سوء استفاده رجوی از زنان سازمان برای فریب و جذب نیرو

سازمان مجاهدین خلق داعیه دفاع از حقوق زنان و ارزش به زن و مقام زن را دارد و در بوق و کرنا کرده و می کند که به زنان در تشکیلاتش ارزش و بها داده و اکثر مسئولیت های بالای تشکیلاتی را به زنان حاضر در سازمان می دهند.

اما با مروری اجمالی بر تاریخچه سازمان، آنچه به ذهن متبادر می شود این است که زن و وجود زن از ابتدا تا کنون، تنها ابزاری بوده برای پیشبرد اهداف رهبران سازمان. چه آن زمان که در خانه های تیمی از زنان برای عادی سازی استفاده می شد، چه زمانی که برای نگاه داشتن مردها ازدواج های تشکیلاتی راه انداختند و خودشان تعیین کردند که هر زنی به همسری کدام مرد دربیاید. زمانی زنان را وادار به ازدواج کردند و زمانی وادار کردند طلاق بگیرند. حق بچه دار شدن و مادری را هم که به مرور از آنها صلب کردند.

یکی دیگر از  سوء استفاده هایی که از زنان در سازمان صورت گرفته و می گیرد، استفاده ابزاری از آنها برای جذب نیرو است.

رجوی برای فریب افراد جدیدالورود در پادگان اشرف از ابزار زن استفاده می کرد. من برای انجام کارهای تاسیساتی به پذیرش زیاد مراجعه می کردم. وقتی در طی روز به سالن غذا خوری پذیرش مراجعه می کردم می دیدم که زنها با نفرات جدید الورود در کنار هم در سالن غذا خوری نشسته اند و با هم گرم گرفتند. برای من سئوال شده بود و با خودم می گفتم احتمالا پذیرش جدای از پادگان اشرف است. ما در مقر جرات نمی کردیم به زنها سلام کنیم. وقتی نفرات جدید فوتبال بازی می کردند چند تا زن هورا می کشیدند و آنها را تشویق می کردند. برای من باور کردنی نبود.

یک روز متناقض به مقر برگشتم و برای یکی از دوستانم ماجرا را تعریف کردم که او حرفی نداشت بزند. مجددا چند روز بعد به من ابلاغ کردند به پذیرش بروم برای کارهای تاسیساتی، باز هم با همان صحنه ها مواجه شدم. یکی از نفرات جدید را به عنوان کمکی تحت امر من داده بودند، او را با فریب از یکی از کشورهای عربی به اشرف منتقل کرده بودند. کم کم با او گرم گرفتم و از او سئوال کردم چرا اینقدر در خودت فرو رفتی؟ با شما که خیلی خوب برخورد می کنند. در جواب گفت من در یکی از کشورهای عربی در قسمت کشتی سازی کار می کردم و بیشتر حقوقم را برای خانواده ام می فرستادم، اینها مرا فریب دادند و وعده هایی که آنجا به من دادند دروغ بود. به او گفتم چه وعده هایی به شما دادند که او در ادامه گفت: به من گفتند تو را به اروپا می بریم. در عراق هر چه بیشتر برای ما کار کنی ما پول بیشتری به تو می دهیم و خیلی وعده های دیگر! در عراق اولین کاری که با من کردند تمام مدارک مرا از من گرفتند. به او گفتم در کشور عربی آنها را می شناختی؟ در جواب گفت چند تا زن بودند که این بلا را بر سر من آوردند. خانواده ام چشم انتظار من هستند. چه کسی می خواهد خرج آنها را بدهد؟! و من تازه فهمیدم این همه هورا کشیدن و تشویق کردن نفرات برای چه هدفی بوده است!

مواقع تماشای فیلم سینمایی زنها در سالن پذیرش حاضر می شدند و در کنار نفرات جدید می نشستند. زنهای فرقه می خواستند با این کارها نفرات را فریب دهند تا نفرات مسئله دار نشوند و برای این کار زمان مشخصی داشتند. زمانی که نفرات را در مقرها سازماندهی می کردند تنظیم رابطه زنها متفاوت بود! دیگر کسی را تحویل نمی گرفتند. سه نفر از نفرات جدید در مقر ما سازماندهی شدند با یکی از آنها صحبت می کردم که به من گفت: زمانی که در پذیرش بودم خواهر فلانی خیلی با ما خوب بود و کلی با من و دوستانم شوخی می کرد، دیروز او را دیدم سلام کردم جواب سلام مرا نداد . من هم به او گفتم فکر می کنی با من و امثال من رفتارشان خوب است؟! من با چند تا از نفرات جدید صحبت کردم و همه آنها می گفتند در خارج زنهایی که برای فرقه کار می کنند نفرات را فریب می دهند و به پادگان اشرف منتقل می کنند.

فواد بصری

منبع

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا