسانی وفامیلی خود، نشان داده اند که رجوی هیچ توفیقی درجذب این خانواده ها نداشته ودراین چهار دهه باند رجوی کاری جز آب درهاون کوبیدن وناکامی وحشتناک نداشته است!!
گروهی از اعضای خانواده های ساکنین کمپ های لیبرتی و تیرانا
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا