ستون پنجم رژیم بعث، این بار ستون پنجم رژیم اسرائیل شد

برای بررسی حمله نظامی اسرائیل به ایران که اکنون به یکی از مهمترین اخبار دنیا تبدیل شده است و اینکه چرا سران گروه تروریستی سازمان مجاهدین علیه حمله نظامی اسرائیل جنایت کار موضع روشنی نمی گیرند و چرا آنرا را محکوم نمی کند؟ برای جواب این مسئله باید به سابقه جنایت کارانه سازمان در گذشته رفته و عملکرد سازمان در فاز سیاسی و نظامی یعنی قبل و بعد از سی خرداد سال 60 را مورد بررسی قرار دهیم.

شروع جنگ عراق علیه ایران سال 1359

در ابتدا رجوی سعی کرد با ایجاد شعارهای به ظاهر انقلابی عملا رسمیتی به سازمانش بدهد و خودش را انقلابی دو آتشه !!! و ضد آمریکا نشان دهد ولی قبل از شروع جنگ مخفیانه به فرانسه سفر نمود تا آن گونه که بعدا مشخص شد با سازمانهای اطلاعاتی فرانسه و عراق هماهنگ کرده و عراق را با این استدلال که بعد از سرنگونی شاه به لحاظ نظامی ایران در ضعیف ترین نقطه قرار دارد، ترغیب کند که به ایران حمله کند بلکه خودش به قدرت برسد.

بعد از شروع جنگ ابتدا رجوی حکومت عراق را متجاوز نامید و بعد از شروع فاز نظامی یعنی سی خرداد 60 آنان برای پیشبرد خط شان و همکاری با ارتش عراق شروع به ترور مسئولین کشوری کردند تا همسو با ارتش عراق وضعیت داخل کشور را ملتهب نشان داده و به خیال خام خود حکومت را سرنگون کنند. ولی این گونه نشد چون رجوی از مردم ایران شناختی نداشت و این گونه توطئه گسترده ای که برای نابودی انقلاب نوپای ایران کشیده بودند در نطفه خفه شد.

همکاری با اسرائیل با همان شیوه سال 60

بعد از شروع تهاجم نظامی اسرائیل به ایران عوامل گروه مافیایی مجاهدین باز دست به کار شدند و سعی کردند از عوامل داخلی خود استفاده کنند. در زمینه همکاری اطلاعاتی نهایت سعی و کوشش خود را نمودند.

رجوی در پیام 22 خرداد خود عنوان داشت پس از 20 سال تاخیر و مماشات و این پا و آن پا کردن رژیم به تله افتاد ! این حرف رجوی به نشانه تائید حمله نظامی اسرائیل است و طلبکار می شود که چرا زودتر این حمله انجام نگرفته و برایش اصلا مهم نیست که چه تعداد ایرانی کشته خواهند شد.

علاوه بر آن دست خود را رو می کند و عنوان می کند که ما 133 رشته افشای تاسیسات و تجهیزات پنهان اتمی و موشکی داشتیم ولی نمی گوید این اطلاعات را چه کسی به آنها داده! قبل از حمله اسرائیل به ایران عوامل سازمان در آمریکا کنفرانس هسته ای علیه ایران ترتیب دادند تا حمله نظامی اسرائیل به ایران را مشروع جلوه بدهند.

از طرف دیگر مریم رجوی هم بر طبل توخالی مکانیزم ماشه می کوبد که چرا کشورهای غربی مکانیزم ماشه را فعال نمی کنند تا تعداد زیادی از مردم ایران کشته شوند و آنان با کمک غربی ها روی خون مردم ایران به قدرت برسند.

البته شیوه همکاری سازمان با اسرائیل مشابه سال 60 می باشد در آن موقع ارباب شان عراق بود و با کشتن مردم بی گناه فکر می کردند می توانند حکومت را سرنگون کنند و اکنون با همکاری اسرائیل سعی می کنند با کانونهای به اصطلاح شورشی در داخل کشور دست به خرابکاری بزنند و این گونه فضای جامعه را ملتهب نمایند.

از طرف دیگر به اسرائیل های غاصب اطمینان داده بودند که با زدن فرماندهان نظامی حکومت به پیروزی خواهند رسید ولی به محض حمله موشکی ایران به اسرائیل تمام پنبه هایی که بافته بودند از بین رفت و عملا نقشه شان شکست خورد.

اکنون برای همه مشخص شده است هر کسی که دست همکاری به رجوی داده بود سوخته و از بین رفته و ماهیتش افشا شده است. رجوی فکر می کند که حمله نظامی اسرائیل به ایران شاید به پیروزی برسد اما سخت در اشتباه است، مردم ایران غیرت داشته و اگر حتی معترض به حکومت باشند باز حاضر نیستند یک متر خاک خود را به دشمن بدهند.

برای ما روشن است رجوی یک مزدور دون پایه است که حاضر است در خدمت سازمانهای امنیتی غربی و اسرائیل باشد. مدتی او در خدمت صدام بود و با سرنگونی صدام به سمت غرب و اسرائیل تغییر مسیر داد و اکنون چهار نعل در راستای اهداف نظامی شان کار می کند.

چرا مریم رجوی در رابطه با تهاجم اسراییل به ایران موضعگیری نمی کند؟

او اکنون باز دم از خط سوم برای سرنگونی می زند در حالی که هیچ اعتقادی به آن ندارد. چرا در مورد تهاجم نظامی اسرائیل به ایران موضعگیری نمی کند؟ چیزی که از شواهد امر بر می آید و انجام کارهای خرابکارانه شان در داخل کشور نشان از تائید حمله نظامی اسرائیل به ایران دارد. طبق قانون هر کشوری این گونه عوامل به اتهام همکاری با دشمن باید به سزای اعمالشان برسند. آنها سعی می کنند با عدم موضعگیری و این شاخ و آن شاخ پریدن ها این گونه موجی که به راه افتاده را از سر بگذرانند. آنان در انجام این گونه شامورته بازی ها ید طولایی دارند از عدم موضعگیری علیه تروریست های داعشی تا حمله نظامی و کشتار مردم غزه توسط اسرائیل و اکنون هم خفه خون گرفتن علیه تهاجم اسرائیل به ایران همه این موارد نشان می دهد که رجوی از حمله اسرائیل به ایران راضی است .

اگر به ریلی که سران سازمان طی سالهای گذشته طی نمودند نگاه کنیم در خواهیم یافت بعد از سرنگونی صدام اکنون به پیاده نظام رژیم صهیونستی تبدیل شدند از به اصطلاح افشاگری هسته ای گرفته تا پناه گرفتن در آلبانی و خبرگیری توسط فضای مجازی و دادن اطلاعات به اسرائیل در مورد اصابت موشک ها همانگونه که در زمان صدام هم این کار را انجام می دادند.

اما رجوی جنایت کار این بار هم راه به جایی نخواهد برد و حمله نظامی اسرائیل به ایران خیلی از مرزها را مشخص کرد. چه انسانها و چه کشورهای دوست و بقیه خودشان را نشان دادند و رجوی در این میان باز ماهیت ضد ایرانی خود را نشان داد و باید در این زمینه پاسخگوی جنایتش باشد و دور نیست که شاهد فروپاشی سازمان مجاهدین باشیم و برای اعضای در بند نیز متاسف هستم که با وجود خیانت های رجوی هم چنان در تشکیلات رجوی در آلبانی حضور دارند.

هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا