چرا فرقه رجوی از بیان حقایق می ترسد؟

تردیدی نیست مردمی که اینک جنبش سبز را با الگوی موسوی در تمامی جهان براه انداخته اند اراده کرده اند تا به زیباترین شکل ممکن مبارزات خود را به شیوۀ مسالمت آمیز به پیش ببرند و برگزیدن آرم سبز آنان نیز نشانۀ رویش و سرسبزی و زندگی است و به همین دلیل هرکجا پای این فرقه و دیگر گروههای فرصت طلب با آرمهای قرمز و زرد به تظاهرات آنها رسیده است، آنانرا بسرعت پس زده و اجازه نداده اند این موج سواران حرکت مسالمت آمیز آنان را به انحراف بکشانند. دبیرخانۀ شورای ملی مقاومت که سخنگوی رهبر فرقۀ رجوی است، طی اطلاعیه ای، چند خبر تحریف شده را منتشر نمود که در اساس مربوط به خیزشهای مردم و شعارهای آنها در روز 26 تیرماه می باشد. گزارشات مربوط به این روز تهران را تمامی خبرگزاریهای مهم جهان پخش نمودند که عمدتاً خبر یک رسانه ها بود. خبر شرکت مردم در بزرگترین نمازجمعه در سی سال گذشته که با امامت آقای رفسنجانی برگزار شد. ولی در این اطلاعیه حتا واژه ای نوشته نشده که خواننده متوجه شود اعتراضات مردم در کدام مراسم و به هواداری از چه کسانی بوده و چه سمت و سویی داشته و به طور عام چه شعارهایی در آن طرح شده است: « دبیرخانه شوراى ملى مقاومت ایران در اطلاعیه هاى شماره 107 تا 110 خود درباره قیام سراسرى، جزییاتى از قیام میلیونى روز گذشته تهران را اعلام کرد: در این اطلاعیه ها با استناد به گزارش ستاد اجتماعى مجاهدین در داخل کشور آمده است:
بعد از ظهر جمعه در فاصله چهارراه ولیعصر تا میدان انقلاب صحنه شدیدترین درگیرى میان نیروهاى سرکوبگر با تظاهر کنندگان بود.
پاسداران و نیروى ضدشورش نیروى انتظامى و لباس شخصیها با باتون و شلاق به مردم حمله مى کردند. انبوه جمعیت اطراف دانشگاه تهران و سراسر خیابانهاى کارگر شمالى، بهبودى، بلوار کشاورز، وصال شیرازى، فلسطین، ایتالیا، نواب و خیابان قدس را فراگرفت و جمعیت از این خیابانها به سوى خیابان آزادى حرکت کردند.
زنان و دختران جوان که حضور چشمگیرى در راهپیمایى و تظاهرات دارند، شجاعانه در تمامى صحنه هاى این تظاهرات عظیم شرکت داشتند.» همانگونه که مشاهده می شود، اطلاعیه تنها به ذکر یک قیام میلیونی اشاره می کند که در یک محدودۀ وسیع جریان داشته و نیروهای نظامی وانتظامی هم به مردم هجوم آورده اند! جالب اینجاست که از اینهمه شعار که در این روز داده شد تنها به سه شعار اشاره شده که تقریباً یا چنین چیزی شنیده نشده است و یا عامترین شعاری بوده که در تمامی تظاهراتها سر داده شده است: « تظاهر کنندگان در مقابل دانشگاه صنعتى شریف شعار مى دادند مرگ بر دیکتاتور و رهبران ما را مسلح کنید. در خیابان انقلاب مزدوران گارد ضدشورش به مردمى که شعار مى دادند "استقلال آزادى فریاد هر ایرانى" شلیک هوایى کردند.» بگذریم که همین شعار "استقلال آزادی فریاد هر ایرانی" نفی کنندۀ تمامیت این فرقۀ مخوف وطنفروش است که سالهای طولانی پایبوس بیگانگان بوده و آزادی را نیز حتا از اعضای خود دریغ داشته است، ولی اینکه در این روز مردم شعار داده باشند "رهبران ما را مسلح کنید" تنها می تواند از زبان کسانی گفته شده باشد که در اروپا تظاهر می کنند به راه حل سوم پایبندند ولی در عمل و در خفا تنها و تنها راه حلهای خشونت آمیز و ضد انسانی همیشگی خود را دنبال