30 خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت پانزدهم

در قسمت قبل از تصمیم نهایی رجوی مبنی بر حمایت از صدام و دولت عراق گفتم، او به نیروهای کردی هشدار داد که تحت هیچ شرایطی از مسیر دیالی برای عبور و رسیدن به بغداد استفاده نکنند چون این منطقه حریم حفاظتی و امنیتی مجاهدین خلق محسوب میشود.

با تقسیم کار بین مجاهدین خلق و دولت عراق برای سرکوب قیام مردم ناراضی عراق، تا حدود زیادی خیال صدام بابت نا آرامی های استان دیالی و مناطق شمالی راحت شد و عمده قوای سرکوبگر خود را به جنوب اختصاص داد که در این میان گارد جمهوری بیشترین نقش را برعهده داشت.

حضور مجاهدین خلق در استانهای جنوبی و کربلا و نجف به کار اطلاعاتی معطوف شد، گشت های مجاهدین خلق با لباس مبدل عربی و با پوشش خرید به شهرهای کوت، العماره و بصره تردد می کردند و در آنجا از طریق برخی منابع که از شهروندان این استانها بودند و بوسیله ایادی مجاهدین خلق با پول به استخدام در آمده بودند، خبرهایی را از حضور نیروهای 9 بدر در این شهرها کسب و در اختیار سازمان اطلاعات عراق (مخابرات) قرار می دادند. از جمله اطلاعات حساس و ارزشمند به نفوذ نیروهای سازمان بدر در منطقه جبایش و الزهرا شهر کوت بود که باعث شد گارد جمهوری با استفاده از این اطلاعات به پاکسازی و سرکوب و دستگیری این نیروها اقدام کنند.

ولی نقطه اوج فعالیت ها و اقدامات جنایتکارانه نیروهای رجوی به لشکرکشی به شهرهای طوز، کفری و کلار بر می گشت. یک دسته از نیروهای زرهی وارد شهر کلار شدند که بر اساس منابع گروههای کردی تعداد زیادی از مردم این شهر را کشته و خانه ها را ویران کردند. در مدخل ورودی شهر کفری نیروهای مجاهدین خلق در اوج قساوت و بیرحمی با تیربار به روی یک دستگاه مینی بوس که مردم وحشت زده شهر را داشت خارج می کرد آتش گشود و تعداد زیادی از شهروندان عادی که می خواستند از صحنه جنگ بگریزند را کشتند. که در میان آنها تعدادی زن وکودک هم وجود داشت.

در شهر طوز خرماطو بعد از اینکه به گفته مجاهدین خلق از داخل شهر به نیروهایش شلیک شد شهر را به گلوله بستند که دامنه های آتش از میان خانه ها و مناطق مختلف زبانه می کشید. نیروهای مجاهدین خلق همچنین علیرغم اینکه از طرف رهبران گروههای کردی به آنها پیام داده شده بود که خواهان آتش بس وعدم درگیری هستند در منطقه دبس تعدادی از پیشمرگه های اتحادیه میهنی را دستگیر و دست بسته در قرارگاه اشرف به نیروهای استخبارات تحویل دادند که بعدا معلوم شد همه تیر باران شدند. علیرغم اینکه مجاهدین خلق تمام عیار در درگیری و سرکوب قیام مردم عراق برعلیه صدام شرکت کرده بود ولی باز در تبلیغاتش بمنظور فریب نیروهایش همچنان اعلام کرد که عملیات های ما تدافعی و صرفا بمنظور حفاظت از جان نیروها و اسیر نشدن توسط سپاه پاسداران بوده است. آنها حتی در مناطق مرزی اقدام به اسیر کردن چند پاسدار و بسیجی جوان کرده بودند تا سناریو خود را تکمیل کنند.

ادامه دارد

علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا