
آقا مرتضی از برادران چشم به راه اسماعیل پورحسن از اعضای گرفتار در زندان مانز آلبانی است که به شدت تحت کنترل فرقه ضد خانواده رجوی است.
دقیق تر بگویم آقا مرتضی الان دیگر یگانه برادر اسماعیل است چرا که دو برادر دیگرش بدرود حیات گفتند. روح شان شاد و برای آقا مرتضی هم تندرستی و عمر باعزت در کنار خانواده محترم شان آرزومندیم.
آقا مرتضی به اتفاق همسر محترم شان لیلا عاشوری سالهاست که دلسوزانه و مهربانانه در خصوص دیدار و رهایی دلبندشان با انجمن نجات گیلان فعالانه ارتباط دارند و بسا فعالیتهای چشمگیر و تحسین برانگیزی داشتند که در سایت نجات قابل دسترسی است.
در سال جدید و با تاخیر روز پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ به منزلشان رفتیم و با استقبال گرم شان گپ و گفتگویی صمیمانه در یک ضیافت شام داشتیم که البته قدردان مهر و محبت شان بوده و هستیم.

آقا مرتضی چونان سابق در ارتباط با ما از خاطرات شان با نازنین برادر اسیرشان می گویند. از اسماعیل در دوران زندگی خوب و خوش در یک خانواده پر جمعیت و دورهمی های عیدانه و دیگر مناسبتهای قبل از اسارت اسماعیل و همچنین خاطراتش از تنها دیدارش با اسماعیل در اسارتگاه مضمحل شده اشرف در دهه هشتاد که قول بازگشت به کانون خانواده را از وی گرفته بود.
خانم لیلا عاشوری نیز که دوشادوش همسرش در آن ایام صعب و سخت همراه و همدلش بود دورهمی مان را با ذکر خاطرات مشترک شان صمیمی تر کرد و بر می انگیخت که تا رهایی اسماعیل از بند و اسارت رجوی و بازگشتش به دنیای آزاد خاصه کانون گرم خانواده کوتاه بیا نباشیم و جشن پیروزی با حضور اسماعیل داشته باشیم.
در گرماگرم دورهمی و شب بیاد ماندنی عیدانه ۱۴۰۴ بنده و خانم دقتکار هم امیدوارانه با آنان به گپ و گفتگوی صمیمانه پرداختیم و آرزو کردیم نه تنها اسماعیل بلکه تمام اسیران رجوی بتوانند به آغوش پر مهر خانواده هایشان باز گردند و برای همیشه از شر تشکیلات سیاه و بازدارنده رجوی خلاص شوند.
در خاتمه ملاقات با گرفتن چند عکس یادگاری، غم و اندوه چشم انتظاری گذشته را شادمانانه به فال نیک گرفتیم و عهد بستیم با فعالیت پربارتر در مداری بس متعالی تر، به دنبال راهکار رهایی تمام اسیران رجوی باشیم و در این نقشه مسیر روشن و انگیزاننده به خدا توکل کردیم.
علی پوراحمد