رهاورد مقاومان قهرمان اشرفی! برای خانواده ها: عذاب دائم

رجوی ها که فکر میکردند کرونا کار رژیم را تمام میکند، عجله وعلاقه ای برای تعریف از خود وحمله به منتقدین شان نشان نمیدادند وزمانی که دیدند که کرونا هرضربه ای که به مردم واقتصاد ایران بزند ، نفعی برای آنها نخواهد داشت، مجددا به بیان هزاران باره ی فتح الفتوح هایشان؟؟!! روی آورده والبته تعدادی ازمنتقدین خود را هم فراموش نکرده ودر موردشان به لجن پراکنی پرداختند.
رحمان کریمی که قلم بدست وپیر مرید خرفت رجوی است، در یادداشتی با عنوان ” البته رژیم حق دارد از مقاومان قهرمان اشرفی در عذاب دایم باشد ” ، نوشته است :
رژیم فاشیستی ملایان بعد از قتل عام دهه۶۰ بر این گمان باطل بودند که کمر سازمان مجاهدین خلق را چنان شکسته اند که دیگر کمر راست نخواهد کرد “.

کمر سازمان به علت انحراف عقیدتی وپشت کردن به مردم ومنافع ملی وآویزان شدن لب ولوچه های مسعود رجوی برای برآوردن توهمات قدرت طلبی شکسته شده بود که جنون شهوت رانی اش هم مزید برعلت شد!

در ادامه :
” تشکیل ارتش آزادیبخش چونان صاعقه ارکان تبهکاران را بلرزه درآورد. این برای آنان چنان غیرمترقبه بود که شعاع فروزان خطر را در تمامی اندام نظام منعکس کرد. .. “.

کدام یک ازارکان رژیم را؟

در این میان کسی اگر ضربه خورد ، فرزندان ایران زمین بودند که از حملات و عملیات های مرزی ارتش به ظاهر آزادی بخش مجاهدین ضربه خوردند و خونشان بی گناه بر زمین ریخت. چه از جانب خود سازمان و جوانانی که در دام مجاهدین افتاده بودند و چه آنانی که که سعی داشتند در مقابل این خائنین به وطن از خاک میهنشان و از ناموسشان دفاع کنند.

نکته دیگر این که کاملا طبیعی است که هر حکومتی یک جمع برانداز چند نفری را راحت نمیگذارد ، طبیعی است که از چند هزار برده ی مسلح رجوی و دنبالچه ی ارتش صدام که به خاک ما حمله کرده بود، نگذرد واین موضوع بمعنای مقتدر بودن گروه تروریستی رجوی نبود.

بازهم :
توطئه ها و حملات فیزیکی و اقدامات ایذایی یکی بعد از دیگری تا به امروز پی گرفته شد. اما هیچیک از آنهمه دسیسه ها، مضحک تر از این آخری نیست که ارتشی از اراذل و اوباش و هرجا باش را راه بیاندازند به کشور دیگری. که چه؟ آمده ایم دیدار کسان خود!! “.

محال است کسی بدون داشتن نسبت فامیلی درجه 1 با اسرای رجوی بتواند از موانع مختلف عبور کرده وبه قلعه ی مانز بیآید واگر کسی درخواست این حضور را کرده ، مطمئن باشید که مدارک هویتی لازم را برای اثبات اینکه فرد یا افرادی ازاعضای خانواده اش را درچنگال خون چکان مسعود ومریم میباشند، همراه خود دارند وعلاوه برآن ، شکاک ترین فرد هم میتواند با آزمایش D.N.A اطمینان خاطر پیدا کند که افراد متقاضی ملاقات، عضو خانواده ی اسیر یا اسیرانی از رجوی هستند وشما باید خیلی خرفت باشید که این مسائل را درک نکنید و با به نفهمی زدن خود، اعضای خانواده ی دوستان خود یا اسرای رجوی را اراذل واوباش معرفی کنید.
البته این خرفتی میتواند حاصل ترسی باشد که رهبر یا رهبران باند رجوی ازاین ملاقات ها دارند وشما را بعنوان میرزا بنویس مامور کرده اند که با پشت پا زدن به شرافت انسانی ودجالگری ، این اتهامات را برآنها بزنید و ممکن است این حرف ها جنبه ی مصرف داخلی داشته باشد وشما بدینوسیله بخواهید این گروگان های رجوی را فریب داده ونگذارید بفهمند که اقوام نزدیک و واقعی آنها هستند که عزم جزم کرده اند که به دیدار فرزندانشان بیآیند.

