اعلام خبر مرگ مسعود رجوی و پس لرزه های تشکیلاتی آن
مراسم زنده تلویزیونی پخش شد انعکاسات مختلفی بدنبال داشت ودرطی روزهای بعد ازآن درابعاد سیاسی درمحافل مطبوعاتی وخبرگزاریها به آن پرداخته شد.نکته عجیب وغیرقابل باور این است که علیرغم گذشت بیش ازیک هفته هنوزسرکردگان این فرقه وبیوه آن مرحوم ازگیجی وشدت این ضربه وتاثیرات روحی و روانی آن بخود نیآمده وهیچ موضع گیری رسمی درخصوص تائید ویا تکذیب این دسته گلی که سیدالرئیس وپدرخوانده جدیدشان فیصل به آب داده نکرده اند
جای طرح سئوال مربوط به مرگ و میر رجوی، خالی بود!
بالا رفتن میزان تولید نفت از کمتر از یک میلیون بشکه به بیشتر از 2 میلیون بشکه، بهم زدن اشتراک نظر کشورهای عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد وایزوله کردن جناح تندروتر هیئت حاکمه ی آمریکا، کنترل نسبی تورم، کاستن ازمیزان ایران هراسی قبلا موجود، دفع جنگی که هرآن میتوانست به جنگ سوم وشاید آخرین جنگ بشریت تبدیل شود، ریل گذاری بی سابقه درتاریخ ایران، انجام برنامه های استراتژیک در استان سیستان وبلوچستان و بحر عمان، ایجاد بهداشت همگانی موثر و…) ازجمله دستآوردهای این دولت ایران واستفاده ی مناسب اش ازفرصت های موجود بوده است!!
در سالگرد خاموشی قربانیان دروغ جاویدان رجوی – قسمت پایانی
رجوی درجریان نشست چنان ساده سازی می کرد واذهان را به بازی می گرفت که حتی یک درصد هم احتمال شکست عملیات را نمی داد و پیشاپیش پیروزی را تبریک گفت.دربین نشست دختری که تازه ازایران آمده بود وهنوز به قوانین فرقه آشنایی نداشت بلند شد وبه رجوی گفت من تازه ازایران آمدم با توجه به شناختی که دارم کسی درایران سازمان را نمی شناسد و..همهمه ای درسالن شروع شد رجوی برای یک لحظه غافلگیر وحرفی نزد مسئولین فرقه اما بلافاصله پشت تریبون آمده وصحبت های آن دخترتازه وارد را قطع وحرف هایش را توجیه کردند
خفه خون گرفتن عوامل جیره خوار فرقه در مورد مرگ مسعود رجوی ملعون
در مورد افتضاح بوجود آمده آنان سعی می نمایند تا حرف ترکی الفیصل را کمرنگ و حتی به آن نپردازند و در اراجیف خود باز هم از شکوفایی و قدرت خیالی فرقه رجوی حرف می زنند!! البته در این مورد این زبان بستگان و گوش درازان از بس در منجلاب خیانت رجوی جنایت کار فرو رفتند که حتی حاضر نیستند روی واقعیت های موجود انگشت بگذارند چون فکر می کنند که جیره آنان قطع می شود.
نگاهی گذرا به وضعیت فرقه رجوی بعد از عملیات دروغ جاویدان
28 سال از آن عملیات از پیش شکست خورده فرقه رجوی می گذرد اکنون زمان مناسبی است تا به جمع بندی این عملیات مسخره پرداخته و به وضعیت فرقه رجوی بپردازیم که در چه موقعیتی قرار دارد. آیا در طول این سالیان فرقه جنایت کار رجوی به گفته مضحک خودشان رو به پیشرفت بوده یا به سمت اضمحلال و فروپاشی حرکت می کند؟ در طرف مقابل فرقه رجوی حکومتی قرار دارد که به گفته آنان در حال به اصطلاح سرنگونی است یا خیر؟
شاخص گذاری تیم های ترور رجوی برای کشتن افراد بی گناه در داخل کشور
در نشست یکی از حاضرین از مسئول نشست سئوال نمود شاخص شما برای ترور در داخل کشور چه بوده است؟ افشین جنایت کار باد به غب غب انداخته و عنوان نمود که شاخص ما برای ترور چند مورد بوده اول اینکه شخص ریش داشته باشد دوم اینکه یقه پیراهن وی کامل بسته باشد در این دو مورد برای ما کاملا مسجل می شد که وی یا پاسدار بوده یا طرفدار این حکومت. برای ما کاملا روشن بود و نیازی به پرسش و پاسخ نداشتیم و عمل ترور را انجام و او را به رگبار می بستیم.
