انتخابات ایران و کیش و مات مجاهدین خلق
تحلیل مجاهدین از انتخابات این بود که تقلب گسترده در انتخابات صورت می گیرد و کسی که رهبر ایران از آن حمایت می کند، برنده خواهد شد. در تلویزیون مجاهدین و همینطور سایتهای آنها، از روزهای قبل تبلیغ شده بود و انتظار داشتند که تظاهرات و کشتار شود. اما در روز انتخابات با کمال حیرت دیدند که هیچ اتفاقی نیفتاد و کاندید اصلاح طلبان برنده شد و شمارش آراء نیز در سلامت کامل اعلام شد. اطلاعیه مریم رجوی در پایان هیچ حرفی برای گفتن نداشت جز اینکه گفت آماری که از طرف رژیم اعلام شده، با ضریب چهار است.
باز هم تحلیلهای رجوی پوشالی بود
خطاب به رجوی اکنون که دیدی انتخابات ایران هم تمام شد باز تمام مزخرفات و تحلیلهایت کشکی از آب در آمد و بدور از واقعیات بود. هم مردم شرکت انبوه کردند وهم رییس جمهور از جناح اصول گرا نبود و هم تمامی قدرتهای غربی از رییس جمهور منتخب استقبال کردند دیگر برای ماندن در عراق چه بهانه ای داری؟ دیگر چرا بچه های مردم را در بیابانهای عراق نگه میداری؟ شاید تا آخرین نفر قسم خورده ای که بکشی و نابود کنی؟!
پاسخی شنیع به یک سئوال مشخص
می خواهم نتیجه بگیرم که این نامه هرگز از طرف خانم مربوطه نوشته نشده است، این نامه در پاریس و توسط محمدعلی توحیدی تهیه و تنظیم شده است. این حرکت شنیع به یک سنت در سازمان مجاهدین بدل شده است. دروغ و کلاشی و شامورتی بازی، به یک سنت در سازمانی تبدیل شده است که خود را «مردمی»، «انقلابی» و طرفدار دمکراسی می داند.
سوختن مجاهدین در تنور داغ انتخابات ایران
حال پر واضح است که همه سران و تحلیلگران سازمان و هواداران همه با هم میدانند که در گرداب دورغ پردازی رجوی غرق شده و علیرغم اینکه همه میدانند که این تحلیلها سرابی بیش نیست اما این کلاف اگر سرش باز شود تا به آخر باز خواهد شد آنوقت بور خواهید شد پس اگرچه شما جن هستید و صداقت بسم الله.اما به پیروی از رسانه های اربابانتان مانند بی بی سی و سی ان ان. فرانس 24 واشنگتن تایمز و نیویورک تایمز اگر چشمتان نمیبیند دهانتان را باز کنید و به واقعیات اعتراف کنید شاید اینبار حاجت روا شوید.!!!!
دم خروس تهاجم به لیبرتی از سیمای سازمان بیرون زد
امروز نیز با کمال تاسف خبر تهاجم به لیبرتی را شنیدم و در آن از کشته شدن جواد نقاشان و خانم کلثوم صراحتی مطلع شدم که جای بسی تاسف میباشد زیرا خودم سالیان با جواد نقاشان از نزدیک ارتباط داشته ام و او را کامل میشناسم. اما وقتی دنبال علت و عامل آن میگشتم دیدم از سیمای موسوم به آزادی مجری برنامه حمید رفیعی با محمد علی توحیدی مجیز گو و طوطی در بار رجوی و مهوش سپهری که در واقع مرغ عزا و عروسی مجاهدین است برنامه ای در حال پخش است که به همین تهاجم اختصاص دارد. دقت کردم تا ببینم چه شده و چه میگویند. پیشاپیش با کلی جنجال تبلیغاتی نظام ایران را عامل این تهاجم معرفی نمودند.
استعفای روحانی و قصیم و واکنش شورا
واکنش شورای ملی مقاومت به این استعفا به گونه ای صورت گرفت که کاملا مشخص میسازد جدا شدن و کناره گیری از این شورا مترادف با خیانت و از پشت خنجر زدن و همکاری با دشمن تلقی میشود و عضویت در آن از قرار معلوم مادام العمر است. این آقایان حتی شریک توطئه علیه جان مسعود رجوی که بالاترین مسئولین فرقه اش هم حق ندارند بدانند کجاست و چه میکند معرفی شده اند. از واکنش شورا چنین بر می آید کهکسانی که به نوعی با مسعود رجوی همکاری می نمایند دیگر راه بازگشتی ندارند
از مبارزه ی ضد امپریالیستی , تا لابی گری برای امریکایی ها
آقای مسعود رجوی! اگر دین نداری و نمی دانی استکبار یعنی چه و مستکبرین زمان را نمی توانی ویا نمی خواهی تشخیص بدهی لااقل مانند بنیان گذار اولیه ی این سازمان محمد حنیف نژاد آزاده باش، نه مانند تقی شهرام اپور تونیست، یا بدتر از آن! تزِ هدف وسیله را توجیه می کند نه در خط مشی اسلام انقلابی که از آن دم می زدی بوده و نه حتی افکار التقاطی رهبران اولیه ی سازمان، چنین روشی را توصیه نمی کردند.
حضیض ابتذال و رسوایی رجوی در برخورد با استعفای دو عضو مهم شورا
می گویید می آمدند سؤالاتشان را مطرح می کردند در حالی که اساسا آقایان روحانی و قصیم چنانکه در اطلاعیه شان آمده به همین علت استعفا داده اند که سؤالاتشان در این سی سال گذشته بدون جواب مانده بود. وانگهی در کجای جهان امروز به جز احزاب منحل شده دیکتاتوری قرن گذسته مانند حزب کمونیست شوروی در زمان استالین خروج از حزب خیانت و از پشت خنجر زدن و جزء دشمن شدن به شمار می رود؟!…
دگردیسی در سازمان مجاهدین
سازمان منتسب به مجاهدین نه تنها دیگر نمی تواند از اسلام انقلابی دم بزند بلکه یک ملی گرای صادق هم نیست. او اصلا دیگر هیچ چی نیست.خودشان به این امر بهتر واقف اند زیرا در دام گذاری در فیس بوک های شان برای گمراه نمودن قشر جوان، توسط ماموریتی که در این رابطه آمریکا به آنها سپرده است و به همین دلیل هم آنها را از لیست در آورده، هیچ نامی از خود نمی برند.
از اینهمه پیروزی بدست آمده خسته نشده اید؟!
مطمئنا هیچ چیز از این برای شخص رجوی سخت تر نیست که به چشمان خود متلاشی شدن تشکیلاتش را ببیند. اما باز او دست بردار نخواهد بود. او قطعا بهمراه افراد منتقل شده کسانی از نور چشمی هایش را جهت کنترل و سازماندهی خواهد فرستاد که لازم است مسئولین ذیربط باین مسئله توجه لازم را داشته باشند. واقعیت اینست که یکی از اصلیترین راه های برقراری صلح و آرامش در کشور عراق خروج مجاهدین از این کشور است چرا که آنها با دخالت در امور داخلی و با تحریک گروه های حامی صدام در عراق باعث ایجاد ناامنی و ترور در این کشور میشوند.
پیامدهای جدا شدن دو نفر از شورای مقاومت
خواهینخواهی در مقابل رادیکالیزه تر شدن مناسبات فرقهای، اشعههای ساطع شده آن هم بر شورا میتابد. شوراییهایی که با گرفتن مستمری ماهانه به نوعی در لای پنبه، عزیز نگه داشته میشوند و سالهاست به آنها از هر لحاظ توجه میشود. حتی تحمل پرتوهایی از این سنخ را ندارند. و وقتی میبینند آن وعدههای پست و وزارتی که در شورای مقاومت به آنها داده شده بود هم عملاً بسیار دور از دسترس قرار گرفته و چشماندازی بر آنها متصور نمیشود، همانند فردی که از وضعیت کمپ لیبرتی طاقتش به پایان میرسد و دل را به دریا زده و از کمپ به دنیای بیرون میگریزد، او هم دیگر میبیند ماندنش حاصلی برایش ندارد
ماموریت اعضای مجاهدین برای شکار پناهجویان در اروپا
امسال نیز سرکردگان مجاهدین با صرف هزینههای گزاف از ماهها پیش در حال آماده سازی مقدمات این مراسم هستند که بزرگترین کمبود آن سیاهی لشکر است.با توجه به تعداد بسیار کم نیروها و هواداران سازمان در اروپا، هرساله عوامل مجاهدین ماموریت دارند تا از کشورهای اروپایی از افراد بی سرپناه بخواهند تا در قبال دریافت مقداری پول و چند وعده غذا در این مراسم شرکت کنند.