به یاد آنها که در اسارت به اسارت برده شدند

26 مرداد سالگرد بازگشت آزادگان به خاک میهن است. مردان قبیله غیرت وشرف که از همان لحظه تجاوز دشمن بعثی به خاک میهن جان برکف نهاده وبرای دفاع از شرف وناموس سرزمین پدری بسوی مناطق اشغال شده درغرب وجنوب کشور شتافتند. درنقطه مقابل نیروهای هوادار فرقه مجاهدین با رهبری مسعود رجوی بمثابه ستون پنجم دشمن متجاوز در جبهه ها حاضر شدند تا به جمع اوری سلاح واطلاعات از مختصات نیروهای خود بنفع دشمن بپردازند وبا انتقال سلاح ها به داخل شهرها زمینه یک قیام مسلحانه را فراهم سازند.
رجوی همزمان که به مقابله با تجاوز دشمن اشغالگر بعثی فرمان می داد درعین حال در منتهای نفاق و دورویی وعدم صداقت به تضعیف نیروهای خودی و تقویت دشمن متجاوز می پرداخت. طبق اسناد رسمی 6 ماه بعداز تجاوز عراق به ایران مسعود رجوی تماس هایی با دولت عراق برقرار کرده بود و براساس همین توافق ننگین وی با براه انداختن حرکات اعتراضی و رژه نظامی میلیشا و ایجاد درگیری های ساختگی با نیروهای دولتی درصدد ان برامد تا جبهه دیگری در داخل ایجاد کند وتمرکز نیروهای ایرانی را در جبهه بهم بریزد.
وی درادامه با دست زدن به موج انفجارات و ترور و درگیرهای نظامی عملا نقش ستون پنجمی برای صدام را بازی کرد. با شکست نیروهای رجوی درداخل وفرار وی به پاریس وبعد عراق عملا رجوی به اردوگاه صدام پیوست ودرجنگ تجاوزکارانه نقش متحد و ستون پنجم وی را بازی کرد. رجوی بدنبال این بود که باحمایت نظامی صدام رژیم ایران را سرنگون وخود به حاکمیت برسد که عملا شکست خورد. یکی از صفحات خیانت رجوی درجنگ تجاوز کارانه ضدمیهنی فریب وبه اسارت گرفتن اسیران ایرانی در اردوگاهای دولت عراق بود. وی که بعد از شکست مفتضحانه در عملیات موسوم به فروغ قدرت جذب نیروی جدید را از دست داده بود با وعده های فریبنده ازادی اسیران در اردوگاههای عراقی وانتقال به ایران ویا خارج کشور اقدام به اسارت اسیران جنگی که از وضعیت اردوگاه به تنگ امده بودند نمود وبا به اسارت گرفتن انها عملا مانع بازگشت این دسته اسیران به خاک میهن شد. این کار برخلاف عرف بین المللی وکنوانسیون تبادل اسرا صورت گرفت بدین ترتیب اسیرانی که سالیان دراردوگاههای عراقی دربند بودند این بار با وضعیت وشرایط بدتر به اسارت مجاهدین خلق در امدند وعملا از تماس باخانواده ها ودیدار با انها برای سالیان محروم شدند. برخوردهایی که با انها درقرارگاه اشرف میشد عملا وبمراتب بدتر از اردوگاههای عراقی بود. تااینکه باسرنگونی صدام وشکسته شدن طلسم اختناق رجوی انها این فرصت را پیدا کردند که از این فرقه علیرغم تمامی مشکلات جدا شوند وبعداز سالیان از طریق صلیب سرخ به اغوش میهن وخانواده برگردند. انها علیرغم سختی وفشار ازمون بزرگی را پشت سرگذاشتند که مهم ترین ان پی بردن به ماهیت فرقه رجوی بود.
رستم البوغبیش

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا