نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲
آقای قادر رحمانی از دو تا واژه استفاده کردند از واژه تجربه و نیز واژه تحمیل، ایشان معتقدند در رابطه با استقرارشان در قرارگاه اشرف و در طی سالیان دراز، نباید از کلمه تجربه استفاده کرد و آن لحظه ای که باعث جدایی قادر از سازمان شد برای او یک تجربه واقعی بود آقای سعید هم معتقدند که طول مدت استقرارش در قرارگاه اشرف برای وی یک تجربه بوده است. به نظر من در تعریف واژه ها باید اتفاق نظر داشته باشیم و اگر با واقع بینی نگاه کنیم در نقطه نظرات سعید و قادر یک نوع همخوانی به لحاظ مضمونی وجود دارد قادر مطرح می کند وقتی که من در محیط قرارگاه اشرف مدتها بسر بردم آن محیط مبتنی بر اراده آزاد من نبود یا انتخاب آگاهانه من در تعیین شکل و فرم زندگیم در اشرف دخیل نبود
نامه سرگشاده به خانم فریبا هشترودی
به هر حال من هم به همان دلایلی که حتما برای شما خیلی ملموس است تحصیل را نیمه کاره گذاشته و راهی را در پیش گرفتم که به سازمان مجاهدین و عراق ختم شد. این زمان گذشت تا اینکه شما به شورای ملی مقاومت پیوستید، در آن زمان خیلی خوشحالش شدم و خیلی دوست داشتم که موقعیتی دست دهد تا از نزدیک با شما در رابطه با پدر گرامیتان از نزدیک به صحبت بنشینم ولی این فرصت بدست نیامد تا اینکه در پایان سال 1375 شما برا ی اجلاس شورا به عراق آمدید و منهم به دلیل مسئولیتی که داشتم از نزدیک توانستم شما را ببینم و در لابی هتل السدیر بغداد (محل اقامت اعضای شورا) با شما به صحبت کوتاهی در رابطه با پروفسور محسن هشترودی بنشینم ولی چشمتان روز بد نبیند که بعد از آن مدتها پاسخ گوی همان سخن کوتاه با شما بودم که چرا با شما به تنهایی به صحبت نشسته ام.
مصاحبه تلویزیون پیوند با محمد حسین سبحانی ـ قسمت اول
برنامه تلویزیونی پیوند در تاریخ 12.01.2007 مصاحبه ای را با محمد حسین سبحانی در مورد مسائل روز انجام داده که از شبکه ماهواره ای تلویزیون رنگارنگ پخش شده است. سایت قلم به جهت اهمیت مطالب طرح شده در این مصاحبه اقدام به انتشار این گفتگو به صورت نوشتاری کرده است. تلاش می کنیم که این مصاحبه را در 4 یا 5 قسمت به اطلاع خوانندگان عزیز برسانیم که در زیر قسمت اول این گفتگو را ملاحظه خواهید کرد.همچنین به سهم خود از تلاش مسئولین تلویزیون پیوند تشکر، و برای این دوستان آرزوی موفقیت می کنیم.
فرقه ی خطرناک
سایت”اخبار روز” مقالهای با عنوان”هم دربارهی مجاهدین و هم دربارهی رأی دادگاههای اروپا و امریکا” بهقلم آقای”احمد باران” منتشر کرده که نظر به اهمیت طرح مباحث علمی دربارهی رفتار فرقهگرایانه و بهطریق اولی تشریح ماهیت فرقهای مجاهدین، قسمت عمدهای از مطلب یادشده که تا کنون دو قسمت از آن انتشار یافته است در پی میآید. مقالاتی از این دست میتواند پاسخ آن دسته از هوادارانی باشد که مغالطهی مجاهدین دربارهی اینکه ارتباطات گستردهی سیاسی آنان، دلیلی بر فرقه نبودن آنان است را بی هیچ تفکری تکرار میکنند:
نقش رجوی در تبدیل سازمان به یک فرقه
جناب آقای مسعود بنی صدر نامه مفصل شما رویت شد. اهتمام شما بیش از هر چیز نشان از جدیت و احساس مسئولیت وافر در قبال معضل فرقه و رهایی از آن است. تلاش من بیش از هر چیز معطوف به این مهم است تا با این پدیده صرفنظر از هر واکنشی که مشخصا سازمان مجاهدین درباره آنها دارد به نتیجه گیری و در نهایت نجات افراد از این گونه انقیاد و و ابستگی فرقهای و شبه فرقهای شود. پیش از پرداختن به ادامه بحث لازم می دانم درباره نکته ظریفی که در ابتدای نامه تان اشاره کرده بودید به اختصار توضیح بدهم. شما نوشته بودید:
ما از فرقه جدا شده ایم آیا فرقه هم از ما جدا شده است
هادی عزیز سلام امیدوارم حالت خوب باشد. از تو خواهشی داشتم که ممنون می شوم که در صورت امکان پاسخ دهی،، زیرا واقعاً برای پیشبرد هدفی که در زیر توضیح داده ام به کمک های فکری و قلمی تو دوست عزیز نیاز است. احتمالاً از قسمت بالای سایت قلم متوجه شده ای که این سایت برای تقویت فرهنگ مدارا، و استراتژی”پرهیز خشونت” و همچنین ایجاد شرایط برای نقد سالم و دور از هیاهو در مورد” استراتژی مبارزه مسلحانه” و فرهنگ ناشی از آن هر هفته یک شعار محوری را در بالای سایت خود قرار می دهد تا از این طریق پرسش ها یی را در اذهان ایجاد کند. هدف این است که در این مسیر فرهنگ مبارزات صلح جویانه و دور از خشونت تقویت شود.
