مضحکه رجوی در وارونه نمایی و دروغپردازی فاحش و تهوع آور
همینطور که خبرهایش! را دنبال کردم نوشته بود که نه فقط در تهران بلکه در سایر شهرها از جمله رشت هم مردم به خیابانها ریختند و ضمن سردادن شعارعلیه حکومت با ماموران انتظامی درگیرشدند و شعارسرنگونی سر دادند!! تف بر رجوی خائن که چشم دیدن شادمانی هم میهنانمان را ندارد و به رای خویش تعبیرکرده و با دروغپردازی وارونه نمایی مینماید تا دردید بیگانگان خوشتر آید و از حمایتشان تا رسیدن به شهوت و قدرت در ایران! بی بهره نماند.
انتخابات ۲۴خرداد، ترازی بر آزاد اندیشی، تراژدی برای فرقه رجوی
اما نظر و تحلیل فرقه رجوی در رابطه با حضور گسترده وغیر قابل پیش بینی مردم ایران بالای 7/72 درصد هرچه باشد برای هر ناظر بی طرفی که این روزها انتخابات ریاست جمهوری را رصد کرده باشد اهمیتی ندارد وآنها این موضع فرقه رجوی را دلیلی بر ایزولاسیون و پرت افتادگی مفرط آنها ازصحنه اجتماعی وحیات سیاسی ایران می دانند ولی از زبان ما اعضای جداشده که عمری با این دروغگویی ها و جعل واقعیتها عادت کرده ایم بایدگفت این بار و در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و با خلق این حماسه بزرگ سیاسی از طرف مردم شرایط به گونه دیگری درحال رقم خوردن است.
رابطه صف دستشویی با سرنگونی
رجوی که بخاطر کیش شخصیت و خودبزرگ بینی نتوانست شرایط عینی جامعه آن روز ایران و تعادل قوای سیاسی و میزان محبوبیت و پایگاه اجتماعی نظام درمیان مردم را درک نماید با صدورعجولانه اطلاعیه و مبارزه مسلحانه هزاران نفر از نیروهایش را قربانی اهداف جاه طلبانه خود نموده بدنبال انجام عملیات تروریستی و انفجارات در دفترحزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری رجوی سرمست از باده قدرت طلبی و درحالیکه خودش در فضای امن پاریس سکونت گزیده بود اعلام کرد؛ به عمر این رژیم 6 ماه دیگر باقی نمانده است
مشارکت گسترده مردمی در انتخابات و سوزش شدید مجاهدین
در حالی که همه خبرنگارها و حتی همه دولتمردان کشورهای مختلف به حضور گسترده مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری اذعان کردند , مریم رجوی از تحریم سراسری انتخابات صحبت می کند و ادعا می کند که مردم انتخابات را تحریم کرده و کسی در آن شرکت نداشته است! حقیقت این است که شرکت گسترده ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری , خائنین را بیش از پیش ناامید و عصبانی کرد , خائنین و دروغگویانی مثل رجویها بیش از پیش رو سیاه شده
باز هم تحلیلهای رجوی پوشالی بود
خطاب به رجوی اکنون که دیدی انتخابات ایران هم تمام شد باز تمام مزخرفات و تحلیلهایت کشکی از آب در آمد و بدور از واقعیات بود. هم مردم شرکت انبوه کردند وهم رییس جمهور از جناح اصول گرا نبود و هم تمامی قدرتهای غربی از رییس جمهور منتخب استقبال کردند دیگر برای ماندن در عراق چه بهانه ای داری؟ دیگر چرا بچه های مردم را در بیابانهای عراق نگه میداری؟ شاید تا آخرین نفر قسم خورده ای که بکشی و نابود کنی؟!
پاسخی شنیع به یک سئوال مشخص
می خواهم نتیجه بگیرم که این نامه هرگز از طرف خانم مربوطه نوشته نشده است، این نامه در پاریس و توسط محمدعلی توحیدی تهیه و تنظیم شده است. این حرکت شنیع به یک سنت در سازمان مجاهدین بدل شده است. دروغ و کلاشی و شامورتی بازی، به یک سنت در سازمانی تبدیل شده است که خود را «مردمی»، «انقلابی» و طرفدار دمکراسی می داند.
سوختن مجاهدین در تنور داغ انتخابات ایران
حال پر واضح است که همه سران و تحلیلگران سازمان و هواداران همه با هم میدانند که در گرداب دورغ پردازی رجوی غرق شده و علیرغم اینکه همه میدانند که این تحلیلها سرابی بیش نیست اما این کلاف اگر سرش باز شود تا به آخر باز خواهد شد آنوقت بور خواهید شد پس اگرچه شما جن هستید و صداقت بسم الله.اما به پیروی از رسانه های اربابانتان مانند بی بی سی و سی ان ان. فرانس 24 واشنگتن تایمز و نیویورک تایمز اگر چشمتان نمیبیند دهانتان را باز کنید و به واقعیات اعتراف کنید شاید اینبار حاجت روا شوید.!!!!
دم خروس تهاجم به لیبرتی از سیمای سازمان بیرون زد
امروز نیز با کمال تاسف خبر تهاجم به لیبرتی را شنیدم و در آن از کشته شدن جواد نقاشان و خانم کلثوم صراحتی مطلع شدم که جای بسی تاسف میباشد زیرا خودم سالیان با جواد نقاشان از نزدیک ارتباط داشته ام و او را کامل میشناسم. اما وقتی دنبال علت و عامل آن میگشتم دیدم از سیمای موسوم به آزادی مجری برنامه حمید رفیعی با محمد علی توحیدی مجیز گو و طوطی در بار رجوی و مهوش سپهری که در واقع مرغ عزا و عروسی مجاهدین است برنامه ای در حال پخش است که به همین تهاجم اختصاص دارد. دقت کردم تا ببینم چه شده و چه میگویند. پیشاپیش با کلی جنجال تبلیغاتی نظام ایران را عامل این تهاجم معرفی نمودند.
حضیض ابتذال و رسوایی رجوی در برخورد با استعفای دو عضو مهم شورا
می گویید می آمدند سؤالاتشان را مطرح می کردند در حالی که اساسا آقایان روحانی و قصیم چنانکه در اطلاعیه شان آمده به همین علت استعفا داده اند که سؤالاتشان در این سی سال گذشته بدون جواب مانده بود. وانگهی در کجای جهان امروز به جز احزاب منحل شده دیکتاتوری قرن گذسته مانند حزب کمونیست شوروی در زمان استالین خروج از حزب خیانت و از پشت خنجر زدن و جزء دشمن شدن به شمار می رود؟!…
ظالم و مظلوم کیست؟ فرزند و پدری که خواهان یک خبر از احوال مادر است
این روال کار سازمان بود که بعد از اینکه کسی منتقد به سازمان می شد روی بستگان او توسط مجاهدین در تشکیلات توجیه و تفتیش عقاید می شد و بعد هدفدار چنین نامه هائی منتشر می شده است منتهی در مورد زنان شورای رهبری بخصوص از جمله همین خانم بحث از این زاویه متفاوت است که مستقیما توسط رجوی هدایت می شود. زنان شورای رهبری از کمترین اهمیتی در این سکت برخوردار نیستند و لقب همگی آنان کلفت رهبری و یا به گفته مهوش سپهری سگ در خونه نامگذاری شده بود بغیر از سوء استفاده جنسی که از اغلب این زنان می شد، بیشتر آنها برای کارهای مسعود و مریم رجوی بکار گرفته می شدند
از اینهمه پیروزی بدست آمده خسته نشده اید؟!
مطمئنا هیچ چیز از این برای شخص رجوی سخت تر نیست که به چشمان خود متلاشی شدن تشکیلاتش را ببیند. اما باز او دست بردار نخواهد بود. او قطعا بهمراه افراد منتقل شده کسانی از نور چشمی هایش را جهت کنترل و سازماندهی خواهد فرستاد که لازم است مسئولین ذیربط باین مسئله توجه لازم را داشته باشند. واقعیت اینست که یکی از اصلیترین راه های برقراری صلح و آرامش در کشور عراق خروج مجاهدین از این کشور است چرا که آنها با دخالت در امور داخلی و با تحریک گروه های حامی صدام در عراق باعث ایجاد ناامنی و ترور در این کشور میشوند.
پیامدهای جدا شدن دو نفر از شورای مقاومت
خواهینخواهی در مقابل رادیکالیزه تر شدن مناسبات فرقهای، اشعههای ساطع شده آن هم بر شورا میتابد. شوراییهایی که با گرفتن مستمری ماهانه به نوعی در لای پنبه، عزیز نگه داشته میشوند و سالهاست به آنها از هر لحاظ توجه میشود. حتی تحمل پرتوهایی از این سنخ را ندارند. و وقتی میبینند آن وعدههای پست و وزارتی که در شورای مقاومت به آنها داده شده بود هم عملاً بسیار دور از دسترس قرار گرفته و چشماندازی بر آنها متصور نمیشود، همانند فردی که از وضعیت کمپ لیبرتی طاقتش به پایان میرسد و دل را به دریا زده و از کمپ به دنیای بیرون میگریزد، او هم دیگر میبیند ماندنش حاصلی برایش ندارد