کرده و هرگز خشونت طلبی خود را رسماً نفی نکرده و نخواهند کرد. تردیدی نیست مردمی که اینک جنبش سبز را با الگوی موسوی در تمامی جهان براه انداخته اند اراده کرده اند تا به زیباترین شکل ممکن مبارزات خود را به شیوۀ مسالمت آمیز به پیش ببرند و برگزیدن آرم سبز آنان نیز نشانۀ رویش و سرسبزی و زندگی است و به همین دلیل هرکجا پای این فرقه و دیگر گروههای فرصت طلب با آرمهای قرمز و زرد به تظاهرات آنها رسیده است، آنانرا بسرعت پس زده و اجازه نداده اند این موج سواران حرکت مسالمت آمیز آنان را به انحراف بکشانند. ترس و نگرانی شدید این فرقه از بیان درست حقایق بی دلیل نیست، رجوی خوب می داند که مردم در بزرگترین انتخابات تاریخ ایران با شور و هیجانی وصف ناپذیر شرکت نمودند در حالی که ایشان انتخابات را تحریم نموده بودند، رجوی به خوبی می داند که مردم برخلاف دروغهای بزرگش مبنی بر خالی بودن مکانهای اخذ رأی، تا ساعتها پس از بسته شدن این اماکن در محلها حضور داشتند، رجوی می داند که هجوم سیل آسای میلیونی مردم به خیابانها نه به گفتۀ ایشان برای سرنگونی کلیت نظام بلکه برای اصلاحات بود با حرکتی مسالمت آمیز که دشمنان نتوانند سوء استفاده کرده و چشم طمع به خاک میهنشان بدوزند، رجوی می داند که حمایت او از آقای موسوی و آقای منتظری، جز یک شیادی و ترفند حقیر برای نابودی جنبش سبز مردم ایران نیست، او بخوبی می داند که سالها پیش از این چه سخنانی علیه این افراد گفته است و چیزی هم تغییر نکرده که بخواهد مدافع آنان شود اما اینرا هم می داند که حمایت او از هر شخصی در این کشور به معنای تحت فشار و محدودیت قرار گرفتن هرچه بیشتر آن افراد است، رجوی همچنین می داند که مردم در روز 26 تیرماه برای شرکت در نماز جمعه ای رفته بودند که رفسنجانی امامت آنرا بر عهده داشت و رهبران جنبش سبز نیز در آن حضور پیدا کرده و از هواداران خود خواسته بودند که در آن شرکت نمایند، رجوی خیلی خوب هم خبر دارد که مردم شعارهایی به حمایت از آقای موسوی و هاشمی سر داده و علیه چین و روسیه هم شعار داده اند، تمامی این اخبار به رجوی می رسد اما او قدرت بیان آنرا در رسانه ها و اطلاعیه های خود ندارد. او می داند که بیان هر کدام از این خبرها در رسانه ها و پیامهایش عملاً بر ضد او و سیاستهای خشونت طلبانه و وطن فروشانۀ اوست، به همین علت هرگز حاضر نیست که این واقعیتها و حقایق را در سخنانش بیان کند هرچند که تمامی جهان به آن گواهی داده و می دهد. آقای رجوی و خانم عضدانلو باید بدانند که روزگار فریب و جهل و ریای آنان پایان یافته و باید به این اذعان نمایند که سیاستهای پیشین آنها تماماً خطا بوده و در عین حال پاسخگوی تمامی عملکردهای چند دهۀ اخیر خود باشند. آنها باید ریاکاری و دروغ و جنایت را کنار گذاشته و قبل از هرچیز به القاب بی معنایی که بر خود نهاده و از سوی مردم خود را رئیس جمهور و ولی فقیه یا رهبری عقیدتی نامیده اند نقطۀ پایان گذاشته و بدانند که مردم ایران با حرکات اعتراضی عظیم خود برای همیشه ایشان را نفی کرده اند و آنها تنها زمانی می توانند به آغوش مردم خود باز گردند که در یک مناظرۀ رو در رو با مردم به گذشته های جنایتکارانۀ خود اعتراف نموده و به طور عادلانه محاکمه شوند. حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا