من کرمعلی شعبانپور برادر حسن شعبانپور که سالیان درازی اسیر سیستم مغزشویی رجوی می باشد هستم. وقتی با برادرم در سال 2003 ملاقات نمودم خبرهایی که توسط دوستان جدا شده به دستم رسید عنوان نمودند که بعد از ملاقات فشار زیادی روی برادرم آوردند و سعی نمودند با وعده دادن برادرم را در تشکیلات نگهدارند.
سئوالی که باید از برادرم حسن بپرسم این است که بعد از سرنگونی صدام ، رجوی برای فریبکاری به شما وعده سرنگونی می داد و سعی می کرد با دو ساله کردن سرنگونی شما را مجبور به ماندن در تشکیلات بکند ولی هر چقدر که جلوتر رفتیم چیزی به نام سرنگونی وجود نداشت. وقتی از عراق اخراج و به کشور آلبانی رفتید آیا برای شما سئوالی بوجود نیامد حالا که هزاران کیلومتر از ایران دور هستید آیا سرنگونی مورد ادعایی رجوی معنا پیدا می کند ؟ چرا مریم قجر سعی نمود که شعار کانون های مسخره شورشی را علم کند تا شما را باز هم در تشکیلاتش نگهدارد.
در مورد تهدیدهای آمریکا علیه ایران می توان به خوبی مشاهده نمود که چگونه رجوی ها سعی دارند روی این تهدیدها سوار شده و خط ضد انقلابی و ضد ایرانی خود را دنبال کند ولی چیزی که ما شاهدش هستیم غرب نیز از تهدیدهای مسخره خود کوتاه آمده و دریافته که ایران جایی برای ددان و کفتار صفتان نیست.
برادرم تشکیلات رجوی و خود مریم قجر مانند عنکبوتی است که در پیله خود تنیده و فکر می کند که بیرون از تارهای وی دیگر دنیایی وجود ندارد و به همین خاطر است که مناسبات جهنمی رجوی از خانه عنکبوت هم سست تر است و شاهد هستیم که باز هم ریزش نیرو ادامه دارد.
من به عنوان برادرت این پیام را برای تو و همه نفراتی که هنوز در مناسبات جهنمی رجوی گرفتار هستند دارم، ما خانواده ها هیچ وقت شما را فراموش نخواهیم نکرد و طولانی شدن زمان آزاد شدن تان ما را دل سرد نکرده است و مریم قجر باید بداند که ما خانواده ها طناب دار وی و تشکیلاتش می باشیم.
برادر خوبم حسن من معتقدم که تو با توجه به پتانسیلی که داری می توانی زندگی جدیدی برای خود درست کنی، تا کی می خواهی فریب دروغ های رجوی ها را بخوری ؟ زندگی شکل دیگری هم دارد و فقط مناسبات جهنمی رجوی نیست.
من و تمام خانواده برای دیدار و یا شنیدن خبر جدایی شما از مناسبات جهنمی رجوی لحظه شماری می کنیم باشد که امسال سال رهایی تو و همه نفرات گرفتار در آلبانی باشد.
کرمعلی شعبانپور برادر حسن شعبانپور از آمل