در قسمت های پیشین توضیح دادم که رجوی برای رسیدن به اوهامی که در سر دارد از اعضای مجاهدین خلق به عنوان ابزار سوء استفاده می کند و با آنان مثل برده رفتار می نماید. او اعضا را از پایه ای ترین حقوق انسانی شان محروم نموده است. در قسمت های گذشته به ممنوعیت هایی […]
در قسمت های پیشین توضیح دادم که رجوی برای رسیدن به اوهامی که در سر دارد از اعضای مجاهدین خلق به عنوان ابزار سوء استفاده می کند و با آنان مثل برده رفتار می نماید. او اعضا را از پایه ای ترین حقوق انسانی شان محروم نموده است. در قسمت های گذشته به ممنوعیت هایی همچون ممنوع بودن ازدواج و داشتن فرزند، ممنوع بودن تماس و دیدار با خانواده و اقوام، ممنوع بودن دسترسی به وسایل ارتباطی و ارتباط جمعی، ممنوع بودن ارتباط با دنیای خارج از تشکیلات، ممنوع بودن دسترسی آزادانه به پزشک و امکانات پزشکی و ممنوع بودن خروج از تشکیلات اشاره کردم. در این قسمت به ممنوع بودن ارتباط و دوستی اعضا با هم می پردازم.
– در تشکیلات مجاهدین خلق دوستی و ارتباط با دیگر اعضا ممنوع است
یکی دیگر از محدودیت های ایجاد شده در تشکیلات مجاهدین خلق این است که اعضا نمی توانند با همدیگر آزادانه صحبت کنند. برای ممانعت از این کار، رجوی ارتباط اعضا با همدیگر را محفل نامید و گفت که محفل «شعبه سپاه پاسداران است». وی می گفت “هر صحبتی که نتوانی به مسئولت بگویی محفل محسوب می شود”. به این ترتیب هر صحبتی با دیگر اعضا اعم از بیان خاطره، صحبت درباره فوتبال یا ورزشی دیگر، حرف زدن از خانواده، صحبت درباره دوران تحصیل و هر نوع صحبتی خارج از روابط تشکیلاتیِ تعریف شده محفل محسوب شد و ممنوع گردید. با این قانون عملاً صحبت کردن که اصلی ترین وسیله ایجاد رابطه و دوستی با دیگر اعضا بود بسیار محدود شد.
با افرادی که متهم به داشتن رابطه محفلی می شدند به شدت برخورد می کردند. یکی از اعضایی که به اتهام داشتن رابطه محفلی با او برخورد شد «موسی حاتمیان» بود که رجوی نام او را در یکی از نشست ها آورده بود. خوشبختانه وی از تشکیلات مجاهدین خلق جدا شده و در خارج از ایران زندگی می کند.
چنانچه دو نفر بیش از یک نوبت در هنگام وعده های غذایی کنار هم دیده می شدند، بخصوص اگر از نظر تشکیلاتی رابطه مستقیمی بین آنها وجود نداشت و در یک دسته و یگان نبودند، یا اگر دو نفر را بیش از یکبار در حال صحبت کردن با هم می دیدند، آنها را صدا زده و می پرسیدند چرا با هم صحبت می کردند و آنان را مجبور می نمودند تا حرف هایی که بین شان رد و بدل شده است را گزارش کنند. در صورتی که آنها جواب قانع کننده ای نمی دادند، به عنوان افراد مسئله دار محسوب شده و در نشست ها سوژه می شدند.
اگر فردی متهم به این بود که «حلقه ضعیف» است و یا «مشکل دارد»، هرگونه ارتباط با او محفل محسوب شده و افرادی که با او ارتباط برقرار می کردند باید پاسخگو می بودند.
رجوی که با انقلاب طلاق مناسبات خانوادگی را از هم پاشیده بود و خیالش راحت بود که هیچ جایی در تشکیلات وجود ندارد که خصوصی بوده و در آن صحبتی علیه او صورت گیرد، می خواست با نابود کردن دوستی ها، روابط ساده بین نیروهای سازمان را هم از بین ببرد تا آنها نتوانند انتقادات و اشکالاتی که می ببینند را به هم منتقل کنند. رجوی درباره محفل می گفت “محفل فساد را در درون مناسبات مجاهدین رشد می دهد و زمینه شخم خوردن تشکیلات و زیرآب زدن مسئولین سازمان را فراهم می کند و به بی بند و باری و دیگر مناسبات لمپنی دامن می زند.”
رجوی می ترسید مبادا نفرات در صحبت با هم نسبت به حقایق آگاه شده یا آن که با هم همفکری کنند و با رشد آگاهی مسئله داری بالا رفته و در نتیجه درخواست جدایی نیز زیاد شود.
– علاوه بر ممنوعیت های فوق اعضا در بسیاری موارد مجبور به انجام اقدامات غیر انسانی می شدند. برخی از آنها عبارتند از :
– اعضا مجبورند همیشه و همه جا اعم از آسایشگاه، محل کار، محل غذاخوری و . . . به صورت جمعی زندگی کنند و هیچ حق شخصی و فضای خصوصی برای اعضا به رسمیت شناخته نمی شود.
– اعضا مجبورند در نشست های روزانه موسوم به عملیات جاری شرکت کنند که نوعی تفتیش عقاید است. هر فرد باید قبل از شروع نشست تعداد زیادی انتقاد از خودش بنویسد. در هر جلسه چند نفر سوژه می شوند و باید انتقادات خود را در جمع بخوانند. اجبار به همین جا ختم نمی شود. در این نشست ها بعد از آن که سوژه فاکت هایش را خواند بقیه شرکت کنندگان در نشست مجبورند علیه آن فرد موضع بگیرند.
– اعضا مجبورند هفته ای یکبار در نشستی به نام«غسل هفتگی» شرکت کنند و فاکت های جنسی خود را در جمع نفراتی که هم رده تشکیلاتی هستند بیان نمایند.
رجوی در حالی که با حرام اعلام کردن ازدواج باعث بروز مشکلات در سیکل طبیعی و غریزی اعضا شد، اما برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت و اینکه اعضا را بیشتر تحقیر و در خودشان فرو ببرد یک راه حل شیطانی ابداع کرد. در تشکیلات مجاهدین خلق هر جمعه جلسه ای جمعی اما با تعدادی محدود برگزار می شود که به آن «نشست غسل هفتگی» می گویند. در این نشست اعضا مجبور هستند در بین جمع فاکت هایی جنسی که در طول هفته به ذهن شان زد و حتی خوابی که دیدند را بیان نمایند.
– اعضا مجبورند رجوی ها را مستمر به عنوان ناجی ستایش کنند و در مقابل، خودشان را هیچ و پوچ و منحرف بخوانند و بپذیرند که بدون وجود رجوی ها در گمراهی و تباهی بوده و به موجودات خبیثی تبدیل می شوند.
– اعضا مجبورند هر انتقادی از سوی مسئولین تشکیلات به آنها می شود، حتی اگر کاملاً دروغ باشد را بپذیرند. این اصلی بود که مریم رجوی بارها در نشست ها آن را گفته بود. او می گفت اگر انتقادی به شما شد و حتی می دانید که اشتباه است، شما باید آن انتقاد را اثبات کنید. به این ترتیب است که شما رشد می کنید و رها می شوید!!!
ایرج صالحی