مادران، قربانیان فراموش شده فرقه رجوی – قسمت هفتم
مسعود و مریم رجوی! خانم توکلی کاری به مسائل سیاسی ندارد. خواست طبیعی و منطقی خانم توکلی مانند هر مادری در دنیا است که می خواهد پسر اسیرش را ملاقات کند. خواسته به حق و انسانی خانم توکلی که تا به امروز با بی رحمی مسعود و مریم رجوی سنگدل مواجه گردیده این کوچکترین و ابتدایی ترین خواسته هر انسانی است که بتواند با اعضای خانواده اش ملاقات نماید. در مستبدترین کشورهای دنیا این حق را برای افراد قائل می شوند و حتی جانیان خطرناک حق ملاقات با خانواده شان را دارند.
ساکنان لیبرتی، چگونه درآلبانی زندگی خواهند کرد؟
بررسی اینکه این پذیرش داوطلبانه بوده یا بفرموده، فعلا در صلاحیت این یادداشت کوتاه که حکم تظلم خواهی دارد، نیست. درهر حال، ازاینکه با پذیرش این اسرای باند رجوی، آنها به محیط خوش آب وهوا تر میروند ودرمعرض خمپاره باران های مشکوک درعراق قرار نگرفته و جان خود را – که زمانی مال مسعود بود وحالا مال مریم – ازدست نمیدهند، جای شکر دارد وموجب کم شدن نگرانی ما خانواده میشود.
دیدار خواهران نیکزاد با عضو جداشده آقای اسماعیل فلاح رنجکش
خانواده شالیکار زحمتکش روستایی نیکزاد که بسیارعزیزوشریف تشریف دارند اززمان آگاهی اسارت عزیزشان درچنگال رجوی خاصه بعدازتاسیس انجمن نجات همواره ولاینقطع پی رهایی عزیزشان بودند وبسا رنج وشکنج ومصائب عدیده را پشت سرگذاشتند. 5 خواهر و دو داماد همراه شان به دفعات درمقابل اسارتگاه اشرف به تحصن نشستند واسماعیل را فریاد کردند ولیکن ازجانب سنگ دلان رجوی فقط وفقط ناحق فحش وفضیحت شنیدند که البته شایسته جماعت پست رجویها بود.
درد دل یک اسیر صدام معدوم و رجوی مرحوم
هر سال مسعود رجوی وعده سرنگونی می داد ولی هیچ موقع عملی نشد. دوران سختی در سال 69 تا 70 بود. بحث انقلاب درونی سازمان شکل گرفت یعنی طلاق. رجوی گفت همه باید همسرانشان را طلاق بدهند و مرا جایگزین او بکنند هر سال یک بحث جدید رو می کرد و با ترفندهای مختلف ما را سرگرم می کرد. هیچ موقع وقتی نداشتم که فکرم آزاد باشد حتی اعتماد من هنوز جلب نشده بود که وارد تیم های عملیاتی شدم و طی این چند سال همه آموزشهای نظامی و زرهی و فنی نگه داری خودروهای چرخدار را دیده بودم
نشست چندتن از اعضای جداشده از فرقه رجوی در استان سمنان
زمانیکه اسیر فرقه مجاهدین شدیم اعضای فرقه به بهانه ی آزادی و بازگشت به کشور و با خدعه وفریب از ما خواستند در عملیات هایی علیه نظام شرکت کنیم سپس به ما گفتند اگر به ایران بازگردید به علت همکاری با ما اعدام می شوید… و به ما وعده های سرخرمن زیادی می دادند مسعود رجوی هر نوروز وعده پیروزی داده و می گفت امسال کار نظام تمام است ولی هیچ اتفاقی نمی افتاد.
مریم قجر چرا از علنی شدن مرگ رجوی می ترسد؟!!
ای مریم قجر از اینکه مرگ مسعود را مخفی میکنی چه هدفی داری؟ چه دستاوردی میتواند برای تو و ایادی شیادت داشته باشد؟ هرکس این رفتار تو را می ببیند با خودش می گوید اگر مریم مرگ مسعود را علنی کند دیگر هیچکس از او حساب نبرده و باعث ریزش و فرار نیروها می شود و در نتیجه به قول خودشان زحمات مسخره چندین و چند ساله شان نقش بر آب می شود.این امر عین خودخواهی و قدرت طلبی انسان است که مبادا حکومت بر چند انسان مظلوم وبی گناه را از دست بدهد.