سپس :
یکی از دنی ترین خائنان خود فروخته بنام ابراهیم خدابنده که در حقیقت عزرائیل آخوند بنده هست، چوپانی این گله را بعهده دارد. این چوبدار اتاق نفاق وزارت ننگین اطلاعات رژیم می گوید اینها خانواده، بستگان و دوستان و آشنایان ( ؟ ) اشرفی ها هستند. اگر دقت کنیم دوستان و آشنایان!! ماهیت مسخره و دروغ این گله مزاحم را بیان می کند که چرا هشت هزار یا ده هزار؟ اینجوری که باشد رژیم می تواند پنجاه هزار نفر را بسیج کند. تو در اشرف کی داری؟ من یک نفر دارم که در بچگی با من در یک کوچه زندگی می کرد. حالا دلم سخت برای او تنگ شده است. “.

اعضای خانواده های گرفتار دنائت رجوی، برای رهائی فرزندان خود در موسسه ی مردم نهادی بنام ” انجمن نجات ” مجتمع اند و آقای مهندس ابراهیم خدابنده مدیر عامل این نهاد وطبیعی است که خواست های این خانواده های مظلوم را منعکس کند.

ما خانواده ها گله نیستیم که به چوبانی هم نیاز داشته باشیم و کسانی که ما را گله حساب میکنند ، معلوم است که با دیگر مردم ایران که هیچ قرابتی با باند رجوی ندارند، چه دشمنی سبعانه ای دارند ازاین بابت که کمک نکردند تا رجوی بر راس هرم قدرت سوار شود!

اگر تعداد مانز نشینان برده ی رجوی مثلا 2500 نفر باشد، هریک ازآنها براحتی یک عائله ی 5 نفری داشته باشند وبا امضای طومار درخواست اخذ ویزا و مسافرت به آلبانی وملاقات فرزندانشان را داشته باشند و تعداد این افراد براحتی به 10000 نفر میرسد و تعجب شما یا مزورانه است ویا ازاین بابت است که از عواطف انسانی تهی شده وبشرحی که ذیلا آورده اید، به عابد روبه صفتانه ی مریم تبدیل شده اید.

با هم بخوانیم :
” … اشرف ۳ در اروپاست و نه در عراق و در تیررس آنان. سالار بانویی شجاع و خستگی ناپذیر چون مریم قهرمان و دیگر مسئولان تراز اول همواره آنجا حضور دارند. اشرف ۳ در شبکه های متعدد و وسیع اطلاعات می گیرند و به مردم اطلاعات درست که افشاگر دروغ های رژیم است می رسانند...”.
البته دریک نقطه ی استثنائی از اروپا وگرنه مردم اروپا به این نوع محل اقامت های جمعی ومشکوک سرک میکشند تا ببینند این چه وضعی است که هیچکس آزادی ازنوع دوران برده داری را هم ندارد و درمجالس ونشریاتشان غوغا بپا میکنند وگند قضیه بیش ازآنچه که معلوم شده درمیآید .
ضمنا ما سالاری مریم را فقط درفرارهای مکرر مشاهده کرده و رویاروئی مستقیم اش را نشنیده و ندیده ایم و البته دروغ چرا؟! نوعی نترسی اش درمورد عدم ترس ازمسائل اخلاقی اش را ازاو دیده یا شنیده ایم!

ازاینکه عده ای درقلعه ی مانز مشغول کار در شبکه های اجتماعی هستند وعمدتا برعلیه منافع ملی مطلب مینویسند، تروریست های اقتصادی را بشدت عمل بیشتر برعلیه مردم ایران دعوت میکنند، برعلیه خانواده های خود به فحاشی میپردازند و بذر تخم وکین میکارند ، حق با آقای رحمن کریمی است!

جمعی از خانواده ها

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا