مجاهدین: گذشت زمان با ما دوستانه رفتار نمی کند
سازمان مجاهدین برای رهایی از بن بست مرگباری که در آن گرفتار آمده است بار دیگر بواسطه حامیان سیاسی اش در ایالات متحده از وزارت خارجه آمریکا خواست تا از آنچه که آنها آنرا”… یک نتیجه بد و شرم آور” توصیف میکنند، جلوگیری کند. برگزاری کنفرانس های متعدد در کشورهای مختلف و بکارگیری انواع لابی های رنگارنگ در اروپا و آمریکا و نامه اخیر تعدادی از حامیان سیاسی مجاهدین به خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا چیز جدیدی نیست ولی آنچه که جدید است هراس فزاینده مجاهدین از شرایطی است که علیرغم انبوه شانتاژ و فریبکاریهای سیاسی اساسا به نفع آنها پیش برده نمی شود.
همکاسگی مجاهدین با اضداد خلق و انقلاب
مریم قجر در جای دیگری از حرف های پوچ خودش عنوان می کند که تنها راه تغییر حکومت ایران حمایت از مبارزه مردم ایران است که باید از این زن فاسد سئوال کرد که کدام مبارزه مردم ایران؟ آیا این اعمال تحریم ها روی گرده همین مردم فشار وارد نمی کند که شما اینگونه سر از پا نشناخته و سنگ جناح جنگ طلب غرب را به سینه می زنید و خواهان اعمال تحریم بیشتر و فوری آن هستید؟
کنفرانس برلین و آه و فغان مریم رجوی
مجاهدین که این روزها به بیماری برگزاری کنفرانس در کشورهای مختلف دچار شده اند تا شاید بتوانند راه حلی به بحرانی که خود آنرا طی سی سال خشونت ورزی و خیانت به انقلاب مردم ایران بوجود آورده اند، بیابند. کنفرانس برلین نیز جدیدترین حلقه از گدایی مجاهدین برای حمایت های بین المللی برای نجات از این بحران به هر قیمت است.وی همچنین ترس خود را از عزم دولت عراق از اخراج مجاهدین تا ضرب الاجل 30 آوریل سال 2012 و صدور حکم دستگیری 121 تن از ساکنان اشرف و از اینکه”جامعه جهانی و ملل متحد در رابطه با تحولات اشرف سکوت کرده اند” را پنهان نکرد.
اعضای گروه مجاهدین برای ترور از سوی سیا آموزش دیده بودند
فیلیپ جیرالدی افسر سابق سازمان سیا در بخش مبارزه با تروریسم در مصاحبه اخیر خود با اسکات هورتن در رادیو آنتی وار گفت: قاتلان احمدی روشن از سوی سازمان سیا و موساد به کار گرفته شده بودند و پس از خروج از ایران و گذراندن تمریناتی برای انجام ترور، به ایران اعزام شده بودند.وی افزود: گمان میکنم قاتلان احمدی روشن از افراد سازمان مجاهدین خلق به کار گرفته شده باشند و به همین دلیل است که شاهد حمایتهای بسیاری از این گروه از جانب سیاستمداران و سایر گروهای ذینفع هستیم.
ترور دانشمندان هستهای ایران به دستور سیا و با جاسوسی مجاهدین
شبکه خبری راشا تودی از ابعاد جدید همکاری فرقه رجوی و آمریکا پرده برداشت و نوشت: ترور دانشمندان هستهای ایران به دستور سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و با جاسوسی اطلاعاتی مجاهدین صورت گرفته و سیا اعضای این سازمان را به طور فعال در عملیاتهای اطلاعاتی علیه ایران استخدام کرده است. نویسنده این گزارش با اشاره به مسئولیت مستقیم سازمان مجاهدین خلق در ترور تعدادی از دانشمندان هستهای ایران، به بررسی وضعیت گروه تروریستی مجاهدین در عراق و مزدوری آنها برای ایالات متحده آمریکا پرداخت
“نه، برای جابجایی” حرف اول و آخر مجاهدین
اگر با معیارهای کلاسیک و روانشناختی امروز بخواهیم ساختار سیاسی و ایدئولوژی مجاهدین را تجزیه و تحلیل کرده و آنرا بشناسیم طبیعتا مجاهدین در کادر گروههای فرقه ای که من آنرا یک گروه فرقه ای سیاسی – مذهبی می نامم دسته بندی میشوند و آنچه که ما را بدور از هرگونه تعصبات شخصی و گروهی به این امر بدیهی میرساند ساختار تشکیلاتی و عملکرد رهبری مجاهدین با کلیه عوامل کنترلی اش طی سی سال گذشته است.
چرا همکاری مجاهدین با اسرائیل؟
خب پس میشود فهمید که چرا سازمان در تلاش برای جاسوسی و دادن اطلاعات است زیرا رسیدن ایران به قدرت باعث کنار گذاشته شدن آنها از صحنه سیاسی خواهد شد و دیگر در معادلات حتی به عنوان نخودی ماجرا نیز به کار گرفته نخواهند شد! اما سئوال این است که آیا رسیدن به قدرت و حکومتی که در خیال رهبران سازمان است با چنین مخبر الدوله هایی و جاسوسی هایی میشود به آن رسید؟
شگردهای رجوی لو رفته است، در دام او نیفتید!
رجوی بدنبال خرید زمان است و حاضر است که هر کاری انجام دهد تا چند صباحی بیشتر اردوگاه اشرف را نگه دارد! چراکه اشرف بواقع شیشه عمر اوست! چراکه اشرف بمانند ظرفی است که او تشکیلات فرقه خود را در آن نگاه داشته است و با انحلال اشرف این ظرف شکسته میشود و چیزی از تشکیلات باقی نخواهد ماند! تمام دل خوشی رجوی به تشکیلاتش است که در اشرف خلاصه میشود. وگرنه او نه دلش برای خاک اشرف نه برای کسانی که بخاطر تحقق رویاهای پوچ و باطل او کشته شدند و درآن مکان بخاک سپرده شده اند و نه بخاطر حتی هزینه ای که برای ساختن این مکان کرده است میسوزد!
آینده سازمان مجاهدین خلق پس از عراق
مبرم ترین وظیفه کنونی مجاهدین خلقی که با آزادی از محدودیت های بیابانهای عراق به محیط باز اروپا می رسند از یک طرف جدا کردن اعتقادات شخصی از زندگی اجتماعیشان است (که ارتباط با خانواده، ازدواج، به روز شدن، آموزش اولیه زبان و جذب شدن در جامعه را هم شامل می شود) و از طرف دیگرجدا کردن خود و آینده سازمان از گذشته نه چندان درخشان گروه تحت رهبری آقای رجوی و همسرشان.
نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا هم به صف رشوه گیران مجاهدین پیوستند
جاستین ریموندو با نگارش مقالهای در سایت آنتی وار گفت: نیوت گینگریچ کاندیدای جمهوری خواه ریاست جمهوری آمریکا چندی پیش اعلام کرده بود که اگر به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود جان بولتون وزیر امور خارجهاش خواهد بود. ریموندو همچنین در مورد ابعاد شخصیتی نیوت گینگریچ اظهار داشت: هر جا پول باشد نیوت گینگریچ هم آنجاست، که شاید بی ربط با حمایتهای وی از کمپین مجاهدین خلق برای خروج از لیست گروههای تروریستی نباشد.
سنگ اندازیهای جدید مجاهدین در راه انتقال به لیبرتی
مجاهدین با یک چرخش 180 درجه ای در موضع شان دست به یک حرکت تاکتیکی زده و طرح توافق شده بین دولت عراق و سازمان ملل متحد و اعزام 400 نفر در مرحله اول به لیبرتی را پذیرفتند. اعلام پذیرش این طرح در اذهان خیلی از کسانی که مجاهدین را صرفا از طریق ارتباط با آنها در خارج کشور و تبلیغاتی که توسط خود مجاهدین شده و میشود شناخته اند و هیچ اطلاعی از ماهیت واقعی آنها ندارند این فکر را در ذهن آنها تداعی میکند که مجاهدین واقعا قصد حل مسالمت آمیز مسئله را دارند و این دولت عراق است که کار شکنی میکند.
سازمان مجاهدین در راه پایان
ممکن است این تناقض بوجود بیاید که چرا با وجود اینهمه پشتیبانی از سازمان در غرب باز هم سازمان در لیست تروریستی امریکا باقی مانده است. علت این است که خود امریکاییها نمی خواهند مستقیما پشتیبانی خود را از آنان نشان دهند و الا بر هر کسی واضح است که اگر امریکا این لیست تروریستی را که خود نگارنده آن است قبول داشت، هیچگاه به آنان اجازه فعالیت در خاک امریکا و اروپا را نمی داد و برای آنها وجود یک سازمان با تشکیلات در کنار مرز ایران بهتر است.