جایگاه سلاح و خشونت در فرهنگ ایرانی
احتمالاً از قسمت بالای سایت قلم متوجه شده ای که این سایت برای تقویت فرهنگ مدارا، و استراتژی”پرهیز خشونت” و همچنین ایجاد شرایط برای نقد سالم و دور از هیاهو در مورد” استراتژی مبارزه مسلحانه” و فرهنگ ناشی از آن هر هفته یک شعار محوری را در بالای سایت خود قرار می دهد تا از این طریق پرسش ها یی را در اذهان ایجاد کند. هدف این است که در این مسیر فرهنگ مبارزات صلح جویانه و دور از خشونت تقویت شود.
پاسخی از ابراهیم خدابنده
قبل از هر چیز از بابت نامه تان متشکرم. از قرار معلوم شما نمیخواهید وارد محتوای نوشته های این مدت من شده و آنها را بصورت استدلالی رد نمائید. بسیار خوب اشکالی ندارد. من تلاش میکنم که پاسخ به همین نامه شما را تا جایی که در عهده ام باشد بدهم. ابتدا لازم به ذکر است که من از سال 1359 با سازمان مجاهدین خلق کار میکردم و از سال 1364 به عضویت سازمان در آمدم. آشنایی من با سازمان و فعالیتم طی این مدت تماما در خارج از ایران و کارم عمدتا در امور تبلیغی و سیاسی بوده است. طی این سالیان بطور تمام وقت و بی وقفه و با بذل هرآنچه که داشته ام در خصوص” ظلم و جنایت صاحب خانه فعلی در حق مردم ایران” در کشور های متعدد و به اشکال مختلف تبلیغ کرده ام.
نقد مناسبات فاشسیتی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت اول
مباحث مطروحه از سوی چهار تن از جداشدگان فرقه تروریستی رجوی که طی ماههای قبل به میهن عزیزمان ایران و آغوش گرم خانواده هایشان بازگشته اند، حکایت و توصیف درخوری ست علیه دنیای سیاه و تاریک قرارگاه اشرف. جداشدگان فرقه رجوی در نقد و واکاوی مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف و تشکیلات بسته و مرموز فرقه به اصطلاح مجاهدین، قصد برپایی جهانی را دارند که در آن از مسخ و نفی هویت انسانها سخنی به میان نمی آید و آدمی با انتخاب آگاهانه و با تکیه بر اراده آزاد و ذهن خلاق خویش در فضایی دموکراتیک و بدور از هر گونه فشار سیستماتیک روانی و ذهنی سرنوشت خویش را رقم می زند.
بازگشت دو تن از جداشدگان از فرقه به ایران
بر اساس اعلام خبرنگار انجمن نجات دو تن از اعضای با سابقه مجاهدین بعد از ظهر روز چهارشنبه 20/10/85 توسط صلیب سرخ از طریق فرودگاه مهرآباد به ایران برگردانده شدند. این دو نفر به نام های خسرو اسلامی زاده و مهدی شاه کرمی با بیش از 20 سال سابقه همکاری با مجاهدین به دلیل رفتارهای غیرانسانی و ناقض حقوق اولیه اجتماعی و فردی توسط رهبران مجاهدین از آن ها جدا شده و به میهن خود بازگشته اند.
فرقه مجاهدین خلق
فرقه مجاهدین خلق از بطن جبهه ملی مصدقی و نهضت آزادی توسط انگلیس بیرون آمد. تاریخ تأسیس، شهریورماه ۱۳۴۴ همزمان با گروه الفتح در فلسطین که آن نیز توسط انگلیس برای ایجاد بحران در منطقه بوجود آمد. نام مجاهدین خلق به این منظور از طرف انگلیس انتخاب شد که: کلمه مجاهد از مذهب اسلام می آید و در اینجا به معنای جنگیدن برای ایجاد استعمار مذهبی به نفع جهان خواران بین المللی می باشد. خلق اسمی است که مارکسیست ها و کمونیست ها از آن استفاده می کنند و در ایدئولوژی مارکسیستی از آن به عنوان توده و مردم سیه روز که نتیجه این ایدئولوژی می باشد استفاده شده است.
لودگی بجای طنز و حرف راست از زبان بچه
مصطفی گلبادی که به قول خودش و به قول سایتهای مجاهدین طنز نویس شده درحالی مثل جناب پویا و بقیه طنز نویسان مجاهدین تا خرخره به ادبیات مستهجن مسعود رجوی آغشته است , با لودگی کامل به اصطلاح در مقابل جدا شدن خانم هشترودی از شورای ملی مقاومت موضع گیری کرده ؛ او ابتدا مثل ارباش مسعود رجوی که برای تخته جنبش مسلمانان مبارز (جاما) به آن در نشست ها جیمی و جاما میگفت و یا به آقای خانبابا تهرانی میگفت خام ننه (اوج درک و شعور و منطق و استدلال) برای نام بردن از خانم فریبا هشترودی اسم اورا به عربی ترجمه کرده و نوشته”خانم جذابه ثامن النهری” که چه؟ نمیدانم ؛ شاید علاوه بر میزان شعور نویسنده نشان دهنده ملا و محیط نویسنده هم باشد ؛ شاید اعضای سابق حزب بعث برای راحت تر گفتگو کردن و نزدیکتر شدن؛ اسامی نفرات مجاهدین را به عربی ترجمه میکرده اند و مثلا مهر تابان را” سیده القمر المنور” میگفتن و یا از این قبیل؛