برچسب ها
خاطره ای تلخ از دوران حضورم در تشکیلات رجوی چرا سکوت کردم؟!
از طرف غلامعلی میرزایی پیامی برای هم استانی خوبم محسن شجاعی
حالا سرشار از زندگیم به مناسبت بیست و دومین سال رهایی ام از تشکیلات رجوی
چرا سکوت کردم؟!
همانطور که قبلا گفتم من کسی بودم که به عشق رفتن به اروپا سر از کمپ اشرف و مناسبات مجاهدین در آوردم که بعد از حضورم در تشکیلات وقتی متوجه شدم فریب خوردم درخواست جدایی و بازگشت به کشور مبدا کردم. اما مسئولین تشکیلات به روش های مختلف تهدیدم کردند که نباید درخواستم را برای […]
پیامی برای هم استانی خوبم محسن شجاعی
دوست خوبم محسن امیدوارم که سلامت و قبراق باشید. گاهی وقت ها که خاطرات زمانی که در سازمان بسر میبردم را در ذهنم مرور میکنم به خاطراتی فکر می کنم که ذهن مرا مشغول می کند و حسرت میخورم که چرا شما در آنجا مانده و خود را رها نکرده اید و در دنیای آزاد […]
به مناسبت بیست و دومین سال رهایی ام از تشکیلات رجوی
در نیمه دوم سال 83 بود که تصمیم به جدایی از تشکیلات رجوی را که مدتها بشدت با آن درگیر بودم قطعی کردم. البته من و یک نفر از دوستان دیگری که او هم مانند من ایدئولوژی مجاهدین را نپذیرفته بود و تنها بعنوان رزمنده ساده در تشکیلات به اصطلاح ارتش آزادیبخش بودیم از چندین […]

